پیوندی میان مركب و عرفان

عاطفه

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
هنر خوشنویسی تبلور عالم معنا در عالم صورت است و پیوندی عمیق میان مركب و عرفان و ادب برقرار می كند.
خوشنویسی با نگارش ساده مطالب و حتی طراحی حروف و صفحه آرایی متفاوت است

خوشنویسی تقریبا در تمام فرهنگها به چشم می خورد اما در مشرق زمین به ویژه در سرزمینهای اسلامی و ایران در قله هنرهای بصری واقع است . خوشنویسی اسلامی و بیش از آن خوشنویسی ایرانی تعادلی است حیرت انگیز میان تمامی اجزا و عناصر تشكیل دهنده آن ; تعادل میان مفید و مورد مصرف بودن از یك سو و پویایی و تغییر شكل یابندگی آن از سوی دیگر تعادل میان قالب و محتوا كه با آراستگی و ملایمت تام و تمام می تواند شكل مناسب را برای معانی مختلف فراهم آورد.


خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشته است زیرا در اصل آن را هنر تجسم كلام وحی می دانسته اند. گذشته از این امر آنها خط زیبا را نه فقط در استنساخ قرآن بلكه در اغلب هنرها به كار می بردند.

خوشنویسی یا خطاطی در كلیه كشورهای اسلامی همواره به عنوان والاترین هنر مورد توجه بوده است و این هنر مانند محوری در میان سایر هنرهای بصری ایفای نقش كرده است ضمن اینكه خوشنویسی از قرون اولیه اسلامی تا كنون در كلیه كشورهای اسلامی و مناطق تحت نفوذ مسلمانان با حساسیت و قدرت تمام در اوج جریانات هنری بوده است .
اگر در نظر داشته باشیم كه خوشنویسی اسلامی و ایرانی براساس قالبها و قواعد و نظامهای بسیار مشخصی شكل می گیرد و هر یك از حروف قلمهای مختلف از نظام شكلی خاص و تا حدود زیادی غیرقابل تغییر برخوردارند آنگاه درمی یابیم كه ایجاد قلمهای تازه و یا شیوه های شخصی خوشنویسان بر مبنای چه ابداع و رعایت حیرت انگیزی پدیدار می شود.
خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشته است زیرا در اصل آن را هنر تجسم كلام وحی می دانسته اند. گذشته از این امر آنها خط زیبا را نه فقط در استنساخ قرآن بلكه در اغلب هنرها به كار می بردند.


در خوشنویسی اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت بسیار بالایی معین شده و هر حرف به صورت یك « مدل » ثابت درمی آید كه تخطی از آن به منزله نادیده گرفتن توافقی چندصدساله است كه همیشه میان خوشنویس و مخاطب برقرار بوده و با رضایت طرفین حاصل می شده است .
حتی ترتیب شكل كلمات نیز براساس مبانی مشخصی تعیین می شده كه در « رسم الخط » ها و « آداب المشق » ها از جانب اساتید بزرگ تنظیم و ارائه شده است . قرارگیری كلمات هر سطر نیز هر چند به صورت كاملا پیش بینی و تكلیف شده نبوده . اما به شكل « سلیقه مطلوب » زمینه زیبایی شناختی پیشنهادی خاص خود را دارا بوده است . نستعلیق ; حاصل درآمیختن دو خط نسخ و تعلیق

در خصوص پیدایش « نستعلیق » به عنوان یكی از زیباترین سبكهای خوشنویسی باید گفت در اواخر سده هشتم و اوایل سده نهم هجری یعنی در عهد تیموری از درآمیختن دو خط نسخ و تعلیق خوشنویسی جدیدی برای خط فارسی در ایران بوجود آمد كه « نسخ تعلیق » نامیده شد و بعدها به نام « نستعلیق » شهرت یافت .
خط نستعلیق دومین خط خاص ایرانیان و فاقد علایم زیر و زبر و پیش است و با توجه به ظرافتها و گردشهای لطیفی كه در حركتها و شكل حروف دارد كم كم جایگاه خود را در خوشنویسی جهان باز كرد تا جاییكه برخی از آن به عنوان « عروس خطوط اسلامی » نام برده اند.
ابداع خط نستعلیق را به هنرمندی به نام میرعلی تبریزی نسبت داده اند. وی در اوایل قرن نهم هجری می زیسته و نقشش در تدوین نستعلیق آنچنان مهم و اساسی بود كه استادان بعدی از وی به عنوان ابداع كننده نام برده اند.
از دیگر كسانی كه در تكامل خط نستعلیق نقش داشته اند می توان از « سلطان علی مشهدی » و « میرعلی هروی » نام برد اما هنرمندی كه نستعلیق را به اوج تكامل و زیبایی رساند « عماد الحسنی قزوینی » معروف به « میرعماد » بود كه در قرن یازدهم و در دوره صفویه زندگی می كرد.

