استغفار حضرت سلیمان(ع)

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

در مورد این پیامبر بزرگ، آیه اى در قرآن است که نشان مى دهد او در برابر بعضى از کارهاى خود، از خدا تقاضاى آمرزش و مغفرت کرد، [و خداوند هم تقاضاى او را پذیرفت]. قرآن در این زمینه چنین مى فرماید: (ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدى افکندیم؛ سپس او [به درگاه خداوند] توبه کرد


گفت: "پروردگارا! مرا ببخش و حکومتى به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد، که تو بسیار بخشنده اى" * پس ما باد را مسخّر او ساختیم)؛

«و َلَقَد فَتَنّا سُلَیْمَانَ وَ الْقَیْنَا عَلى کُرْسِیِّهِ جَسَداً ثُمَّ اَنَابَ * قَالَ رَبِّ اغْفِرلِى وَ هَبْ لِى مُلْکاً لاَ یَنْبَغِى لاَِحَد مِنْ بَعْدِى اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ * فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیْحَ...»(1). امّا این آزمایش چه بوده؟

و این جسد بى روح که بر تخت سلطنتى او افتاد جسد چه کسى بوده است؟ قرآن شرحى درباره آن نداده، و در تفاسیر اسلامى و روایات، تفسیرهاى گوناگونى براى آن نقل شده و افسانه پردازان که میدان را در این جا براى خود وسیع دانسته اند نیز افسانه هاى بى اساس و موهومى را ساخته، و به این پیامبر بزرگ الهى نسبت داده اند که نه تنها با مقام عصمت و نبوّت مخالفت دارد؛ بلکه با هیچ منطق و عقل سلیمى سازگار نیست. آنچه از تفسیرها صحیح تر به نظر مى رسد و در روایات اسلامى نیز به آن اشاره شده است:


 

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
این است که سلیمان (علیه السلام) آرزو داشت فرزندان لایق و شایسته و شجاعى داشته باشد که حکومت او را بعد از وى حفظ کنند، و در حیاتش نیز در اداره کشور و نظم سپاه با او همکارى داشته باشند، لذا شبى از شب ها گفت: تصمیم دارم با همسران متعدّدى که دارم آمیزش کنم به این امید که فرزندانى شایسته نصیبم گردد؛ ولى ان شاءالله نگفت. همین ترک اولى سبب شد که هیچ فرزندى از همسرانش تولد نیافت جز کودکى ناقص الخقله همچون جسدى بى روح که آن را آوردند و بر کرسى او افکندند! در حدیثى از رسول مکرم اسلام (صلى الله علیه وآله) آمده است:

«وَالَّذِى نَفْسُ مُحَمَّد بِیَدِهِ لَوْ قَالَ اِنْ شَاءَ اللهُ لَجَاهَدُوا فِى سَبِیْلِ اللهِ فُرْسَاناً!»؛


(سوگند به کسى که جانم به دست اوست اگر ان شاء الله مى گفت، فرزندان برومندى نصیب او مى شدند که سوار بر اسب ها در راه خدا مى جنگیدند!)(2)
در این جا سلیمان (علیه السلام) متوجّه ترک اولاى خود شد و توبه کرد، و خدا او را مورد عفو قرارداد.(3)



پی نوشت:
(1). سوره ص، آیات 34 تا 36
(2). بخارى در صحیح خود این حدیث را نقل کرده، و مفسران در تفسیرهاى خود از جمله روح البیان و فى ظلال القرآن ذیل آیات مورد بحث آن را آورده اند.
(3). گرد آوري از کتاب: پيام قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1386 ه. ش‏ ‏،ج7 ،ص 135

 
بالا