اشعار شب دوم محرم

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شب دوم محرم

روح آزادگی ماست ابا عبدالله
همه ی بندگی ماست ابا عبدالله

آن سرزلف که بر نیزه پریشان گشته
راز شوریدگی ماست ابا عبدالله

ما نمک خورده ی این سفره ی عالم گیریم
کهف بیچارگی ماست ابا عبدالله

در دل محشرو در وحشت آن روز عظیم
فکر آوارگی ماست ابا عبدالله

آنکه آموخته مارا که به هر حال ومقام
عزت ما سادگی ماست ابا عبدالله

دعبل خسته مخور غصه که در این ایام
شاهد خستگی ماست ابا عبدالله
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شب دوم محرم

عشق حسین حد وانتها نپذیرد
حال جنون دلم شفا نپذیرد

عشق حسین حد وانتها نپذیرد
حال جنون دلم شفا نپذیرد

محرم محرم کجا ومنت مرهم
درد دل عاشقان دوا نپذیرد

گر بپسندی شما خدا بپسندد
گر نپذیری شما خدا نپذیرد

عشق تو تنها ملاک رد وقبول است
بی توخدا هیچ بنده را نپذیرد

گر بدهندم مرا امارت عالم
بی تواگر باشد این گدا نپذیرد

من به ملامت کنندگان چه بگویم
دل که پر از کینه شد صفا نپذیرد

سنگ در میکده جلا بگرفته
سنگ دل مدعی جلا نپذیرد

هیچ بهشتی نمانده بعد غم تو
نوکر تو غیر کربلا نپذیرد
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شب دوم محرم

هر لحظه در مصیبت تو گریه میکنم
بارانم و به غربت تو گریه میکنم

گاهی مرید گریة یعقوب میشوم
از شدت مصیبت تو گریه میکنم...

یک شب بدون گریه نخوابیده چشم من
در حسرت زیارت تو گریه میکنم

شب ها ز سوز مقتل تو آه میکشم
تا صبح سر به تربت تو گریه میکنم

ای تکه تکة لب خشکیده ات، دلم
بر قصه شهادت تو گریه میکنم

حتی عدو به لطف عمیمت امید داشت
از این همه محبت تو گریه میکنم

فردا که چشم امت جدت به سمت توست
... بر جلوة قیامت تو گریه میکنم

خواندی به روی منبر نی... کهف و الرَّقیم!
یک عمر بر تلاوت تو گریه میکنم
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شب دوم محرم

ای آنکه خاک را به نظر کیمیا کنی
کی میشود نظر به من بی بها کنی

ای آنکه خاک را به نظر کیمیا کنی
کی میشود نظر به من بی بها کنی

کی میشود مرا چو شهیدان راه خود
بی قیل وقال و مخلص وبی ادعا کنی

از این قمار پوچ زمانه دلم گرفت
کی میشود زدام غرورم رها کنی

تا درد هست ناز طبیبان خریدنیست
هرگز نخواهم از تو که دردم دواکنی

آنگونه ام بساز که همراه مادرت
با دیدن غلامی من هم صفا کنی

باشد مگر میان قنوت نماز خود
قدری هم از برای دل من دعا کنی

از بهر آنکه بنده ی خوب خدا شوم
کافی ست راهیم بسوی کربلا کنی
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شب دوم محرم


شبی که فاصله ها بین ما نشست و گریست
میان کوچه بی انتها نشست و گریست

دلم به یاد زمینی که کربلا گویند
دو چشم دوخته بر نا کجا نشست و گریست

فدای مستمعی که دو دست بر پهلو
از ابتدای همه روضه ها نشست و گریست

میان کوچه سینه زنی دو دست ادب
به یاد داغ تو بر سینه ها نشست و گریست

گمان کنم که در آن روز پر بلا خورشید
چو دید روی زمین ماه را نشست و گریست

همینکه دختر خورشید را عدو می برد
ه روی نیزه سری بی صدا نشست و گریست

سوال میکنم از او که خواهرش زینب
به زیر کعب نی اش مثل ما نشست و گریست
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شب دوم محرم

