نگاهی به زندگانی حضرت الیسع(ع)

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
معنای اسم:یسع یا یشع در زبان عبری به معنی نجات دهنده است

پدر:اخطوب

ظهور:۴۵۲۹ سال بعد از هبوط ادم

مدت عمر:۷۵ سال

بعثت:خداونداو را بعد از الیاس به نبوت مبعوث نمود

محل دفن: دمشق کشور سوریه

نسب:یسع بن اخطوب وصی و پسر عموی الیاس است، و بقولی از فرزندان حضرت یوسف (ع) می باشد.

فهرست سورههایی که در ان نام الیسع ذکر شده:انعام- ص
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : نگاهی به زندگانی حضرت الیسع(ع)

در لغت نامه دهخدا آمده: یسع یا الیسع نام پیغمبری است و او یسع بن اخطوب است که شاگرد الیاس (ع) بود و پس از او به پیغمبری رسید و به نام ابن العجوز شناخته می شود و آن اسم اعجمی است که «ال » بر سر آن آمده ولی بر امثال آن مانند یعمر و یزید نمی آید مگر به ضرورت شعر. و با دو لام به صورت للیسع خوانده شده است. (منتهی الارب). یسع و لوط دو پیغمبرند و هردو عجمی و معربند. عموم مورخان و مفسران او را جانشین و شاگرد الیاس مى دانند و در تورات به نام یشع ضبط شده که چون عبرى است در لغت عربى شین آن به سین تبدیل مى شود. مفسران نام پدر یسع را اخطوب ذکر کرده و از قاموس مقدس نقل شده که او را پسر شافاط و ساکن آبل محوله دانسته اند. در اعلام قرآن از باب نوزدهم کتاب پادشاهان نقل کرده است که ایلیا که ظاهرا همان الیاس است در سفر خویش به یسع بر خورد که مشغول شخم زدن زمین بود و او را به ملازمت خویش دعوت کرد. یسع از پدر و مادر خویش اجازه گرفت و در زمره ملازمان ایلیا در آمد. بنا به نقل تورات، ایلیا او را به خلافت نصب کرد و هنگامى که ایلیا با ارابه آتشین به آسمان صعود کرد، یسع همراه او بود.

هم چنین نقل است که الیاس چندى در خانه زنى بینوا اقامت داشت و اخطوب شوهر این زن، وفات کرده بود. در همین هنگام یسع پسر اخطوب دچار بیمارى سختى شد که الیاس او را شفا بخسید و ملازم خود ساخت. سیع پس از الیاس نبوت یافت و چون بنى اسرائیل دعوت او را پذیرفتند، از خدا خکواست که وى را به الیاس ملحق گرداند. در کتاب بحار از کتاب احتجاج و کتاب توحید و کتاب عیون روایتى طولانى از حسن بن محمد نوفلى از حضرت رضا (ع) نقل شده که در آن حضرت رضا (ع) در خلال احتجاجاتى که علیه جاثلیق مسیحى کرده، فرموده است: یسع نیز کارهایى مانند عیسى کرد: یسع نیز مانند عیسى بر روى آب راه مى رفت، و مرده زنده مى کرد و کور مادرزاد و مبتلاى به جذام را شفا مى داد، و با این حال امتش او را رب و پروردگار خود اتخاذ نکردند.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : نگاهی به زندگانی حضرت الیسع(ع)

حضرت الیسع نیز از پیامبران بنى اسرائیل است که پس از الیاس ظهور کرده و نامش در قرآن دو بار همراه با مدح و ستایش آمده و به خیر و فضیلت توصیف شده است. یکى در سوره انعام آیه ۸۶ و دیگرى در سوره ص آیه ۴۸٫ خداوند در سوره ص میفرماید: «واذکر إسمعیل والیسع وذا الکفل وکل من الأخیار» (ص آیه ۴۸) و اسماعیل و الیسع و ذوالکفل رابه یاد آور، که همگى از نیکان بودند. “الیسع” که نام او در سوره انعام آیه ۸۶ نیز ذکر شده، تعبیر قرآن در باره او نشان مى دهد که وى از پیامبران بزرگ الهى بوده است، و در زمره کسانى است که در باره آنها مى فرماید: و کلا فضلنا على العالمین” هر یک از آنها را بر جهانیان برترى دادیم” (انعام- ۸۶).بعضى معتقدند او همان” یوشع بن نون” پیامبر معروف بنى اسرائیل است، که ” الف و لام” بر آن داخل شده، و” شین” به” سین” تبدیل گردیده است، و داخل شدن الف و لام بر یک نام غیر عربى (و در اینجا عبرى) چیز تازه اى نیست، همانگونه که عرب” اسکندر” را به عنوان” الاسکندر” مى شناسند. در حالى که بعضى آن را یک واژه عربى مى دانند که از” یسع” (فعل مضارع از ماده وسعت) گرفته شده، و بعد از آنکه جنبه اسمى به خود گرفته” الف و لام” که از مشخصات اسم است بر آن وارد شده. آیه سوره انعام نشان مى دهد که او از دودمان ابراهیم است، ولى روشن نمى سازد که از پیامبران بنى اسرائیل بوده یا نه؟ در تورات در کتاب” پادشاهان” نام وى” الیشع” فرزند” شافات” ضبط شده، و معنى الیشع در زبان عبرى” ناجى” و معنى شافات” قاضى” است. بعضى او را با” خضر” یکى دانسته اند، اما دلیل روشنى بر این معنى در دست نیست، و اینکه بعضى او را همان” ذا الکفل” مى دانند خلاف صریح آیه مورد بحث است چرا که ذا الکفل را عطف بر الیسع کرده، به هر حال او پیامبرى است والا مقام و پر استقامت و براى الهام گرفتن از زندگانیش همین براى ما کافى است.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : نگاهی به زندگانی حضرت الیسع(ع)

