*افق ظهور، افق برتر*

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"


هدايتگران معصوم به ما آموختند كه بگوييد:

«اَيْنَ صاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَايَةِ الْهُدي» اين جمله يعني اينكه وقتي كساني ما را به پاسداري فرهنگ ستم مشغول كردهاند و ما را نگهبان روزگار سياهِ هر چه بيشتر زميني شدنِ خود نمودهاند، روح بيدار انسان فرهيخته در يك بيدار باش، بر خلاف همه القائات، ندا سر ميدهد كه چه نشستهايد؟ به افق برتر و اصيل و پاك و به صاحب روز پيروزي حق بر باطل، چشم بدوزيد و بگوييد: «أَيْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَ الرِّضَا، اَيْنَ الطّالِبُ بِذُحُوْلِ الْاَنْبِياءِ وَ اَبْناءِ الْاَنْبِيا»؛ يعني؛ كجاست آنكس كه پريشانيهاي خلق را اصلاح و دلها را خشنود ميسازد، كجاست آنكس كه ظلم و ستمِ امت بر پيغمبران و اولاد پيامبران را دادخواهي ميكند.

معني اصلي فلسفه وجودي امام(عج) در اين قسمت به خوبي نهفته است: ميگويي كجاست اصلاحكنندة امور امت و خواهان انتقام انبياء و فرزندان انبياء؟ يعني انبياء آمدند و در مزرعة حيات بشر بذر پاشيدند، ولي موفق به خوشهچيني نهايي نشدند. و در راه تحقق توحيد كشته شدند ولي راه خود را منقطع نميدانستند، و موحدان تاريخ منتظر بودند تا انتقامگيرندهچون آنها به صحنه بيايد و انتقامشان را بگيرد.

آيا گمان كردهايد سير تاريخيِ حضور انبياء، يك حركت كور و بيثمر بود؟ آيا اين عاليترين فيض خدا بر بشريت، يعني حضور انبياء در لحظهلحظة تاريخ بشر، يك حادثه گذشتني است و يا يك حضور دائمي است كه صورت نهايي دارد؟ يك درخت در عين حالي كه رشد ميكند خبر از اين ميدهد كه من تا رسيدن به ميوه هنوز جا دارم كه حركت كنم. انبيا يك لحظه ما را تنها نگذاشتند و انبيا فيض خدا بر بستر زندگي زميني بشر بودند. در زندگي بايد به آن صورت و افق نهايي نگريست.[1]


- پيامبر(ص) فرمودند: .«وَالَّذي بَعَثْني بِالْحَقِّ بَشيراً ،لَوْ لَمْ يَبْقِ مِنَ الدُّنيا اِلّا يَوْمٌ واحدٌ لَطَوَّلَ الله ذالِكَ الْيَوم حَتّي يَخْرُجَ فيهِ وَلَدي الْمَهدي» ميفرمايند: قسم به خدايي كه مرا مبعوث كرد تا از خوبيها خبر بدهم اگر از دنيا نمانده باشد مگر يك روز، خدا آنقدر آن روز را طولاني مي كند تا اين كه مهدي كه فرزند من است، ظهوركند. «فَيَنْزِلُ روحُاللهِ عيسَيبنَمَريَمَ فَيُصَلّي خَلْفَهُ» عيسيبن مريمعلیه السلام نازل ميشود از آسمان و پشت سر فرزندم نماز ميخواند، «وَتُشَرِّقُ الْاَرضُ بِنورِ رَبِّها». زمين به نور ربش نوراني ميشود.«وَ يَبْلُغُ سُلطانُهُ الْمَشرِقَ وَ الْمَغْرِبَ» حاكميت فرزندم كه حاكميت اسلام نهايي است، مشرق و مغرب را فراميگيرد. (ما از محتوي روايت به خصوص قسمت آخرش كه بحث رفع غيبت عيسيعلیه السلام را نيز خبر ميدهد و اينكه زمين حالت معنوي قيامت به خود ميگيرد، فعلاً رد ميشويم).

susawebtools.ir_img_gallery_linepic_352.gif
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : *افق ظهور، افق برتر*

اگر در رواياتي كه از طريق ائمه معصومين(ع) به ما رسيده دقت كنيد ميبينيم كه همه انبياء و اولياء به ظهور نهايت حركت توحيدي خود نظر دارند. حضرت اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايند: «قائم ما كه بيايد1، حضرت امامصادق(ع) ميفرمايند: «قائم ما كه بيايد2 همه پيامبران ميفرمايند: «مهدي ما كه بيايد»....

