عقربها و موضوعات مربوط به آنان

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : عقربها و موضوعات مربوط به آنان

نمادشناسی


کژدمها تقریباً در تمامی اسطورههای ملل مختلف نقش دارند و در نقش و نگارههای باستانی اغلب کشورهای مختلف با نقش عقرب برخورد میکنیم. این موجودات عجیب به دلیل ظاهر ترسناکی که دارند به عنوان نمادهای گوناگون کاربرد داشته و دارند. اما بیش از همه انسان کنجکاو است که درباره جانوران خطرناک به ویژه عقرب بیشتر بداند و چه بسا که همین کنجکاوی باعث شده که شایعات زیادی در رابطه با کژدمها پدید آید. این شایعات بیشتر به علت نبود اطلاعات رواج پیدا میکند و تقریباً تمامی آنها از نظر علمی بیاساس هستند.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : عقربها و موضوعات مربوط به آنان

خودکشی عقرب ها


برخی تصور میکنند زمانی که عقرب در میان آتش محصور میشود یا در شرایط سخت قرار میگیرد، دم خود را بر بالای سرش میبرد و نیش را درون سرش فرو کرده و خودکشی میکند. اما این باوری غلط و فقط یک افسانهاست و پایه علمی ندارد. در حقیقت عقرب وقتی در میان آتش محصور میشود با حرکات نیش زدن به اطراف میخواهد از خود دفاع کند و به عبارتی هر آن چه که در مقابلش است را نیش بزند و در این موقع نیز میخواهد آتش را نیش بزند که این تصور را پدید آورده که خودش را نیش میزند.
عقربها همانند جانوران دیگر در برابر هر شرایط سختی تا لحظه مرگ مقاومت میکنند و این شرایط بوجود آمدهاست که جان آنها را میگیرد نه این که خودشان به ناچار خودکشی کنند. اما این که چرا عقربها در میان حلقه آتش میمیرند، به میزان مقاومت عقرب در برابر گرما بستگی دارد و علت آن بالا رفتن درجه حرارت اطراف است. به عبارت دیگر عقربها دمای بالا را نمیتوانند تحمل کنند و بیشتر آنها در دمای ۴۰ درجه به بالا میمیرند ولی در عوض دمای بسیار پایین و در حد صفر درجه را به خوبی تحمل میکنند. علت مرگ عقرب در حرارت بالا به دلیل از دست دادن سریع آب بدن، انعقاد همولنف و انسداد عروق و مجاری است.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : عقربها و موضوعات مربوط به آنان

تقسیم بندی عقرب ها


الف)عقرب هاي مرطوب زي:اين عقرب ها در مکان هاي مرطوب مانند کناره ي رودخانه ها، جويبارها، مکان هاي جنگلي يا ارتفاعات پوشيده از برف زندگي مي کنند.
عقرب هاي غارزي نيز در اين گروه قرار دارند.گونه هايي از جنس مزبوتوس از تيره ي بوتيده ي ايراني درمناطق لار،گرگان،رودبار و کوههاي برغان از انواع ايراني اين گروه هستند.

ب)عقرب هاي خشک زي:اين عقرب ها ترجيح مي دهند در مناطق خشک کوهستاني وصحرايي زندگي کنند.تارس و بازي تارس عقرب هايي که دردشت زندگي مي کنند از دو طرف فشرده است.موهاي بلند و مرتب به شکل شانه دراين بندها حرکات جانور را روي خاک و شن آسان مي سازد.
برخي جنس هاي تيره ي بوتيده مانند آندرکتونوزس،آپيستوبوتوس و ادنتوبوتوس از نمونه ايراني اين گروه هستند.عقرب هاي حفار نيز در اين گروه قرار دارند.از نمونه هاي ايراني عقرب هاي حفار مي توان اسکرپيوـ موروس و ادنتوبوتوس ـ دوريه را نام برد.عمق حفره ي پناهگاه اين عقرب ها گاهي به 50 سانتي متر هم مي رسد.شکل حفره،دهانه ي آن و حتي جهت جغرافيايي دهانه ي آن درعقرب هاي حفار متفاوت است.مثلاً،دهانه ي حفره ي ادنتوبوتوس نيمه بيضي و با سقف قوسي است.اين حفره به طور مايل شروع مي شود و سپس جهت عمودي به خود مي گيرد و پس از مسافت کوتاه تقريباً به حالت افقي تا انتها ادامه مي يابد.شايد شکل بناي حفره به علت آب و هواي متغيرصحرايي باشد که روزها گرم و خشک و شبها سرد است و جانوربراساس نياز، طبقه ي بالاتر يا پايين تر را براي زندگي انتخاب مي کند.
عقرب هاي خشک زي بيشتر از تيره ي بوتيده هستند و خطر گزش آنها براي انسان از انوع مرطوب زي بيشتر است.
همان طورکه اشاره شد،عقرب ها شب زي هستند ومعمولاً درفصل گرما فعاليت مي کنند.درفصل هاي سرد،فعاليت بدني آنها به حداقل مي رسد. در حال استراحت يا به تعبيري خواب،جانور روي پاهاي تاشده ي خود قرار مي گيرد و دم را به حالت خميده در کنارش مي گذارد.شانه به شکم چسبيده است و انبرک ها در جلو جمع شده و انگشت ها بسته هستند.و جانور بدون کوچک ترين حرکتي مدت ها به اين حالت مي ماند.درهنگام فعاليت، عقرب روي پاها مي ايستد،انبرک ها به جلو کشيده مي شود،انگشت ها باز است و دم به حالت کماني بالاي پشت جانور قرار مي گيرد.وقتي جانور درحال حرکت است،شانه به حالت عمود بر محور بدن نوسان دارد.
www.irandeserts.com_file_imageSection_F1_b3a339f7_c74e_4f29_84b9_21f8d896c32a.jpg

