ایرانیان که در تمام رشتههای هنری تزئینی، سنگتراشی، منبتکاری و غیره مهارت فوقالعاده بخرج دادهاند در فن مجسمهسازی علاقه زیاد از خود نشان ندادهاند و این عدم علاقه به ایجاد مجسمه، در برخی ادوار تاریخی پیش از اسلام و در دوران اسلامی همچنان ادامه داشتهاست.
تاج سلاطین ساسانی شکلهای عجیب و غریب به خود میگرفت طرفین آن بصورت بال پرندگان یا شاخ حیوانات درمیآمد و در بالای پیشانی ماه و ستارهای قرار داشت و گوی بزرگی در بالای آن جای میگرفت
معروفترین مجسمهٔ عهد ساسانیان پیکر شاپور دوم واقع در غار معروف در درهٔ شاپور است. این مجسمه از اندازهٔ معمولی بزرگتر است؛ و در قرنهای اخیر بر زمین افتاده بود. اخیراً آنرا روی پاهای بتونی قراردادند ولی اینطور بهنظر میرسد که وقتی بر زمین افتاده بود زیبایی بیشتری داشت چون ساق پاهای آهنی و بتونی با قامت شاپور تناسب زیاد ندارد. مجسمه سازی همزمان با تکنولوژی پیشرفت کرده و در حال حاضر گروه هایی در ایران و جهان با پرینتر سه بعدی و طراحی کامپیوتری، مجسمه سازی را به روشی بسیار سریع تر انجام میدهند.
پیشینه مجسمه سازی در ایران به پنج هزار سال پیش بر میگردد. آثار مفرغی بدست آمده از لرستان، آثاری سمبولیک، ملهم از طبیعت و کاربردیاند. حجاریهای ایران باستان دارای جنبههای مذهبی و وقایعنگار است و در آنها توجه خاصی به نقوش حیوانی شده. به طوری که پیکرتراشی متأثر از هنر آشوری در دوران هخامنشی به نوعی دیگر و به گونهای ظریف با نگاهی ناتورالیستی با جنبهی مذهبی و وقایعنگار در ارتباط است. در دوران اشکانی هنر ایران با امتزاج دو هنر هلنی و هخامنشی و نیز واقعنمایی در چهرهپردازی ادامه یافت. در دوره ساسانی نیز خصوصیات هنر هخامنشی را حفظ میکند، اما به طبیعت نزدیکتر میشود.
در سده اخیر، ارتباطات، مهمترین نقش را در احیای هنر مجسمه سازی ایران ایفا کرده است. در دوران معاصر، آشنایی مجدد هنرمند ایرانی با هنر جهان و به خصوص هنر آکادمیک اروپا به مجسمهسازی ایرانیان جان دوباره بخشید.
بعد از کمال الملک هنرمندی چون ابوالحسن صدیقی که دانش آموختهی اروپا بود، آغازگر مجسمهسازی حرفهای ایران شد و بعد از او استادانی چون علی اکبر صنعتی و علی قهاری راه وی را در پیش گرفتند. نوع بیان این دسته از هنرمندان به شیوههای نئوکلاسی سیسم، رئالیسم و نئورئالیسم محدود میشد. اما از سالهای 1320 نهضت نوینی در نقاشی و مجسمه سازی ایران به وجود آمد که هنرمندانی چون پرویز تناولی و ژازه طباطبایی با بهره گیری از راهکارهای هنر مدرن و استفاده از عناصر سنتی جامعه ایرانی، سعی در احیای هویت ملی و ارتباط جهانی در مجسمه سازی ایران داشتند. این مجسمه سازان به همراه بهمن محصص از پرکارترین مجسمه سازان دوران معاصر بودند.
مجسمه سازان مدرن ایران با بهره گیری از جنبشهای هنر مدرن جهان و استفاده از عناصر درونی شده بومی (در آثار پرویز تناولی و ژازه طباطبایی) بیان حالات درونی (در آثار بهمن محصص) تجربههای گوناگونی را در پیش گرفتند.
