اشعار عاشورا

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

ای رحمت بی انتها ممنونم آقا
امسال هم گفتی بیا ممنونم آقا

شکر خدا که از محرم جا نماندم
ممنونم آقا از شما ممنونم آقا


با دستهای مهربانت بر تن من
پوشانده ای رخت عزا ممنونم آقا


در بین طومار عزادران این ماه
جا داده ای نام مرا ممنونم آقا


تو از سر تقصیرهای من گذشتی
حتی مرا کردی دعا ممنونم آقا


زهرا سفارش کرد و تحویلم گرفتی
ای مهربان ، ای با وفا ، ممنونم آقا


میخواهم از تو این دو ماهه کم نیارم
با تو بیایم پا به پا ممنونم آقا


در بین روضه ناله و اشکی عطا کن
تا که شود حقش ادا ممنوم آقا


همراه گریه معرفت باشد چه خوبست
دادی بصیرت ها به ما ممنونم آقا


ما زیر بار ظلم مستکبر نرفتیم
از برکت این روضه ها ممنونم آقا


با یاحسینت این دل ما زیر و رو شد
ظرف مسی ام شد طلا ممنونم آقا


بر تک تک ما گریه کن ها پخش کردی
برگ برات کربلا ممنونم آقا

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

چون دُر بریزد از دهنم یا حسین حسین
زینت دهد به هر سخنم یا حسین حسین

امروز در مجالس او سینه می زنم
تا روز حشر سینه زنم یا حسین حسین

تا گریه رزق دیده ی من در عزای اوست
تا مشکی است پیرهنم یا حسین حسین

باور نمی کنم جلوی دیده های دوست
سوزد به شعله ها بدنم یا حسین حسین

سوزم اگر بلند شود در قیامت از
خاکستر تمام تنم یا حسین حسین

از اولین نفس به غمش گریه کرده ام
تا آخرین نفس زدنم یا حسین حسین

جوشن کبیر اگر که نوشتید حک کنید
با تربتی روی کفنم : "یا حسین حسین"

یک روضه ی وداع بخوانید دوستان
در لحظه ی کفن شدنم... یا حسین حسین

رضا رسول زاده

 

gole yakh

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
آنجا که اشک پای غمت پا گرفت و بعد...
بغضی میان سینه من جا گرفت و بعد...

وقتی که ذوالجناح بدون تو بازگشت
این دخترت بهانه بابا گرفت و بعد ...

ابری سیاه بر سر راهم نشسته بود
ابری که روی صورت من را گرفت و بعد

انگار صدای مادری دلخسته می رسید
آری صدای گریه ی زهرا گرفت و بعد

همراه آن صدا تمامیِّ کودکان
ذکر محمدا و خدایا گرفت و بعد

هر کس که زنده بود از اهل خیام تو
مویه کنان شد و ره صحرا گرفت و بعد

دور از نگاه علمدار لشگرت
آتش به خیمه های تو بالا گرفت و بعد

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل
شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل


ff16.gif


 

gole yakh

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"

ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام
آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین
ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام


پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره
اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام


ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل
وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام


نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام
اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام

من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام
آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام


بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین
اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام



ff16.gif
 

gole yakh

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟

بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟

اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید
محشر الله الله است می دانی چرا؟

یک بغل باران الله الصمد آورده ام
نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟

راه عقل از آن طرف راه جنون از این طرف
راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟

از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست
فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟

از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید
انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟

از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد
باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟

 
بالا