www.irandeserts.com_file_imageSection_F1_5b5bcc1c_16ac_45df_b7d8_bc0678d81b14.jpg
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : عقربها و موضوعات مربوط به آنان

تواناییهای بیولوژیک عقرب ها


توانايي عقرب ها دربرابر تغييرات حرارت و رطوبت
آزمايش هاي انجام شده روي عقرب هاي ايراني نشان داده است که حتي انواع خشک زي اين جانوران نمي توانند حرارت بالاتر از 40 درجه را تحمل کنند. تواناي تحمل حرارت به درصد رطوبت محيط بستگي دارد.هرچه درصد رطوبت بالاتر باشد،تواناي جانور نسبت به تحمل حرارت کمتر مي شود.در اين آزمايش ها،زمان زنده ماندن جنس آندرکتونوس در رطوبت 31درصد و حرارت 47 درجه، حداکثر يک ساعت بود.در اين فاصله ي زماني نيمي از وزن جانور کاسته شد.درباره ي ساير عقرب ها نيز نتيجه هاي مشابهي به دست آمد.
سه عامل مرگ عقرب ها در اين آزمايش ها
1-از دست دادن سريع آب بدن،
2-انعقاد همولنف،
3-انسداد عروق و مجاري.
حالت آخر دراثر فشار مايعات دروني و استحکام پوشش کيتيني است.در واقع، افسانه ي خودکشي عقرب هايي که در آتش محصور هستند،به همين علت است.دردرجه حرارت پايين توانايي تحمل عقرب ها بيشتر است و مي توانند ساعت ها حرارت نزديک به صفررا تحمل کنند.
توانايي عقرب ها در برابر اثر پرتوها
تجربه هاي آزمايشگاهي به دست آمده دراثر تابش پرتوها روي عقرب ها، بيشتربا استفاده از پرتوهاي گاماي کبالت 60 و پرتوهاي ايکس بوده است. آزمايش هاي انجام شده نشان مي دهد که بي مهرگان در برابر اثر پرتوها از مهره داران مقاوم تر هستند.در بين بي مهرگان بندپايان و در بين بندپايان، عقرب ها از بقيه مقاوم تر هستند.قدرت مقاومت برحسب LD50 (28)و با واحد راد محاسبه مي شود.قدرت مقاومت با توجه به نوع عقرب متفاوت است و رقم هاي به دست آمده بين 40000 تا 90000 راد تغيير مي کند.جالب است که عقرب هاي تيره ي بوتيده به ويژه انواع خطرناک آنها در برابر اثر پرتوها مقاوم تر هستند. برخي صاحب نظران علت اين امر را سروتونين موجود در سم عقرب هاي مي دانند که در برابر تشعشعات ماده ي مقاومي است.

درباره ي مقاومت کلي عقرب ها در برابر اثر پرتوها نظريه هاي متفاوتي وجود دارد.مثلاً اثر پرتوهاي يونيزه با شدت تقسيم سلولي ارتباط مستقيم دارد.يعني،هرچه شکل ظاهري سلول ثابت تر و تغييرات دروني کمتر باشد، اثر پرتوهاي يونيزه روي اين نوع سلول کمتر است.درعقرب ها، تقسيم رشد سلولي (ميتوز)فقط در مرحله ي پوست اندازي انجام مي گيرد و در مراحل ديگر سلول وضع ثابتي دارد.به همين دليل، مقاومت عقرب ها در برابر اثر پرتوها را ناشي از اين مسئله مي دانند.برخي نيز معتقدند که هر چه هسته ي سلولي کوچک تر و در نتيجه مقدار DNA کمتر باشد،سلول در براب اثر پرتوها مقاوم تر است. شايد به علت کوچکي هسته ي سلولي است که عقرب ها چنين مقاومتي دارند.همچنين،وجود مقدار زياد اسيد آمينه ي تورين درهموسيانين عقرب ها که عامل محافظي در برابر تشعشعات است، دليل مقاوم بودن اين جانوران مي دانند.متأسفانه هنوز علت مقاومت طبيعي عقرب ها دربرابر عواملي مانند گرسنگي، تشنگي، سرما، بي اکسيژني و پرتوهاي يونيزه به درستي روشن نيست.
www.irandeserts.com_file_imageSection_F1_c62962ff_c1e4_4e13_bd2a_f4c705d60aa4.jpg
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : عقربها و موضوعات مربوط به آنان

