امام صادق از کجا فهمیده؟؟؟؟؟

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
ابو عمر دمارى گفت مردى خدمت حضرت صادق رسيد برادرى جارودى‏«1» داشت
امام پرسيد برادرت چطور است؟ گفت وقتى آمدم خوب بود .
فرمود از نظر دينى چطور است ?عرضكرد تمام كارهايش خوب است و آدم خير خواهى است جز اينكه
معتقد بامامت شما نيست
فرمود به چه علت معتقد بامامت ما نيست؟
عرضكرد ميترسد و بواسطه ورع و پرهيز كارى از اين اعتقاد خوددارى ميكند.....
فرمود وقتى پيش او رفتى بگو اگر خيلى پرهيز كارى چرا در شب نهر بلخ پرهيز كارى نكردى. از اعتقاد بامامت جعفر عليه السّلام پرهيز ميكنى ولى از انجام آن عمل در شب نهر بلخ نمى‏پرهيزى؟!

گفت رفتم بمنزل او گفتم چه جريانى در شب نهر بلخ بوده. گفت چه كسى‏ بتو خبر داد گفتم حضرت صادق از من پرسيد بايشان عرض كردم او بجهت ورع و پرهيز كارى كه دارد از اعتقاد بامامت شما خوددارى ميكند به من فرمود به او بگو ورع و پرهيزگاريش چه شد در شب نهر بلخ.

برادرش گفت من گواهى ميدهم كه او ساحر است. گفتم ساكت باش چنين حرفى مگو آنچه ميگوئى غلط است. گفت پس از كجا آن جريان را فهميده با اينكه جز من و خدا و آن كنيز هيچ كس اطلاع نداشت. پرسيدم جريان چه بوده. گفت من از ما وراء النهر خارج شدم كار تجارتم تمام شده بود بجانب بلخ ميرفتم مردى با من همسفر بود كه بهمراه خود كنيزى زيبا داشت. از نهر بلخ شبانه گذشتيم همسفر من صاحب آن كنيز گفت يا تو اينجا نگهبان وسائل ما باش تا من بروم چيزى تهيه كنم و وسائلى براى آتش‏افروزى بياورم و يا من هستم تو برو، گفتم من هستم تو برو. آن مرد رفت ما كنار انبوهى از درخت منزل داشتيم دست كنيز را گرفتم داخل آن درختها با او در آميختم بعد برگشتيم بجاى خود.....


بعد صاحبش آمد شب را خوابيديم بالاخره بعراق رسيديم هيچ كس جز خدا اطلاع نداشت (بالاخره از آن غلو و زيادروى كه در باره حضرت صادق داشت پائين آمد و بامامت ايشان اعتراف نمود.

سال بعد بمكه رفتيم او را خدمت امام بردم. جريان را برايش نقل كرد.

فرمود استغفار كن مبادا ديگر چنين كارى بكنى. و از ارادتمندان آن جناب شد


بصائر الدرجات ج 5 باب 12 ص 68



1: گروهى بودند كه از زنديها بشمار ميرفتند پيرو فردى در خراسان بنام ابو الجارود بودند.
 

زکریا

کاربر تازه وارد
"منجی دوازدهمی"
شهادت امام صادق عليه السلام

امام كاظم عليه السلام :

كانَ يُعرَفُ مَوضِعُ سُجُودِ أبي عَبدِاللَّهِ بِطيبِ رِيحِهِ

سجده گاه امام صادق عليه السلام از بوي خوش آن شناخته مي شد

الكافي ، ج 6 ، ص 511 .

مالك بن أنس (فقيه المدينة) :

كانَ الصادقُ عليه السلام رَجُلاً لايَخلُو مِن إحدي ثَلاثِ خِصالٍ : إمّا صائماً و إمّا قائماً و إمّا ذاكِراً و . . . طَيِّبُ المُجالَسَةِ ، كَثيرَ الفَوائدِ

امام صادق عليه السلام هميشه در يكي از سه حالت بود : يا روزه دار بود يا در حال نماز و يا ذكر مي گفت . . . مجلسش نيكو و نفعش فراوان بود

بحار الأنوار ، ج 47 ، ص 16 .

سخنان برگزيده

امام صادق عليه السلام :

الغِيبَةُ أن تَقولَ في أخيكَ ما سَتَرهُ اللَّهُ عَلَيهِ

غيبت آن است كه درباره برادرت چيزي بگويي كه خداوند آن را پنهان كرده است

ميزان الحكمه ، ح 15510 .

امام صادق عليه السلام :

لايَتِمُّ المَعروفُ إلاّ بِثَلاثٍ : تَعجيلِهِ و تَصغيرِهِ و تَستيرِهِ

كار نيك تمام نمي شود مگر به سه چيز : شتاب در انجام دادن ، كوچك شمردن و پنهان داشتن آن

خصائص الائمه ، ص 100 .

امام صادق عليه السلام :

أروَحُ الرُّوحِ اليَأسُ عَنِ النّاسِ

خوش ترين آسايش ، نوميدي از مردم است

مشكاة الأنوار ، ص 324 .

امام صادق عليه السلام :

صِلَةُ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الحِسابَ يَومَ القيامَةِ

صله رحم حساب را در روز قيامت آسان مي كند

بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 210 .

امام صادق عليه السلام :

مَن يَثِقَ بِاللَّهِ يَكفِهِ ما أهَمَّهُ مِن أمرِ دُنياهُ و آخِرَتِهِ

هر كه به خدا اعتماد كند ، خداوند كارهاي دنيا و آخرتش را ، كه او را بي قرار كرده اند، كفايت مي كند

تحف العقول ، ص 304 .

امام صادق عليه السلام :

إعمَلِ اليَومَ فِي الدُّنيا بِما تَرجُو بِهِ الفَوزَ فِي الآخِرَةِ

امروز در دنيا كاري كن كه به وسيله آن اميد رستگاري در آخرت داري

تحف العقول ، ص 306 .

امام صادق عليه السلام :

مَن عَيَّرَ مُؤمِناً بِذَنبٍ لَم يَمُت حَتّي يَرتَكِبَهُ

هر كس مؤمني را بر انجام دادن گناهي سرزنش كند ، نمي ميرد تا آن كه خود آن گناه را مرتكب شود

الكافي ، ج 2 ، ص 356 .

امام صادق عليه السلام :

ضَمِنتُ لِمَنِ اقتَصَدَ أن لايَفتَقِرَ

من ضمانت مي كنم كه هر كه ميانه روي پيشه كند ، فقير نشود

الخصال ، ص 9 .

امام صادق عليه السلام :

إعرِفُوا مَنازِلَ النّاسِ عَلي قَدرِ رِوايَتِهِم عَنّا

منزلت مردم را به اندازه نقل حديث شان از ما بشناسيد

الكافي ، ج 1 ، ص 50 .

امام صادق عليه السلام :

بَرُّوا آبائكُم يَبَرَّكُم أبنائُكُم

به پدرانتان نيكي كنيد تا فرزندانتان به شما نيكي كنند

تحف العقول ، ص 359
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ضحا
بالا