خداوند در سوره انعام می فرماید: «وإسماعیل والیسع ویونس ولوطا وکلا فضلنا على العالمین» ( انعام آیه ۸۶) و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط (را به یاد آر) و جملگى را بر جهانیان فضیلت بخشیدیم. در اینکه” الیسع” چگونه نامى است و اشاره به کدام یک از پیامبران است در میان مفسران و ادباى عرب گفتگو است، بعضى آن را یک نام عبرى مى دانند که در اصل” یوشع” بوده، سپس الف و لام به آن داخل شده و شین تبدیل به سین گردیده است، و بعضى معتقدند یک اسم عربى است که از یسع (فعل مضارع از ماده وسعت) گرفته شده است، این احتمال را نیز داده اند که به همین صورت نام یکى از انبیاى پیشین بوده است و در هر حال از پیامبرانى است که از نسل ابراهیم مى باشند. علامه طباطبایی می فرماید: یسع”- به فتح یا و سین- بر وزن” أسد” و به قرائتى دیگر” لیسع” بر وزن” ضیغم” اسم یکى از انبیاى بنى اسرائیل است. قرآن کریم در این آیه و همچنین در آیه۴۸ سوره ص نام او را با اسماعیل ذکر فرموده. و اما اینکه این پیغمبر در چه زمانى مى زیسته و خاطرات زندگیش چه بوده؟ قرآن چیزى از آن را بیان نکرده است.

مطابق روایات، الیسع جانشین الیاس بوده که پس از تلاش ها و فعالیت هاى تبلیغى و زمینه سازیهاى مفید و مؤثر، راه را براى ایمان بنى اسرائیل هموار کرده است، به گونه اى که پس از او، عموم بنى اسرائیل به الیسع ایمان آورده و به فرمانش گردن نهاده اند. طبرسى به نقل از ابن عباس مى گوید: پس از آن که خداوند الیاس را براى نجات از توطئه پادشاه و همسرش به آسمان برد و دشمنانى نیرومند را بر پادشاه و قومش مسلط کرد که وى و همسرش را به قتل رساندند، خداى تعالى الیسع را به رسالت میان مردم برانگیخت. بنى اسرائیل بدو گرویدند و او را بزرگ داشتند و فرمانش گردن نهادند. قرآن مجید به شیوه هاى تبلیغى حضرت الیسع هیچ اشاره ننموده و تنها او را مدح نموده است، اما آنچه از روایات موجود بر مى آید این است که الیسع در شرایط خفقان و فشار و بدون آن که رابطه خویشى میان او و الیاس بوده باشد همراهى و مساعدت نیکویى با الیاس انجام داده و پس از او به خوبى از عهده جانشینى او برآمده است.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : نگاهی به زندگانی حضرت الیسع(ع)

ثعلبى در قصص الانبیاء مى نویسد: الیاس (در هنگام گریختن از چنگ جبار زمان) به خانه زنى از بنى اسرائیل وارد شد که پسرى بیمار به نام الیسع بن اخطوب داشت. آن زن الیاس را پناه داد و خبرش را پنهان داشت. الیاس براى فرزند او دعا کرد و شفا یافت. از آن پس الیسع تابع مرام الیاس گشت و به او ایمان آورد و تصدیقش نمود و همراهى کرد و به هر کجا مى رفت ملازم او بود. ثعلبى سپس داستان به آسمان رفتن الیاس را ذکر کرده اضافه مى کند که: در این هنگام یسع او را بانگ زد که اى الیاس حالا که مى روى تکلیف مرا معلوم کن، و مرا براى روزگار تنهاییم دستورى ده. الیاس از آسمان کساى خود را انداخت، و همین کسا علامت جانشینى یسع براى الیاس در میان بنى اسرائیل بود. آن گاه مى گوید: خداوند به فضل خود یسع (ع) را به نبوت و رسالت به سوى بنى اسرائیل مبعوث نمود. و به وى وحى فرستاد، و او را به همان نحوى که بنده خود الیاس را تایید مى کرد تایید فرمود، و در نتیجه بنى اسرائیل به وى ایمان آورده و او را تعظیم نموده در هر پیشامدى رأى و امر او را متابعت مى کردند، و بدین منوال تا یسع در میان بنى اسرائیل زنده بود حکم خداى تعالى در بین آنان نافذ و مجرى بود.