اکنون به نظر میرسد پس از پشت سر گذاشتن این دوران و به پشتگرمی استادان ارزشمندی که برخی از آنان هم اکنون نیز در حال فعالیت هستند و به علاوه با توجه به گسترش ارتباطات و نیز ایجاد و افزایش ظرفیت آموزش دانشگاهی هنرهای تجسمی در داخل کشور، زمینه برای رشد و تجربههای جدیدتر فراهم شده است و ما شاهد حضور مجسمه سازان نسل جدیدتر در نمایشگاههای جهانی بودهایم که از این بین اساتیدی چون ناهید سالیانی، لیلیت تریان، ویکتور دارش، سعید شهلاپور و بسیاری دیگر را میتوان به عنوان هنرمندان تأثیرگذار در پرورش نسل اخیر مجسمهساز به خصوص در بخش آموزش دانشگاهی برشمرد. اما کماکان این سوال مطرح است که آیا در کنار این پیشرفتها، زمینههای لازم برای نقادی این هنر و در نتیجه تداوم این پویش از طرف خود جامعه هنری و فرهنگی کشور پدید آمده است؟ و کدام جنبه از ارزشهای آفرینش، هنرمندان تجسمی و مجسمه ساز کشور را جذب خود میکند؟
انواع مجسمه سازی
شما با هرچیز می توانید مجسمه بسازید ولی عموما مجسمه ها به دوبخش زیر تقسیم می شوند
فلز کاری
فلزکاری فرایند کار کردن با فلز برای ساخت یا مونتاژ محصولات فلزی است. فلزکاری بخش بزرگ از علوم و تمدن امروزه بشریت است. این علم مطالعه خاصیتهای تمامی فلزات را دربر میگیرد. این صنعت به دو بخش تقسیم گردیده است. اول جدا و خالص ساختن از سایر عناصر و دوم شکل دادن پس از ذوب. هم اکنون بیش از 70 درصد فلزات مورد نیاز از سنگهای فلزخیز استخراج شده و پس از پروسه جداسازی در صنایع گوناگون به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد.
کنده کاری
کَندهکاری عمل شکل دادن به چیزی از یک ماده، با استفاده از ابزاری برای خراشیدن آن ماده را گویند. این تکنیک میتواند روی هر ماده جامدی که بتواند هنگام خراش دادن، انسجامش را حفظ کند و در عین حال، به قدر کافی نرم باشد تا بتوان آن را خراشید، اجرا شود. کندهکاری، در معنایی که در مجسمهسازی کاربرد دارد، با روشهایی که از مواد نرم و انعطافپذیر مانند رس، میوه و شیشه مذاب استفاده میشود، تفاوت دارد. چراکه در اینگونه موارد، ماده را هنگامی که نرم است، شکل میدهند تا هنگام سفت شدن، آن شکل را حفظ کند. کندهکاری در مجسمهسازی، نسبت به روشهای استفاده از مواد نرم، دشوارتر است و کار بیشتری میطلبد. نمونههایی از این روش، منبتکاری، کندهکاری عاج، سنگتراشی، کندهکاری تراشهای و سنگنگارهها هستند.
تاج سلاطین ساسانی شکلهای عجیب و غریب به خود میگرفت طرفین آن بصورت بال پرندگان یا شاخ حیوانات درمیآمد و در بالای پیشانی ماه و ستارهای قرار داشت و گوی بزرگی در بالای آن جای میگرفت
معروفترین مجسمهٔ عهد ساسانیان پیکر شاپور دوم واقع در غار معروف در درهٔ شاپور است. این مجسمه از اندازهٔ معمولی بزرگتر است؛ و در قرنهای اخیر بر زمین افتاده بود. اخیراً آنرا روی پاهای بتونی قراردادند ولی اینطور بهنظر میرسد که وقتی بر زمین افتاده بود زیبایی بیشتری داشت چون ساق پاهای آهنی و بتونی با قامت شاپور تناسب زیاد ندارد. مجسمه سازی همزمان با تکنولوژی پیشرفت کرده و در حال حاضر گروه هایی در ایران و جهان با پرینتر سه بعدی و طراحی کامپیوتری، مجسمه سازی را به روشی بسیار سریع تر انجام میدهند.