زایش و تولید مثل عقرب ها

 عقرب ها زنده زا هستند.با وجود اين، برخي محققان عقرب هايي که نوزاد آنها پوشش جنيني ندارند،زنده زا و آنهايي را که پوشش جنيني دارند، تخم زنده زا دانسته اند.عقرب باردار شکمي متورم دارد و در حالت پيشرفته تر بارداري، مي توان جنين ها را در ديواره ي جانب شکم، به ويژه در نيمه ي خلفي مزوزوما مشاهده کرد.مدت باروري بسته به نوع عقرب متفاوت و معمولاً بين 2 تا 4 ماه است.زمان خروج نوزادها نيزبراساس نوع رشد جنين از يک ساعت تا ده روز گزارش شده است. عقرب ها معمولاً در فاصله ي نيمه ي تابستان تا نيمه ي پاييز زاد و ولد مي کنند.
ابتدا،عقرب باردار روي نيمه ي خلفي بدن و پاي جلو تکيه مي کند و دم خود را به طور مايل درسمت راست بدن قرار مي دهد.نيمه ي جلوي بدن حدود يک سانتي متر با يک زاويه ي حاده از روي زمين بلند است.انبرک ها با زمين تماس ندارند و انگشتان دست نيمه باز هستند.و پاي جلو از ناحيه ي تي بيا خم شده اند.دراين حالت، دو سرپوش تناسلي باز مي شوند و به طور عمود قرار مي گيرند.نوزاد بدون هيچ انقباض عضلاني قابل مشاهده اي خارج مي شود.دو پاي جلو که از تي بيا خم شده اند، مانند يک حايل نوزاد را در آغوش مي گيرند. نوزاد اسکرپيو از دم و ادنتوبوتوس از سرخارج مي شود.اين قاعده عموميت دارد يعني،نوزاد عقرب هاي تيره ي اسکرپيونيده از دم و نوزاد عقرب هاي تيره ي بوتيده از سر خارج مي شوند.اين تفاوت خروج به علت اختلاف در شکل رشد جنيني دو عقرب است.زمان خروج نوزاد متفاوت است و از چند دقيقه تا چند ساعت طول مي کشد. عقرب ها پس از زايمان در صورت دردسترس نبودن طعمه، اغلب از نوزاد خود تغذيه مي کنند. چگونگي قرارگيري نوازد در بغل مادربه شکلي است که سطح پشتي به طرف زمين و پاها و دست ها به مادر تکيه دارد و دم نوزاد به سمت دم مادر است. عکس اين حالت نيزديده شده است.نوزادها به تدريج خود را از سطح شکمي مادر به سطح پشتي او مي کشانند.گاهي نوزادها ابتدا روي زمين قرار مي گرفتند و سپس خود را به پشت مادر مي رساندند.اين عمل به کندي صورت مي گرفت و گاهي حدود يک ساعت طول مي کشيد.دراين فاصله نوزادها روي دست و پاي مادر بين 5 تا 15 دقيقه استراحت مي کردند. وضعيت قرارگيري نوزادها در سطح پشتي مادر ثابت نبود وبا حرکت تغيير جهت مي دادند. نوزادهاي اسکرپيو 6 تا 10 عدد و بدون پوشش جنيني بودند.در حالي که نوزادهاي ادنتوبوتوس حداکثر 26 عدد بودند و همگي پوشش جنيني داشتند. هر نوزاد پس از پاره کردن پوشش جنيني خود را به سطح پشتي مادر مي کشاند. همان طور که اشاره شد،خروج نوزادها تک تک و برحسب تيره از جهت سر يا دم است.خروج دوتايي نيزديده شده است که يک نوزاد از دم و همزمان نوازد ديگر از سرخارج شده است.تعداد نوزادها برحسب نوع عقرب متفاوت و از 6 تا 90 عدد گزارش شده است. پوست اندازي و مراحل مختلف رشد نوزاد
نوزاد عقرب را لارو مي نامند.در مرحله ي اول رشد (لارو)جانور بدون دهان و مخرج باز است و از ذخيره ي زرده ي موجود در بدن تغذيه مي کند.پاها به جاي پنجه،بادکشي دارد که به وسيله ي آن نوزاد در پشت مادر قرار مي گيرد.مجراي سمي نيزروزنه ي خروج ندارد. کارن ها وخارک ها کاملاً شکل نگرفته و پوشش رنگ اصلي را به خود نگرفته است.مرحله ي دوم رشد (پرونمف)،معمولاً پس از يک هفته و با اولين پوست اندازي نوزاد در پشت مادر شروع مي شود. عقرب ها اگرچه مانند حشرات دگرديسي ندارند،اما برخي اصطلاحات مربوط به مراحل رشد حشرات درباره ي اين جانوران هم به کار مي برند.

