پس از خلقت ما چه اتفاقی افتاد؟!

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
[h=2]
2299970179228174321912222414422004938172.jpg


[/h] خداوند موجودات را آفریده است! در این موضوع هیچ یک از موحدان تردید و یا انکاری ندارند. اما درباره ی اینکه پس از خلقت چگونه میشود البته نظرات موحدان نیز با هم اختلاف دارد! این مقاله میکوشد زوایای این مسأله و برخی تفاوتها و اختلافات موحدان در این باب را به بحث و بررسی بگذارد.


[h=2]خدا موجودات را آفرید![/h] پروردگار عالمیان به قدرت مطلقه و واسطه ی خویش دست به آفرینش موجودات زد. حال کیفیت این آفرینش چگونه بوده است خود ، موضوع و بحث مفصلی است که پرداختن بدان مجالی دیگر می طلبد. اما پس از آنکه خلقت اولیه موجودات اتفاق افتاد نقش پروردگار عالمیان در رابطه با موجودات چیست؟ در این باره نظرات متعددی وجود دارد. گروهی معتقدند موجودات پس از آفرینش دیگر به خداوند نیازی ندارند و در واقع علت نیاز مخلوقات به پرودگار عالمیان تنها خلقت آنها بوده است ولی پس از خلق شدن هر موجودی می تواند حیات خویش را مدیریت کند و ادامه دهد. اما گروهی دیگر معتقدند که موجودات نه تنها در آفرینش و خلقت اولیه به خداوند نیازمندند بلکه پس از خلقت اولیه نیز در بقای وجودشان نیازمند پروردگار متعالند. علت تفاوت دیدگاه اساسی میان ایشان به مسأله ی مهمی برمی گردد که به اصطلاح اهل فن "مناط نیاز به علت و مۆثر" نامیده می شود.

[h=2]مناط نیاز به علت![/h] مناط نیاز به علت و مۆثر به معنای آن است که اساسا ملاک نیاز مخلوقات به خالقشان چیست و یا به عبارت ساده تر از چه جنبه ای موجودات به خداوند نیازمندند. با معلوم شدن پاسخ این پرسش می توان دانست که آیا موجودات تنها در خلقت اولیه به خداوند محتاجند و یا آنکه پس از خلق شدن نیز همواره به او محتاج و نیازمند باقی می مانند.
نظام خلقت نه تنها در خلقت اولیه بلکه در بقای وجودی شان نیز محتاج پروردگار عالمیان هستند و اگر آنی و لحظه ایی دوام وجود موجودات توسط خداوند متعال ادامه نیابد، هر آینه نابودی و عدم ،نظام خلقت را فرامی گیرد و چیزی از آن باقی نمی ماند!

[h=2]حدوث، مناط نیاز به علت؟[/h] بر اساس دیدگاه کسانی که قائلند خداوند پس از خلقت اولیه ی موجودات دیگر به آن ها کاری ندارد و موجودات نیز دیگر به او نیازی ندارند، بلکه بر اساس آنچه از ابتدا خداوند برایشان آفریده می توانند به حیات خویش ادامه دهند، مناط نیاز به علت، حدوث است. حدوث یعنی بود شدن و به وجود آمدن پس از آنکه موجودی نبوده است و به اصطلاح معدوم بوده است. بنابراین موجودات تنها درحدوث به خداوند نیاز دارند و پس از به وجود آمدن با توجه به آنچه خداوند برایشان خلق کرده است و امکاناتی که بدانها داده است می توانند خودشان به حیاتشان ادامه دهند. برای معلوم شدن بیشتر این نظریه مثالی زده می شود. ساعت مجهز و دقیقی را فرض کنید. این ساعت توسط ساعت سازی ماهر و قدرتمند ساخته شده است اما پس از ساخته شدن آن دیگر نیازی به وجود ساعت ساز نیست که ساعت بتواند دقیق و درست کار کند! همین طور نظام خلقت نظامی دقیق است که بطور منظم عملکردی نظاممند دارد. زیرا خداوند جهان را آفریده و آن را به صورتی منظم تنظیم نموده است که بتواند دقیق کار کند اما در حین کار کردن نظام خلقت دیگر نیازی به وجود خدا نیست! خدا جهان و نظام خلقت را آفریده و به گوشه ای دیگر رفته و کاری به آن ندارد!
بر اساس این دیدگاه موجودات و مخلوقات الهی تنها در خلقت اولیه نیازمند پروردگار عالمیان بوده اند ولی در ادامه ی حیات خویش و بقای وجودی شان نیازی به خلق الهی وجود ندارد!
[h=2]
122424916814319823731439211322219231128124.jpg

