تشرف سید كریم پینه دوز

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



سید كریم پینه دوز در گوشه ای از بازار تهران به پینه دوزی و پاره دوزی مشغول بود و از این راه امرار معاش می كرد. نامش كریم و شهرتش محمودی و چون از سادات بود، او را سیدكریم می گفتند. بزرگمردی كه از راه توسلات مداوم هر صبح و شام به ساحت حضرت اباعبدا... الحسین (ع) به مقامی بار یافته بود كه امام زمان (ع) به طور هفتگی برای او وعده دیدار، قرار داده بود. و اینك بنگرید یكی از تشرفات شور انگیز او را:

امام زمان روحی فداء به مغازه او تشریف آورده بود و در كنار سید كریم نشسته بود. سید كریم در حالی كه محو گفت و گو با آن حضرت بود، پاره كفشی را به دست گرفته و مشغول دوختن آن گشته بود. در حین گفت و گو حضرت به او فرمودند: « سیدكریم! آیا كفش مرا هم تعمیر می كنی؟

» و او بلافاصله از روی صداقت گفته بود: «آقاجان با كمال منت! به چشم! اما چون قول داده ام، ابتدا باید این كفش را بدوزم » دقایقی دیگر حضرت تقاضای خود را تكرار كرده بودند و سید كریم دیگر طاقت نیاورده بود. برخاسته بود و مولا رادر آغوش گرفته و پیشانیش را بوسیده و گفته بود: « من غلام و نوكر و خاك پای شمایم، این همه مرا امتحان نكنید! اگر یكبار دیگر تقاضای خود را بفرمائید و مرا شرمنده خود كنید، من هم مردم كوچه و بازار را خبردار می كنم كه شما در مغازه من هستید ». و آن گاه حضرت او را دلداری داده و عمل او را تعهد به قول و پیمان، تائید فرموده بودند
 
بالا