در اين مرحله از رشد،نوزاد شکل کامل تري به خود مي گيرد، اما هنوز نسبت به عقرب بالغ اختلاف هايي دارد.اين اختلاف ها در تمام پوست اندازي کم و بيش ديده مي شود و نسبت به نوع عقرب متفاوت است.مثلاً درآندرکتونوس ـ کراسيکودا با بالا رفتن سن نوزاد، به تعداد خارک هاي سيخک بازي تارس پاها اضافه مي شود.حفره هاي تريکوبرتي نيز در مراحل اوليه ي رشد در تمام عقرب ها بزرگ و به سهولت قابل رؤيت است.در مرحله ي پرونمف انواع عقرب هاي تيره ي بوتيده، به جاي چهارتريکوبتري در سطح داخلي فمور، سه تريکوبتري ديده مي شود که تعداد آن در پوست اندازي بعد کامل مي شود. در مرحله ي سوم رشد (نمف)(27)که پس از دومين پوست اندازي است، عقرب شکل کامل تري به خود مي گيرد.درمرحله ي نمف،جانور در سال اول 4 تا 5 بار و در سال دوم 2 بار ديگر براي ادامه ي رشد پوست اندازي مي کند.احتمالاً تعويض پوست تحت تأثير نوعي هورمون داخلي است.

عقرب ها به طور کل،از دوران نوزادي تا رسيدن به سن بلوغ که حدود 3 سال طول مي کشد، 8 تا 10 بار پوست اندازي مي کنند. در مرحله ي بلوغ،عمل اين هورمون تحت تأثير هورمون مخالف متوقف مي شود.مرحله ي بلوغ درماده با رشد کامل و آمادگي جانور براي جفت گيري و در نربا پيدايش اندام پاراکسيال آغاز مي شود.ظهور و ويژگي هاي بلوغ درمرحله ي لاروي (نئوتني)درعقرب ها نادر است.
شرايط زيستي و عوامل بيماري زا
نوزادها پس از تولد و گذراندن مراحل ابتدايي رشد خود در پشت مادر، با فاصله ي کمي از يکديگر، به زندگي ادامه مي دهند.اين امر نشانه ي کم تحرکي آنهاست،نه به علت وجود غريزه ي اجتماعي.در دوران بلوغ نيز در نزديکي محل زندگي خود به شکار مي روند. عقرب ها شب زي هستند.روزها را در مکان هاي امن، از قبيل شکاف ديوارها،زير سنگ ها، لاي خاشاک و پوست درختان و برگ ها، زير حصير و خرده چوب ها (نوع حفار در حفره)به سر مي برند و با تاريک شده هوا، از مکان امن خود براي شکارخارج مي شوند.در طبيعت، اکثراً به تنهايي زندگي مي کنند، با وجود اين،گاهي چند عقرب از يک نوع يا انواع مختلف در زير يک سنگ ديده شده است.عقرب ها علاوه بر دشت در مناطق کوهستاني هم ديده مي شوند.وجود آنها را تا ارتفاع 3000 متري از سطح دريا گزارش کرده اند.

www.irandeserts.com_file_imageSection_F1_98ff3f58_bcf1_45d9_9192_34fc5606b702.jpg


 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : عقربها و موضوعات مربوط به آنان