امکان فقری، مناط نیاز![/h] در مقابل دیدگاه اول، نظریه ی کسانی است که قائلند خداوند متعال پس از خلقت موجودات همچنان دست به خلق مدام می زند و نظام خلقت هر آن و هر دم نیازمند خالق خویش است و در بقای وجود محتاج پروردگار متعال است. براساس این دیدگاه مناط و علت نیاز موجودات به خالقشان حدوث نیست بلکه امکان فقری آنهاست. امکان فقری یعنی آن که موجودات ذاتا عین فقر و نیاز و وابستگی به پروردگارشان هستند و از این جهت نمی توانند لحظه ای بدون عنایت او حیات داشته باشند.
این دیدگاه بیانگر این موضوع است که خداوند متعال نظام خلقت را آفریده است اما آن را به حال خود رها نکرده است بلکه هر لحظه به آن توجه دارد و وجودهایی را می آفریند و نظام خلقت نه تنها در خلقت اولیه بلکه در بقای وجودی شان نیز محتاج پروردگار عالمیان هستند و اگر آنی و لحظه ایی دوام وجود موجودات توسط خداوند متعال ادامه نیابد، هر آینه نابودی و عدم ،نظام خلقت را فرامی گیرد و چیزی از آن باقی نمیماند!
مناط نیاز به علت و مۆثر به معنای آن است که اساسا ملاک نیاز مخلوقات به خالقشان چیست و یا به عبارت ساده تر از چه جنبه ای موجودات به خداوند نیازمندند. با معلوم شدن پاسخ این پرسش می توان دانست که آیا موجودات تنها در خلقت اولیه به خداوند محتاجند و یا آنکه پس از خلق شدن نیز همواره به اومحتاج و نیازمند باقی میمانند

[h=2]لحظه لحظه با خدا![/h] حال که معلوم شد لحظه لحظه و آن به آن عنایت پروردگار عالمیان به نظام خلقت موجودات می رسد و دوام و بقای وجودی شان را سبب می شود، شاید دور از انصاف باشد که مخلوقات و موجودات دم به دم و آن به آن به پروردگار متعال و مهربان خویش توجه و نظر ننمایند و او را به یاد نیاورند! دیدگاه موحدانه ای که خدا را همه ی لحظات حاضر و ناظر و مدیر و مدبر نظام خلقت می داند دیدگاه توحیدی اصیلی است که در برابر همه ی دیدگاههای متعارض خویش می توانند برتری خویش را اثبات نماید. خدا اگر خدایی می کند و خداست جز این نباید باشد که آن به آن و لحظه به لحظه خداوند گاریش را به رخ بکشد و اعمال نماید. خدای ساعت ساز خدای واقعی نیست که برای خود در گوشه بنشیند و به استراحت بپردازد!!

[h=2]سخن پایانی [/h] براساس آنچه گذشت استدلال منطقی و معقول در رد نظریه ی خدای ساعت ساز که مناط نیاز به علت را حدوث می داند، بسیار قوی و مورد قبول است و دیدگاهی که موجودات را هم در وجود اولیه و هم دربقای وجود نیازمند خداوند عالمیان می داند و مناط نیاز به علت و مۆثر را امکان فقری معرفی می نماید، دیدگاهی بسیار توحیدی و موحدانه است که می تواند نتیجه ی اخلاقی و عرفانی ویژه ای را نیز به دنبال خویش به ثمر آورد و آن اینکه همان طور که از عالم بالا نظر و توجه به سوی عالم پایین و سفلی دم به دم و آن به آن است ، شایسته است که نظر از خاکیان عالم پایین نیز به پروردگار مهربان خویش دم به دم و لحظه به لحظه باشد تا بتواند رشد و کمال حقیقی را در پرتو معرفت شناسی نفس خویش و پروردگار خویش کسب نماید که "مَن عَرَفَ نفسه فقد عَرَفَ رَبَّه"!
ن.رادفر
بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع و مآخذ:
1- الاشارات و التنبیهات – ابن سینا
2- صنع و ابداع – شرح اشارات – دکتر بهشتی – ج5
3- الشواهد الربوبیة – ملاصدرای شیرازی
4- مجموعه آثار استاد مطهری
5- عقل و اعتقاد دینی – جمعی از نویسندگان
 
بالا