ahead of time : از قبل - قبل از موقع- زودتر - جلوتر be over : تمام شدن
BARAN کاربر فعال "بازنشسته" 11/5/14 #181 ahead of time : از قبل - قبل از موقع- زودتر - جلوتر be over : تمام شدن
BARAN کاربر فعال "بازنشسته" 11/10/14 #182 would rather : ترجیح دادن figure out : فهمیدن - پی بردن - درک کردن - محاسبه کردن - جواب پیدا کردن
BARAN کاربر فعال "بازنشسته" 11/16/14 #183 think of : نظری داشتن در مورد- فکر کردن درباره ی چیزی turn around : چرخیدن - دور زدن - تغییر دادن - از این رو به آن رو کردن - رو به راه کردن
think of : نظری داشتن در مورد- فکر کردن درباره ی چیزی turn around : چرخیدن - دور زدن - تغییر دادن - از این رو به آن رو کردن - رو به راه کردن
BARAN کاربر فعال "بازنشسته" 11/19/14 #184 take turns : به نوبت - نوبتی کاری را انجام دادن pay attention : توجه کردن - گوش دادن - حواس خود را جمع کردن
take turns : به نوبت - نوبتی کاری را انجام دادن pay attention : توجه کردن - گوش دادن - حواس خود را جمع کردن
armin57ghazal کاربر فعال "منجی دوازدهمی" 11/19/14 #185 take your time : راحت باش، نمی خواد عجله کنی ?how dare you : چطور جرات میکنی؟
armin57ghazal کاربر فعال "منجی دوازدهمی" 11/19/14 #186 You can not make fool of me: نمی تونی منو احمق فرض کنی نمی تونی منو گول بزنی
BARAN کاربر فعال "بازنشسته" 12/12/14 #188 brush up on : دوره - مرور کردن - تمرین کردن - تقویت کردن over and over : پی در پی - بارها - پیوسته
armin57ghazal کاربر فعال "منجی دوازدهمی" 12/13/14 #189 that's the stuff: خودشه ?Is in a good hand : دست آدم خوبیه؟ پیش فرد مطمئنیه؟
BARAN کاربر فعال "بازنشسته" 12/15/14 #190 wear out : فرسوده شدن - کهنه شدن - پاره شدن throw away : دور انداختن - دور ریختن