نگاه به نهاييترين مرحله تاريخ، شرط صحيح نگاه كردن به پرتو حكم خدا در همة تاريخ است.
آيا نبايد منتظر برآيند كارهاي انبياء و اوليا بود؟ آيا خون حسين(ع) و اصحاب بزرگ او يك درخشش بزرگ را در انتهاي تاريخ به نمايش نخواهد گذاشت؟ مگر يك مادر براي تولد فرزندش نبايد صبر كند تا فرزند آمادة تولد گردد؟ مگر نه اين است كه او بعداز نه ماه، فرزند به دنيا ميآورد؟ مگر مادرِ روزگار در حيات دائمي خود اجازه ميدهد كه نطفههايي كه بهترين بندگان خدا يعني پيامبران و اولياء معصومين(ع) در زمين كاشتهاند بيثمر بماند؟ نگاه كن به واقعيترين صحنه تاريخ يعني به مهدي موعود(عج) و بگو:

«اَيْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتولِ بِكَرْبَلا» يعني؛ كجاست آنكس كه انتقام خونهاي ريختهشده در كربلا را خواهد گرفت. اين يك اعتقاد بزرگ توحيدي است كه خون شهداي كربلا منشأ ظهور حضرت مهدي(عج) ميشود و آن حضرت انتقام آن خونها را از فرهنگي كه به قتل حسين و اصحاب او مبادرت ورزيد ميگيرد.

اگر نتوانيم اين نكته را به خوبي در عقيدة خود جاي دهيم، يا خدا را نميشناسيم يا امام حسين(ع) را، يا حضرت حجت(عج) را. امام حسين(ع) خوب ميداند اين خوني كه در كربلا برزمين ريخت در ثمره نهايي تاريخي خود غوغا ميكند؛ حسين(ع) قدر خودش را ميداند و به همين جهت خونها را به آسمان ميپاشيد و راوي ميگويد: به خدا قسم يك قطره از آن خونهايي كه به آسمان پاشيد به زمين برنگشت، يعني اين خونها، زميني نيست كه پس از مدتي فراموش شود، بلكه منشأ تحولي بزرگ خواهد شد و زمينة ظهور حجت خدا را فراهم ميكند و لذا بر اساس همين عقيده ميگويي: كجاست آن گوهر نتيجة كار همة انبياء و اولياء كه عملاً خونهاي شهداي كربلا را به ثمر خواهد رسانيد؟

...........

1- قال علي(علیه السلام): يا كميل! ما مِنْ عِلْمٍ اِلاّ وَ اَنَا اَفْتَحُهُ وَ ما مِنْ سِرٍّ اِلاّ والْقائمٌ يَخْتِمُهُ (تحفالعقول ص260)

2- امام صادق(علیه السلام) به سدير ميفرمايند: قائم ما غيبتي دارد كه طولاني ميشود.





susawebtools.ir_img_gallery_linepic_345.gif
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : *افق ظهور، افق برتر*

«أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلَي مَنِ اعْتَدَي عَلَيْهِ وَ افْتَرَي أَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجَابُ إِذَا دَعَا أَيْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُو الْبِرِّ وَ التَّقْوَي أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَي وَ ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَي وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَي»
كجاست آنكه خدا بر متعديان و مفتريان و ستمكارانش او را مظفر و منصور مي‏گرداند
كجاست آنكه دعاي خلق پريشان و مضطر را اجابت مي‏كند كجاست امام قائم و صدر نشين عالم داراي نيكوكاري و تقوي
كجاست فرزند پيغمبر محمد مصطفي(ص) و فرزند علي مرتضي(ع) و فرزند خديجه بلند مقام و فرزند فاطمه زهرا(س) بزرگترين زنان عالم.

در واقع با گفتن اين جملات اظهار ميداريد ما در بستر سنن جاري حضرت ربالعالمين در حال انجام نقش خود هستيم و هيچ حركتي در اين عالم سرگردان و بيحساب نيست و هركس در شرايط تاريخي خود ميتواند از جنبة ظلماني روزگار خود فاصله بگيرد و به جنبة مثبت و نوراني تاريخ خود بپيوندد و يك لحظه نظر خود را از نور نهايي برنگرداند.


susawebtools.ir_img_gallery_linepic_323.gif

 
بالا