تقوا یعنی چه؟

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

رهبانیون مسیحیت، برای اینکه دامانشان به گناهان آلوده نشود، رهبانیت پیشه کردند؛ به غارها و کوه ها و بیغوله ها پناهنده شدند. قرآن می فرماید: "وَ رَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ " رهبانیتی که آنان از خود درآوردند، به صورت بدعتی آن را ایجاد کردند؛ ما بر آنان رهبانیت را ننوشته بودیم.



اما عالِم اسلامی رهبانیت ندارد، گوشه گیری ندارد، فرار ندارد. عالِم اسلامی همانی است که سعی می کند که بگیرد غریق را. یک فرد آگاه مسلمان، هر انسان مسلمان که مسلمان بودن و مسئول بودن با یکدیگر لازم و ملزوم هستند همینجور است؛ سعی می کند غریق را، وَبازَده را، بیمار را، نجات بدهد؛ اینکه با فرار جور درنمی آید.

خودش را متقی می کند، دارای تقوا؛ یعنی آن تجهیز لازم را، آن زِرِه لازم را درمقابل آسیب گناه، بر تن میپوشد و وارد منطقۀ گناه میشود، برای دستگیری گناهکاران؛ خلاصه تقوا این است.


وقتی که این معنای تقوا شد، آیا تقوا مقدمه و وسیله ای برای پیروزی هست یا نیست؟







کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن (حضرت آیت الله العظمی خامنه ای حفظه الله)
 
آخرین ویرایش:

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"


می بینید که خیلی آسان، وسیلۀ پیروزی ست. آن کسی که می خواهد بر این بیماری، در این منطقه پیروز بشود، اگر همواره بترسد که نبادا این میکروب در جسم او اثر بگذارد، این چطور می تواند میکروب زده ها و وبازده ها را نجات بدهد؟



باید خودش را خاطرجمع کرده باشد؛ باید از خودش خاطرش جمع باشد، بعد وارد منطقۀ وبازده بشود و دیگران را نجات بدهد؛ آن وقت است که به پیروزی هم خواهد رسید. آن وقت است که این کار را هم به راحتی انجام خواهد داد. "وَاتَّقُوا اللَّهَ" تقوای خدا پیشه کنید ،" لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ" مگر پیروزمند و رستگار و موفق گردید.


"وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ" بپرهیزید و پروا کنید از آن آتشی که آماده شده است برای کافران. "وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ" اطاعت کنید از الله و از پیامبر، شاید مورد رحمت پروردگار قرار بگیرید. خب اطاعت از خدا با اطاعت از پیغمبر تفاوتی ندارد، به چه مناسبت میفرماید که اطاعت کنید از خدا و اطاعت کنید از پیامبر؟ ذکر کردن هر دوتا باهم، زائد نیست؟ نه.


اگر چنانچه فقط بگوید "أَطِيعُوا اللَّهَ" اطاعت کنید ازخدا، پیغمبر را به عنوان مصداق و نمونه ای ذکر نکند و اطاعت از پیغمبررا متذکر نگردد، آن کسانی هم که در نقطۀ مقابل پیغمبر قرار دارند،ممکن است ادعا کنند ما داریم اطاعت از خدا می کنیم.دامنۀ ادعا که وسیع است، همه کس می تواند داعیۀ دین و ایمان و تقوا را علنی کند.همه کس می توانند مدعی بشوند که بندۀ خدایند و مطیعِ او.







کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن (حضرت آیت الله العظمی خامنه ای حفظه الله)

 
آخرین ویرایش:

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"


در زمان پیغمبر، هم پیغمبر مدعی عبودیت و اطاعت خدا بودهم آن کسانی که در جبهۀ مقابل او، با او می جنگیدند، اخلال می کردند، رهبران و آقایان و رهبانان مسیحیت و احبار یهود، اینها هم ادعا می کردند.



" وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَىٰ " ، یک ذره هم بالاتر از پیغمبر؛ او میگفت من بندۀ خدا هستم، اینها م یگفتند ما فرزندان و پسران خدا هستیم. آنها فکر می کردند که اطاعت خدا دربست در اختیار آنهاست. یا به تعبیر دیگر بگویم، خودشان فکر نمی کنند؛ بعضی از نافرمانان خدا اینجور وانمود می کنند که مطیع خدایند، درست است یا نه؟


عده ای هستند که خودشان وقتی با خود خلوت می کنند، می یابند که چه نامۀ سیاهی دارند؛ میفهمند که آنچه میگویند سرا پا دروغ است، اما به مردم اینجور وانمود می کنند که بندگان خوب خدا و مطیعان و عابدان پروردگارند. اینها درمقابل مردم حق پرستِ واقعی باید ممتاز بشوند، باید مشخص بشوند.








کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن (حضرت آیت الله العظمی خامنه ای حفظه الله)

 

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"


این است که اینجا خدای متعال، در مقام بیان اطاعت و لزوم آن برای مؤمنان، اینجور میگوید: "وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ " اطاعت کنید خدا را و پیامبر را.



اگر نمیگفت پیامبر را، دشمنان پیامبر هم میگفتند ما مطیع خداییم؛ لذا بایستی مشخص بشود که اطاعت خدا یعنی چه. آن کسانی که خود را بندۀ خدا می دانند، اما بندۀ فرمانِ قانون خدا نیستند، عمل به قانون نمی کنند، ملتزم به لوازم این بندگی نیستند، اینها چطور می توانند بگویند ما بندۀ خداییم؟


"أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ " اطاعت کنید خدا و رسول را ، "لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ" شاید مورد رحم پروردگار قرار گیرید.








کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن (حضرت آیت الله العظمی خامنه ای حفظه الله)
 
بالا