ساختمان بدن عقرب ها

 راسته ي عقرب ها از رده ي عنکبوتيان و شاخه ي بندپايان هستند که آثار آنها روي کره ي زمين از دوره ي سيلورين يعني، حدود 420 ميلوين سال پيش،به صورت سنگواره پيدا شده است.اين مسئله نشان دهنده ي وجود عقرب ها پيش از پيدا شدن دايناسورها است. به طر کل،راسته ي عقرب ها شامل 28 خانواده است که حدود نصف اين خانواده ها منقرض شده اند.گونه هاي زنده ي فعلي شامل 14 خانواده هستند که بيش از 1600 گونه را شامل مي شوند و در بيش از 200 جنس گروه بندي شده اند. عقرب ها از قرن ها قبل به علت داشتن مشخصات ظاهري ويژه براي انسان شناخته شده هستند.اين جانوران در تمام دنيا پراکنده اند و در بيابان ها، جنگل ها، چمنزارها، سواحل درياها و اطراف رودخانه ها و کوهها ديده شده اند. عقرب ها بدن نسبتاً پهن و کشيده دارند و اندازه ي آنها از 3 تا 10 سانتي متر متفاوت است، ولي بزرگ ترين آنها نوع آفريقايي است که طول آن به 21 سانتي مترهم مي رسد.
بدن عقرب ها مثل ساير جانوران رده ي عنکبوتيان از بخشي در جلو به نام سرسينه و بخش ديگري در عقب به نام شکم تشکيل مي شود. قسمت عقب به دو قسمت مياني و خلفي تقسيم مي شود که شامل شکم و دم است. سرسينه يک تکه به نظر مي رسد،ولي دو قسمت ميان و خلفي به صورت بند بندديده مي شوند.در طرفين سرسينه انبرک ها و پاها و در جلوي آن آرواره هاي دهاني قرار دارند.تمام اين اعضا بندبند هستند. در سطح پشتي سرسينه چشم هاي مياني و جانبي قرار گرفته اند.سطح شکمي تقريباً به طور کامل به وسيله ي آخرين بند انبرک ها، پاها، ضمايم آنها و پلاک منفردي به نام استرنم پوشيده شده است.هربند ناحيه ي مياني درسطح پشتي ترگيت و در سطح شکمي استرنيت ناميده مي شود.در سطح پشتي هفت بند و درسطح شکمي فقط پنج بند قابل شمارش است.در سطح شکمي مياني اعضايي نظيرشکاف هاي تنفسي، شانه ها و سرپوش تناسلي ديده مي شوند.قسمت خلفي يا دم باريک تر از تنه و از پنج بند تشکيل شده است.غده ي سمي و نيش درانتهاي قسمت خلفي قرار گرفته اند. سرسينه و ضمايم آن
اين بخش سفالوتراکس نيزناميده مي شود که قدامي ترين قسمت بدن عقرب است و با پوشش کيتيني و ذوزنقه اي شکل يک تکه اي به نام سپرسري پوشيده شده است.ممکن است سپرسري ساده يا داري تزئيناتي باشد. در طرفين محور طولي سرسينه و درموقعيت مياني ـ قدامي دو برآمدگي ديده مي شود که حامل دو چشم بزرگ مياني است.2 تا 5 چشم کناري در زاويه ي کناري ـ قدامي سرسينه به شکل برآمدگي هاي کوچک و شفافي ديده مي شوند. عقرب هاي غازي بدون چشم هستند.لبه ي قدامي سرسينه که پيشاني نام دارد، ممکن است مستقيم،محدب يا مقعر باشد. لبه ي خلفي سپرسري با اولين بند ناحيه ي شکم در ارتباط است.حدود سرسينه در سطح شکمي کاملاً مشخص نيست و به طول کامل با کوکساي پاها پوشيده شده است.فقط کوکساي پاي چهارم حد خلفي اين قسمت را در سطح شکمي مشخص مي سازد.ضمايم ناحيه ي سرسينه شش جفت و در ناحيه ي شکمي قرار دارند.
ضمايم ناحيه ي شکمي
1-کليسر يا آرواره ي دهاني
کليسرهاي به صورت دو گيره ي کوچک و کاملاً متحرک در قدامي ترين ناحيه ي شکمي سرسينه قرار دارند. کليسريها براي قطعه قطعه کردن طعمه به کارمي روند.کليسر شامل سه بند است.دو بند قدامي گيره ي کوچکي را تشکيل مي دهند که يک انگشت ثابت و يک انگشت متحرک دارد.اين دو انگشت افقي هستند و در حالت طبيعي از بالاي سرسينه ديده مي شوند.انگشت ثابت حجيم و سطح شکمي آن که از موهاي متراکمي پوشيده شده است،ديواره ي فوقاني محوطه ي دهاني را تشکيل مي دهند.انگشت متحرک خميده و مانند انگشت ثابت به دندانه مجهزاست و ممکن است بسته به نوع عقرب تک شاخه يا دو شاخه باشد.سطح شکمي درانگشت متحرک نيز پوشيده از مو است. بند سوم يا بند قاعده اي زيرسينه قرار دارد.سطح داخلي اين بند به وسيله ي پرده ي کيتيني نرم به دو قسمت تقسيم شده است.
2-انبرک ها يا پاتزـ ماشو آرز
انبرک ها نسبت به ساير ضمايم رشد بيشتري دارند.هرانبرک از شش بند تشکيل شده است.اين بندها مانند بندهاي پا،نام هاي مختلفي دارند.عقرب شناسان کشورهاي مختلف به انبرک و بندهاي آن نام هاي مختلفي داده اند. اولين بند هرانبرک که مستقيم به بدن وصل مي شود، کوکسا يا هانش نام دارد که در مجموع ديواره هاي جانبي محوطه ي دهاني را تشکيل مي دهد.کوکساي انبرک ها درجلو و طول محوربدني آزادند، اما در بخش خلفي به کوکساي پاهاي اول و دوم متصل مي شوند.سطح داخلي آنها که با محوطه ي دهاني درارتباط است، پوشيده ازمو است. در برخي عقرب ها،ماننده هترومتروس،درسطحي از اين بندها که با بند مشابه در پاهاي اول ارتباط دارد،چند خارک سخت و خميده ديده مي شود.جانور با کشيدن اين خارک ها روي کوکساي پاهاي اول صدا ايجاد مي کند. بندهاي دوم تا چهارم به ترتيب عبارت اند از:تروکانتر پرفمور و فمور. دو بند آخر،يعني بندهاي پنجم و ششم، به گيره ي نسبتاً بزرگي تبديل شده است.يکي از اين بندها که متحرک است، انگشت متحرک يا پست ـ تارس و بند ديگر انگشت ثابت يا تي بيا ناميده مي شوند.
انگشتان فقط حرکات عمودي دارند و مانند گيره هاي کليسر،دستگاه ترشح سم ندارند. درانتهاي هرانگشت يک دندان نوک تيز وجود دارد.انگشت ثابت با انتهاي حجيم خود به نام دست در مجموع تي بيو تارس ناميده مي شود.برحسب تيره، دست ها شکل هاي متفاوتي دارند.به طورمثال، درتيره ي بوتيده، تخم مرغي شکل يا نيمه پهن و در تيره ي اسکرپيونيده، به صورت پهن ديده مي شوند.اندازه ي انگشت ها برحسب نرو ماده بودن عقرب متفاوت است. سطح داخلي هرانگشت با رديف هايي از دندانه پوشيده شده است.ممکن است در خارج يا داخل هررديف يک گرانول فرعي نيز ديده شود.زير دندان انتهايي انگشت متحرک، گرانول هايي به صورت دسته هاي دو تايي،سه تايي، چهارتايي يا بيشتر ديده مي شوند.بندهاي انبرک ها تزئينات مختلف ديگر،از جمله تريکوبتري ها يا تارهاي حساس دارند که به آنها اشاره خواهد شد.تريکوبتري ها که از نظرطبقه بندي اهميت بسياري دارند،در عقرب ها فقط روي انگشت ثابت،فمور و پرفمور انبرک ها ديده مي شوند.انبرک ها وسيله اي براي گرفتن و نگهداري طعمه هستند.تحرک زياد تروکانترامکان جابه جايي زيادي به اين عضو داده شده است.
3-پاها يا پاتزـ آمبولاتوآرز
پاها چهارجفت ازضمايم ديگرسرسينه هستند و در طرفين بدن قرار دارند.به طول پاها به تدريج از پاهاي قدامي به خلفي افزوده مي شود. هرپاهشت بند دارد که به ترتيب عبارت اند از:کوکسا، تروکانتر، پرفمور، فمور، تي بيا، بازي تراس، تارس و پست ـ تارس. بند کوکسا درپاهاي دوم رشد زيادي داشته و دو تيغه ي بلند به نام ماگزيلرها از آن منشعب شده است.ماگزيلرها کف حفره ي دهاني را تشکيل داده اند.در کوکساي پاي اول نيزيک تيغه ي کوچک متصل ديده مي شود.کوکساي پاهاي سوم و چهارم به طور مورب قرار دارند و بلندتر و باريک تر از کوکساي پاهاي اول و دوم هستند.دربرخي عقرب ها، مانند بليزاريوس، اين دو کوکسا به وسيله ي کيتين چين خورده اي از يکديگر جدا شده اند. تي بيا و بازي تارس اغلب به يک سيخک کم و بيش بلند مجهز هستند که در رده بندي اين جانوران استفاده مي شود.اين سيخک ها از پوشش کيتيني سفيدرنگي تشکيل شده اند که داخل آن پراز لنف است. تصور مي شود که سيخک ها به علت وجود انشعاب هاي عصبي،به حرارت حساس هستند و جانور را از تغيير درجه حرارت زمين مطلع مي سازند.
سيخک تي بيا منفرد است و معمولاً درقاعده ي تي بيا و درمحل اتصال با بازي تارس ديده مي شود.اين سيخک از بدو تولد وجود دارد.سيخک هاي بازي تارس دو تاهستند و درقاعده ي بازي تارس و درمحل اتصال با تارس قرار گرفته اند.اين سيخک ها درتمام پاها و در تمام سنين ديده مي شوند.در عقرب هاي زير تيره ي بوتيده سيخک هاي بازي تارس شاخه ي کوچکي به نام دندانه ي قاعده اي دارند. سيخک هاي بازي تارس خارک هايي دارند که تعداد آنها برحسب نوع عقرب متغير است.درانواعي از عقرب ها که درشن زار زندگي مي کنند،باز تارس پهن تر و لبه هاي تيزجانبي دارد.همچنين،خارک هاي بلند شانه مانندي دارد که بخش پشتي بازي تارس آنها را مي پوشاند و باعث سهولت حرکت جانورروي شن و خاک نرم مي شود.اين رديف خارک فقط روي بازي تارس پاهاي اول،دوم و سوم ديده مي شود.

