کلام ابن ابی الحدید در مورد قاتل فرزند حضرت فاطمه (س)

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
[h=2]کلام ابن الحدید در مورد قاتل فاطمه بنت محمد
[/h] ابن ابی الحدید شافعی از استادش جعفر النقیب چنین نقل می کند:
هنگامی که در فتح مکه رسول خدا به کشتن هبار بن اسود اجازه داده بود؛ به سبب آن که وی؛ زینب (( دختر خوانده رسول الله)) را ترسانید. به صورتی که زینب فرزندی را که در شکم خود داشت. سقط کرد؛ پس روشن است که اگر آن حضرت زنده بود. حتما مباح می کرد خون کسی را که فاطمه را ترساند تا آن جا که فرزندی را که در بطنش داشت سقط نمود.


النقیب أبى جعفر رحمه الله ، فقال إذا کان رسول الله صلى الله علیه وآله أباح دم هبار بن الأسود لأنه روع زینب فألقت ذا بطنها ، فظهر الحال إنه لو کان حیا لأباح دم من روع فاطمة حتى ألقت ذا بطنها . فقلت أروى عنک ما یقوله قوم إن فاطمة روعت فألقت المحسن
شرح نهج البلاغة – ابن أبی الحدید – ج ۱۴ – ص ۱۹۳
حال یک سوال؟
قاتل فاطمه بنت محمد چه کسی بود؟
من تنها به متن روایات اهل سنت کفایت می کنم.
سیر أعلام النبلاء – الذهبی – ج ۱۵ – ص ۵۷۸ (مؤسسة الرسالة)
أن عمر رفس فاطمة حتى أسقطت محسنا .
میزان الاعتدال – الذهبی – ج ۱ – ص ۱۳۹ (دار المعرفة)
جواهر المطالب فی مناقب الإمام علی (ع) – ابن الدمشقی – ج ۲ – پاورقى ص ۱۲۱ (|مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة)
الوافی بالوفیات – الصفدی – ج ۶ – ص ۱۵ (دار إحیاء التراث العربی)


پشیمانی ابوبکر از حمله به خانه فاطمه


انی لا آسی على شَیْءٍ الا على ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ وَدِدْتُ أَنِّی لم أَفْعَلْهُنّ … فَوَدِدْتُ أَنِّی لم أَکُنْ کَشَفْتُ بَیْتَ فَاطِمَةَ وَتَرَکْتُهُ وَأَنْ أَغْلِقَ عَلَیَّ الْحَرْبَ
ترجمه: من از چیزی پشیمان نیستم مگر سه چیز که آنرا انجام دادم که کاش انجام نمیدادم. ای کاش هیچگاه بیت فاطمه را کشف نمیکردم
شرح نهج البلاغة – ابن أبی الحدید – ج ۲۰ – ص ۲۴- مؤسسة إسماعیلیان
تاریخ مدینة دمشق – ابن عساکر – ج ۳۰ – ص ۴۲۰- دار الفکر
میزان الاعتدال – الذهبی – ج ۳ – ص ۱۰۹- دار المعرفة
لسان المیزان – ابن حجر – ج ۴ – ص ۱۸۹- مؤسسة الأعلمی للمطبوعات
تاریخ الطبری – الطبری – ج ۲ – ص ۶۱۹- مؤسسة الأعلمی للمطبوعات



جوینی و فرائد السمطین


ابراهیم بن محمد بن الموید معروف به جوینی از مشایخ ذهبی است. ذهبی در حق استادش جوینی چنین می گوید: امام، محدث یگانه، فخرالاسلام، صدرالدین.
جوینی در کتاب (فرائد السمطین) به طور مستند از ابن عباس نقل می کند که او گفته است: روزی پیامبر اکرم نشسته بودند. حسین بن علی بر او وارد شد، دیدگان پیامبر تا به حسن افتاد اشک آلود شد.
سپس حسین بن علی وارد شد و حضرت دوباره گریستند. در پی آن دو، فاطمه و علی بر پیامبر وارد شدند. اشک پیامبر با دیدن آن دو نیز جاری شد. وقتی از پیامبر علت گریه بر فاطمه را پرسیدند، فرمودند:
( انی لما رایتها ذکرت ما یصنع بها بعدی کأنی بها و قد دخل الدل بیتها و انتهکت حرمتها و غصب حقها و منعت ارثها و کسر جنبها و اسقطت جنینها، و هی تنادی یا محمداه فلا تجاب و تستغیث فلا تستغاث)
*فرائد السمطین ج۲ ص۳۵- موسسه المحمودی بیروت*
 
بالا