اين چه نواست ، وز کجا ميآيد ؟
کاين نغمه به گوش آشنا ميآيد
يا رب چه غبار دلنشيني است که باز
بر لوح دل از خاطره ها ميآيد ؟


اين کيست ، که از قصه پر غصه او
غمهاي دگر ، به انتها ميآيد ؟
اين کيست ، که بر پرده دل چنگ زند
کز شور غمش ، دل به نوا ميآيد ؟
اين کيست ، که از شتاب چرخ عمرش
گرد غم و طوفان عزا ميآيد ؟
اين کيست ، که از شعار آزادي او
بر گوش مجاهدان ، ندا ميآيد ؟
اين کيست ، که هر کس شنود نامش را
با چشم تر و ، نوحه سرا ميآيد ؟
اين کيست ، که هر جا گذرد ، همچو بهار
بوي گل سرخ ، از فضا ميآيد ؟
اين کيست ، که حج خويش ، ناکرده تمام
لبيک به لب ، به نينوا ميآيد ؟
خون در دل عاشقان حق ، ميجوشد
يک لاله عذار حق نما ميآيد
از شهر نبي ، مسافري سرگردان
با قافله اش ، به کربلا ميآيد
اين عاشق سرگشته ، حسين است ، حسين
کاينجا به مشيت خدا ميآيد
اين ذبح عظيم است ، که از بيت خدا
با جمله عزيزان به منا ميآيد
اکبر به شتاب ، از پي ثار الله
با قلب حسين ، پا به پا ميآيد
قاسم که درين سفر بجاي حسن است
آيد به نظر که مجتبي ميآيد
عباس به پاس محمل خواهر خويش
چون ساية زينب ، ز قفا ميآيد
گر جنگ و ستيز است ، خدايا ، در پيش
پس دختر زهرا به کجا ميآيد ؟
کس نيست ( حسانا ) که بپرسد ز رباب :
با اصغر شش ماهه ، چرا ميآيد ؟

 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شب دوم محرم

فرود آیید یاران وعده گاه داور است اینجا

بهارستان سرخ لاله های پرپر است اینجا
چه غم گر از منا و وادی مشعر سفر کردی
خدا داند که بهتر از منا و مشعر است اینجا
زیارتگاه کل انبیاء تا با من محشر
مزار قتلگاه عاشقان بی سر است اینجا
فرود آیید ای یاران در این صحرا که می بینم
ز بانگ العطش غوغای روز محشر است اینجا
فرات از چار جانب موج زن اما خدا داند
جواب العطش شمشیر و تیر و خنجر است اینجا
رباب از اشک و خون دل دو چشم خویش دریا کن
که آب تیر زهر آلوده شیر اصغر است اینجا
به گل باران چه حاجت دشت و صحرا را که می بینم
زمینش لاله گون از خون سرخ اکبر است اینجا
مبادا نام آب آرید ای طفلان معصومم
که سقّای حرم خود از شما تشنه تر است اینجا
عَلَم افتاده، من تنها و اطرافم پر از دشمن
سر و دست علمدارم جدا از پیکر است اینجا
برادر با تن عریان به موج خون و می بینم
که کعب نیزه عرض تسلیت بر خواهر است اینجا
سزد که دعوت کنم در کربلا پیوسته میثم را
که او را شور و حال و اشک و سوز دیگر است اینجا
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شب دوم محرم

السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا

اي که پاينده شد ، از تو دين خدا
از کعبه شد جدا سيدالشهداء
به قربانگاه عشق، ميرود از منا
حسين فاطمه ، عزيز مصطفي
نور چشم علي ، همتاي مجتبي
السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا
اي که پاينده شد ، از تو دين خدا
پيوسته بر لبش ، لبيک و ياربش
يار همراز او ، قهرمان زينبش
همگامي با وفا ، در نماز شبش
همناله ، همنوا ، در هنگام دعا
السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا
اي که پاينده شد ، از تو دين خدا
آماده کن بستر ، بر سبط پيغمبر
راهت گل افشان کن ، در مقدم اکبر
اي آغوش مهرت ، مهد علي اصغر
رقيه مهمان است ، منزل کن مهيا
السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا
اي که پاينده شد ، از تو دين خدا
خون مبارزين ، رويت کند رنگين
اي خاک تو مهر ، نماز مصلين
داري عجب آبي ، آب حيات است اين
آيد لب فرات ، يک تشنه لب سقا
السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا
اي که پاينده شد ، از تو دين خدا
اي ماه محرم ، ماه خون و شمشير
اي روز عاشورا ،تو روز عشق و تکبير
انقلاب ايران ، دارد ز تو تأثير
گلگون ز شهيدان ، شد بهشت زهرا
السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا
اي که پاينده شد ، از تو دين خدا
هر مکان کربلاست ، هر زمان عاشوراست
رشته مهر او ، رمز وحدت ماست
ماتمش جاويدان ، پرچم او بر پاست
«حجت بن الحسن» ، گريد در اين عزا
السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا
اي که پاينده شد ، از تو دين خدا
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شب دوم محرم

ذوبیتی

این زمین، کربُ بلاست، کعبه ی قالوا بلیٰ است
قتلگاه من صفا، مروه ام طشت طلاست
محمل مرانید با من بمانید
اینجا بود حج شهادت در موج خون ما را عبادت
******
وعده کردم با خدا، تا کنم جان را فدا
بالب عطشان سرم می شود از تن جدا
خون گلویم غسل و وضویم
اینجا بود حج شهادت در موج خون ما را عبادت
******
نقش خاک این زمین، شاخه ی یاس من است
هدیه در راه خدا، دست عباس من است
او کشته ی یار من بی علمدار
اینجا بود حج شهادت در موج خون ما را عبادت
******
زخم ما اینجا شود جامه ی احرام ما
می شود با خون ما شستشو اندام ما
حج این چنین است لبیکم این است
اینجا بود حج شهادت در موج خون ما را عبادت
******
کودک ناخورده شیر، از عطش پر می زند
پیش تیرحرمله، خنده اصغر می زند
طفل صغیرم ذبح کبیرم
اینجا بود حج شهادت در موج خون ما را عبادت
******
جسم پاک اکبرم اِرباً اِربا می شود
پاره تر از جسم او قلب بابا می شود
دار و ندارم تقدیم یارم
اینجا بود حج شهادت در موج خون ما را عبادت
******
این زمین در هر قدم حج بیت الله ماست
هم شهادت گاه ما، هم زیارت گاه ماست
داده خدایم چنین ندایم
اینجا بود حج شهادت در موج خون ما را عبادت
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شب دوم محرم

دلخوشم من چون گداي اين درم

هم گداي فاطمه هم حيدرم
سوي اين در هست دائم دست من
نيست حاجت بر سراي ديگرم
آبرويم از در اين خانه است
زين سبب از خلق عالم برترم
تا که آيد نام زيباي حسين (ع)
اشک آيد از دو چشمان ترم
روضههايش چون به گوشم ميرسد
ميزند بر سينه و دل آزرم
کاش ميشد کربلا باشم شبي
تا به برگيرم مزار دلبرم
ياد دارم کودکي بودم ولي
شور عشقي بود دائم در سرم
تا که آيام محرم ميرسيد
مينمودم رخت ماتم در برم
ياد دارم مانده در گوشم هنوز
گريههاي بي صداي مادرم
اينچنين ميگفت با صد شور و شين
من فداي کام عطشان حسين (ع)
 
بالا