سطح زيرين تارس که با زمين تماس دارد، سل تارسال ناميده مي شود.بايد توجه داشت عقرب ها هنگام حرکت علاوه براين قسمت، روي سطح جانبي ـ داخلي تارس هم تکيه مي کنند.سل تارسال تزئيناتي از نوع خار يا خارک يا چيزي بين اين دو دارد.از سطح پشتي تارس زبانه اي به سمت جلو کشيده شده است.اين زبان را لانگت تارسال مي نامند که در گذشته براي رده بندي عقرب ها مورد توجه بوده است. پست ـ تارس قطعه کيتيني منفردي است که درانتهاي پا و بين دو پنجه قرار گرفته است و با تارس روي زمين تکيه دارد.تاندون هاي عضلات جلوآورنده و عقب کشنده ي پنجه ها به پست ـ تارس متصل است.پنجه ها به صورت دو ناخن ساده و کمي خميده و ظريف درطرفين پست ـ تارس قرار گرفته اند. ميزان خميدگي و طول پنجه هادرعقرب ها متفاوت است.برخي جانورشناسان در رده بندي عقرب ها به اين تفاوت توجه کرده اند.عقرب ها در مرحله ي نوزادي و قبل از اولين پوست اندازي،به جاي پنجه، بادکش دارند.
www.irandeserts.com_file_imageSection_F1_44408431_7e98_4b84_a623_28ec9a198304.jpg
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : عقربها و موضوعات مربوط به آنان

عقرب اندروکتنوس بلوچیکوس (عقرب بلوچی)