با این همه، مأموریت اصلى الیسع هنگامى آغاز مى شود که از سوى الیاس به جانشینى منصوب مى شود و خدا نیز او را به رسالت مبعوث مى فرماید: «و قیل انه استخلف الیسع على بنى اسرائیل … و بعث الله الیسع رسولا فامنت به بنواسرائیل و عظموه و انتهوا الى امره» گفته شده که الیسع به جانشینى براى رهبرى بنى اسرائیل منصوب شد و خداوند او را رسول این قوم قرار داد، پس بنى اسرائیل بدو ایمان آورده و بزرگش داشتند و فرمانش پذیرفتند.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : نگاهی به زندگانی حضرت الیسع(ع)

قرآن او را در زمره مجموعه پیامبرانى که ایمان بدانان واجب است قرار داده. گفته مى شود که یسع، پسر عموى الیاس(ع) بوده که پس از رحلت الیاس به تبلیغ رسالت الهى پرداخته و به همان شیوه دین و آیین الیاس، مردم را به خدا پرستى دعوت مى کرده است و در زمان آن حضرت، رخ دادها و گناهان بسیارى انجام پذیرفت.و نیز ملاحظه مى کنیم که قرآن به طور خلاصه و کوتاه از الیاس (ع) یاد کرده و به پیامبرى یسع اشاره اى گذرا داشته است، ولى کتب تاریخى درباره الیاس (ع) مملو از اسرائیلیات است. ما تنها رویدادى را که طبرى نقل کرده از میان مطالب فراوانى که منقول است برمى گزینیم و فشرده آن را یاد آور مى شویم، البته از باب اطلاع و آگاهى به بیان آن مى پردازیم نه این که این رویداد، واقعیت داشته باشد. الیاس آن گاه که از بنى اسرائیل خواست بت پرستى را کنار گذاشته و به پرستش خداى یگانه تمسک جویند، دعوت وى را نپذیرفته و به او پاسخ مثبت ندادند، الیاس به پیشگاه خداى خود عرضه داشت: بار خدایا، بنى اسرائیل، از پرستش تو سر برتافتند و بر کفر و الحاد و پرستش غیر تو روى آوردند، نعمت هایى را که به آنان دادى دگرگون ساز. خداوند بدو وحى فرمود: ما زمام امور ارزاق آنها را به دست تو مى سپاریم، هرگونه که خواستى عمل نما. الیاس عرض کرد: آفریدگارا، بارانت را از آنان دریغ فرما.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : نگاهی به زندگانی حضرت الیسع(ع)

در پى آن سه سال بر آنها باران نبارید تا چهار پایان آنان از بین رفت و درختانشان خشکید و مردم سخت دچار گرفتارى شدند. الیاس هر کجا که به سر مى برد، خوراک و روزى او مى رسید و بنى اسرائیل هرگاه بوى نان مى شنیدند مى گفتند: الیاس این جاست، و در جستجوى وى برمى آمدند، و بدین ترتیب، اهل آن خانه مورد اذیت و آزار آنها قرار مى گرفت. الیاس روزى به خانه زنى از بنى اسرائیل پناه برد که پسرى بیمار به نام «یسع بن اخطوب» داشت. آن زن، الیاس را به خانه خود راه داد و ماجراى او را نهان داشت. آن حضرت در حق فرزند او دعا کرد و خداوند او را از بیمارى رهانید. و از آن پس دست از الیاس بر نداشت و بدو ایمان آورده و وى را تصدیق کرد و پیوسته با او بود و هر کجا الیاس مى رفت، وى نیز او را همراهى مى کرد. الیاس پیرمردى سالخورده، و یسع پسرکى نوجوان بود و پس از آن، روزى الیاس به بنى اسرائیل گفت: اگر دست از پرستش بت ها بردارید از خدا مى خواهم که گرفتارى ها را از شما بردارد. لذا آنان بت ها و پیکره هایى را که ساخته بودند بیرون ریختند و الیاس (ع) به پیشگاه خداوند دعا کرد و خداوند به فریادشان رسید و گرفتارى ها را از آنان برداشت، سرزمین هاى آنان سرسبز شد، ولى آنها دست از عقیده خود برنداشته و به راه راست هدایت نگشتند. وقتى الیاس (ع) چنین دید از خداى خویش درخواست نمود که جانش را بستاند تا از شر آنها راحت و آسوده گردد و خداوند روح او را قبض نمود و به آسمان ها برد و خداوند بعد از الیاس، یسع را براى ارشاد و راهنمایى آنها مأمور ساخت».



منبع: مدفن
 
بالا