میرعماد با ابتكار و خلاقیت خود و مهارت بالایی كه در نستعلیق بدست آورد دارای سبك و مكتبی شد كه هنرمندان خوشنویس سالیان بسیار پس از او از سبك وی پیروی كردند.

در قرن سیزدهم سبك و شیوه جدیدی در نستعلیق بوجود آمد كه این كار به وسیله هنرمندی به نام « محمدرضا كلهر » صورت گرفت . در زمان كلهر صنعت چاپ به روش چاپ سنگی به ایران آورده شد.
ظریف بودن حروف مانعی برای چاپ سنگی نستعلیق بود و همین امر سبب شد كه كلهر با تغییراتی در سبك و روش میرعماد شیوه تازه ای را برای نستعلیق به وجود آورد كه برای صنعت چاپ مناسب باشد.
نوعی از خط نستعلیق معروف به شكسته نیز در ایران رایج شد و خوشنویسان در این عرصه نیز آثاری پدید آورده اند.
میرزاطاهر خوشنویس ; استاد خط نستعلیق
به گزارش خبرگزاری مهر یكی دیگر از افرادی كه نستعلیق را به اوج خود نزدیك كرد استاد میرزاطاهر خوشنویس بود. وی در سال 1306 هجری قمری 1267 هجری شمسی در یكی از روستاهای آذربایجان در یك خانواده روحانی پا به عرصه حیات نهاد .
در سال 1309 به تبریز آمد . پدر وی همواره قرآن به همراه داشت و هر ماه یك قرآن ختم می كرد ضمن اینكه از فنون قرائت و تجوید نیز بهره ای داشت و در پنج سالگی كم كم سواد فارسی و قرآن را به فرزند یاد داد.
میرزاطاهر در 7 سالگی به مكتب رفت و در یادگیری صرف و نحو عربی و خط نسخ كوشید و در اندك مدتی با مقدمات تحریر خط نسخ آشنا شد. چون استعداد سرشار به خوشنویسی در وجودش نهفته بود بدون تعلیم و راهنمایی فقط به یمن ذوق و عشق مفرط به خوشنویسی آنقدر از خطوط شیوای استادان خط مشق كرد تا كم كم به كیفیت و رموز و قواعد آن پی برد.
در 9 سالگی جز سی ام قرآن را برای یكی از كتابفروشیها نوشت كه چاپ شد . در 12 سالگی نیز صرف و میر و تصریف و عوامل را نوشت كه آنها نیز چاپ شدند.
كتاب بعدی استاد میرزاطاهر خوشنویس در 14 سالگی معالم (در اصول ) بود كه آن نیز به چاپ رسید ضمن اینكه هنوز نسخه های آن موجود و مورد استفاده طلاب علوم دینی است . میرزاطاهر سپس به نوشتن قرآن پرداخت و اولین قرآن را در سال 1321 هجری قمری شروع كرد كه كار نوشتن آن قرآن چهار سال تمام طول كشید.
استاد خوشنویس در سن 17 سالگی تدریس را آغاز كرد و 35 سال به شغل شریف معلمی پرداخت . وی در عرض 64 سال فعالیت هنری به تحریر بیش از دویست جلد كتاب رساله علمی اخلاقی و دینی از قبیل مكاسب مفاتیح الجنان (شش جلد) قرآن جلد منتهی الامال جامع المقدمات شرح جامی كتاب رجال (پنج جلد) كفایت الاصول و ... پرداخت .
استاد در سال 1334 شمسی تقاضای بازنشستگی كرد كه آن موقع استاد قریب به 70 سال سن داشت . آخرین كتابی كه وی نوشته كتاب آسمانی قرآن بود كه در سال 1353 هجری شمسی به پایان رسید .
سرانجام میرزاطاهر خوشنویس خوشنویس قرآن كریم صحیفه سجادیه و مفاتیح الجنان پس از سپری كردن قریب به 90 سال عمر پربار خود در 14 تیرماه سال 1355 هجری شمسی به معشوق حقیقی پیوست .
بی شك برای به كمال رسیدن هنر خوشنویسی تلاشهای بسیاری از سر ذوق و زیباشناسی صورت گرفته و افراد زیادی در این راه از جان و دل مایه گذاشته اند كه میرزا طاهر خوشنویس در زمره سرامدترین آنهاست .
منبع : ایران ویج
 
بالا