عقرب دم پهن (Fat tailed scorpion) نامی است که به گونه های عقرب اندرکتنوس داده شده است و دلیل آن هم پهن بودن دم این گونه عقرب نسبت به سایر گونه ها است. این خانواده دارای 18 زیر گونه است که از این تعداد 3 زیرگونه از ایران گزارش شده است. معنای لغوی اندرکتنوس به معنای قاتل مرد است که از دو کلمه andras به معنای مرد و kteinein به معنای کشتن تشکیل شده است. خانواده اندرکتونوس خطرناکترین گونه عقرب در دنیا است. این خانواده در نواحی خشک و نیمه خشک خاورمیانه و شمال آفریقا زندگی میکنند. در تقسیم بندی اندازه در دسته متوسط قرار میگیرند. زهر این خانواده دارای پروتئین قوی نئوروتوکسین است و هر ساله تعداد زیادی در اثر زهر این خانواده عقرب جان خود را از دست میدهند. در سال های اخیر کارخانجات داروسازی در جهان پادزهر این خانواده عقرب را تولید کرده اند.
زیر گونه بلوچیکوس در کشورهای افغانستان، ایران و پاکستان گزارش شده است. این عقرب اولین بار توسط پوکوک (Pockok) در سال 1900 میلادی شناسایی شد. از اثرات زهر این عقرب و موارد کاربرد آن در پزشکی اطلاعات بسیار اندکی در دست هست ولی با توجه به نزدیکی بسیار زیاد ژنتیکی به عقرب اندرکتونوس استرالیس (Androctonus australis) میتوان نتیجه گیری کرد که فرد مصدوم دچار عوارضی جدی خواهد شد. طول عقرب بین 70 تا 80 میلیمتر است و ابعاد اندام شکمی عقرب نر از ماده بزرگتر است. رنگ اندام پشتی و انتهای دم عقرب قهوه ای سوخته تا سیاه است و سایر اندام ها دارای رنگ قهوه ای روشن تا تیره دارند. پراکندگی در ایران در استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی گزارش شده است.

www.irandeserts.com_file_imageSection_F1_6d4972b1_de8f_4eff_87a0_62064ec5bef9.jpg
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : عقربها و موضوعات مربوط به آنان

عقرب اندروکتنوس فینیتیموس

عقرب دم پهن (Fat tailed scorpion) نامی است که به گونه های عقرب اندرکتنوس از خانواده بوتیدائه داده شده است و دلیل آن هم پهن بودن دم این گونه عقرب نسبت به سایر گونه ها است. این گونه دارای 18 زیر گونه است که از این تعداد 3 زیرگونه از ایران گزارش شده است. معنای لغوی اندرکتنوس به معنای قاتل مرد است که از دو کلمه andras به معنای مرد و kteinein به معنای کشتن تشکیل شده است. خانواده اندرکتونوس خطرناکترین گونه عقرب در دنیا است. این خانواده در نواحی خشک و نیمه خشک خاورمیانه و شمال آفریقا زندگی میکنند. در تقسیم بندی اندازه در دسته متوسط قرار میگیرند. زهر این خانواده دارای پروتئین قوی نئوروتوکسین است و هر ساله تعداد زیادی در اثر زهر این خانواده عقرب جان خود را از دست میدهند. در سال های اخیر کارخانجات داروسازی در جهان پادزهر این خانواده عقرب را تولید کرده اند.
زیر گونه فینیتیموس در کشورهای ایران، هند و پاکستان گزارش شده است. این زیر گونه عقرب اولین بار توسط پوکوک (Pockok) در سال 1897 میلادی در نزدیکی حیدرآباد هند شناسایی شد. از اثرات زهر این عقرب و موارد کاربرد آن در پزشکی اطلاعات بسیار اندکی در دست هست ولی با توجه به نزدیکی بسیار زیاد ژنتیکی به عقرب اندرکتونوس استرالیس (Androctonus australis) میتوان نتیجه گیری کرد که فرد مصدوم دچار عوارضی جدی خواهد شد. طول عقرب تا 70 میلیمتر است و ابعاد اندام شکمی عقرب نر از ماده بزرگتر است. رنگ اندام پشتی و انتهای دم عقرب قهوه ای روسن تا تیره است و سایر اندام ها دارای رنگ زرد و چنگال ها دارای رنگ زرد متمایل به قرمز هستند. در قسمت انتهایی دست و پاها موهایی دیده میشود. سر چنگالها به رنگ قهوه ای سوخته تا سیاه است. پراکندگی در ایران در استان سیستان و بلوچستان گزارش شده است.
www.irandeserts.com_file_imageSection_F1_a55bf0b0_fc27_4eb8_a414_903d76495bb5.jpg
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : عقربها و موضوعات مربوط به آنان

عقرب بوتتوس جاياکاری

هوتنتوتا گونه ای از عقرب ها است که به خانواده بوتیدائه تعلق دارد. این گونه به صورت گسترده ای در آفریقا (بغیر از قسمتهای وسیعی از صحرای بزرگ آفریقا) خاورمیانه شامل شبه جزیره عربستان، جنوب ترکیه، عراق ایران، افغانستان، پاکستان، هند و نپال وجود دارد. این گونه دارای 34 زیر گونه است که از این تعداد 5 زیر گونه در ایران گزارش شده است.
عقرب های زیر گونه جایاکاری دارای اندازه ای متوسط هستند که طول بدن عقرب در حدود 70 تا 90 میلیمتر است. دست و پاها، ابتدای چنگالها و ابتدای دم در نقطه اتصال به بدن به رنگ زرد و چنگالها، قسمت انتهایی دم در نزدیکی نیش و پشت بدن به رنگ قهوه ای تیره و در بعضی موارد سیاه گزارش شده است. چنگالها باریک و رفتار عقرب بسیار خشن و تهاجمی است. این گونه در نواحی نیمه خشک تا مرطوب بوته ای و استپی زندگی میکند. صحراهای خشک مورد توجه این عقرب نیست و در مواردی تا ارتفاعات بالا در کوه های زاگرس نیز گزارش شده است. زهر این گونه عقرب شبیه به خانواده بوتید ها است و فرد مصدوم باید تحت مراقبت پزشکی قرار گیرد. گزارشات از افراد مصدوم نشان دهنده تاثیر سم بر سیستم تنفسی، قلبی و عروقی است. زیر گونه هوتنتونا تامولوس که در ایران زیست نمیکند و به عقرب سرخ هندی شهرت دارد دارای خطرناکترین سم در میان عقرب ها است و گزارشات فراوانی از مرگ و میر ناشی از گزش این زیر گونه از هندوستان وجو دارد. با توجه به نوع زيستگاه عقرب های حفار و غيرحفار ، پناهگاههای احتمالی آنها در جزاير ابوموسی ، تنب بزرگ ، کوچک وهنگام با استفاده از دو روش ، جستجو در روز و جمع آوری عقرب در شب ( به کمک چراغ ماورای بنفش) مورد بررسی قرار گرفت . نمونه های جمع آوری شده پس از انتقال به آزمايشگاه تعيين هويت شده و نسبت جنسی آنها تعيين گرديد. در عمليات جمع آوری عقرب ازجزيره ابو موسی و تنب بزرگ به ترتيب تعداد 311 و 134 عقرب صيد شد . اين عقربها همگی متعلق به گونه بوتتوس جاياکاری بودند . عدم وجود تنوع در فون عقربهای اين جزاير احتمالاً می تواند ناشی ازعوامل مختلف مانند انتقال بسيار محدود مصالح ساختمانی و يا نهال های گياهی و غيره از مناطق عقرب خيز کشور به اين مناطق و يا عدم سازگاری ساير گونه ها ی عقرب با شرايط بيو اکولوژی جزاير مذکور باشد .

www.irandeserts.com_file_imageSection_F1_7605b30a_2b77_4229_8d69_ddc628914340.jpg

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : عقربها و موضوعات مربوط به آنان

عقرب حفار ادنتبوتوس دریا

این عقرب در تقسیم بندی اندازه، کوچک تا متوسط طبقه بندی میشود. طول عقرب بالغ 40 تا 60 میلیمتر است. بدن حالت رنگ پریده و ساده به رنگ زرد و متمایل به قهوه ای کمرنگ دیده می شود. لبه های دندانه ای مشخص در طرفین دم قابل رویت است. چنگال نسبتا قوی است که پهنای آن در انتهای چنگال ها به میزان زیادی باریک می شود.
در بسیاری از مناطق بخصوص نواحی خشک قابل رویت است. معمولا در ریگزارها، مناطق صخره ای و مناطق با پوشش گیاهی ضعیف دیده می شود. در مناطق کشاورزی، حاشیه آبادی ها، و منازل دیده شده است. این عقرب از مناطق مختلفی در خاورمیانه گزارش شده است. تاکنون از ایران و عراق گزارش شده ولی احتمال میرود در کشورهای دیگری همچون اردن، سوریه، عربستان سعودی و فلسطین اشغالی نیز زیست کند. این عقرب بسیار فعال، حرکات بسیار خصمانه و نیش معمولا آماده برای حمله است. عمدتا شبگرد است ولی مواردی از فعالیت در هنگام طلوع و غروب خورشید نیز گزارش شده است. همچنین در مواردی در هنگام روز بعد از بارش مشاهده شده است. از حشرات و بندپایان تغذیه میکند. دم قابلیت حرکت به تمام جهات را داراست. تحقیق چندانی درباره زهر این عقرب صورت نگرفته ولی گزارشات محلی حاکی از آن است که محل گزش دردناک به همراه تورم و قرمز شدن منطقه گزش است. گزارشی مبنی بر اثر زهر بر سیستم عصبی بدن موجود نیست. در بسیاری از موارد شدت گزش در حد شدت گزش زنبور بوده است. هیچ مورد فوتی در اثر گزش این عقرب گزارش نشده است. پراکندگی دراستانهای کرمان (کرمان و شهداد)، یزد،اصفهان (اصفهان، کاشان، شهرضا، مبارکه، شاهین شهر و نائین)، مرکزی (اراک)، قزوین، تهران(بیابانهای اطراف تهران، شمیران، ورامین و کرج)، سمنان (گرمسار)،آذربایجان غربی (ارومیه)، کرمانشاه، بوشهر(برازجان)، همدان و هرمزگان (بندرعباس)و بیشتر مناطق ایران.
12af653a-1e43-411a-a9fc-9fb618a1d216.jpg
 
بالا