پیشینه مجسمه سازی در ایران به پنج هزار سال پیش بر میگردد. آثار مفرغی بدست آمده از لرستان، آثاری سمبولیک، ملهم از طبیعت و کاربردیاند. حجاریهای ایران باستان دارای جنبههای مذهبی و وقایعنگار است و در آنها توجه خاصی به نقوش حیوانی شده. به طوری که پیکرتراشی متأثر از هنر آشوری در دوران هخامنشی به نوعی دیگر و به گونهای ظریف با نگاهی ناتورالیستی با جنبهی مذهبی و وقایعنگار در ارتباط است. در دوران اشکانی هنر ایران با امتزاج دو هنر هلنی و هخامنشی و نیز واقعنمایی در چهرهپردازی ادامه یافت. در دوره ساسانی نیز خصوصیات هنر هخامنشی را حفظ میکند، اما به طبیعت نزدیکتر میشود.
در سده اخیر، ارتباطات، مهمترین نقش را در احیای هنر مجسمه سازی ایران ایفا کرده است. در دوران معاصر، آشنایی مجدد هنرمند ایرانی با هنر جهان و به خصوص هنر آکادمیک اروپا به مجسمهسازی ایرانیان جان دوباره بخشید.
بعد از کمال الملک هنرمندی چون ابوالحسن صدیقی که دانش آموختهی اروپا بود، آغازگر مجسمهسازی حرفهای ایران شد و بعد از او استادانی چون علی اکبر صنعتی و علی قهاری راه وی را در پیش گرفتند. نوع بیان این دسته از هنرمندان به شیوههای نئوکلاسی سیسم، رئالیسم و نئورئالیسم محدود میشد. اما از سالهای 1320 نهضت نوینی در نقاشی و مجسمه سازی ایران به وجود آمد که هنرمندانی چون پرویز تناولی و ژازه طباطبایی با بهره گیری از راهکارهای هنر مدرن و استفاده از عناصر سنتی جامعه ایرانی، سعی در احیای هویت ملی و ارتباط جهانی در مجسمه سازی ایران داشتند. این مجسمه سازان به همراه بهمن محصص از پرکارترین مجسمه سازان دوران معاصر بودند.
مجسمه سازان مدرن ایران با بهره گیری از جنبشهای هنر مدرن جهان و استفاده از عناصر درونی شده بومی (در آثار پرویز تناولی و ژازه طباطبایی) بیان حالات درونی (در آثار بهمن محصص) تجربههای گوناگونی را در پیش گرفتند.
اکنون به نظر میرسد پس از پشت سر گذاشتن این دوران و به پشتگرمی استادان ارزشمندی که برخی از آنان هم اکنون نیز در حال فعالیت هستند و به علاوه با توجه به گسترش ارتباطات و نیز ایجاد و افزایش ظرفیت آموزش دانشگاهی هنرهای تجسمی در داخل کشور، زمینه برای رشد و تجربههای جدیدتر فراهم شده است و ما شاهد حضور مجسمه سازان نسل جدیدتر در نمایشگاههای جهانی بودهایم که از این بین اساتیدی چون ناهید سالیانی، لیلیت تریان، ویکتور دارش، سعید شهلاپور و بسیاری دیگر را میتوان به عنوان هنرمندان تأثیرگذار در پرورش نسل اخیر مجسمهساز به خصوص در بخش آموزش دانشگاهی برشمرد. اما کماکان این سوال مطرح است که آیا در کنار این پیشرفتها، زمینههای لازم برای نقادی این هنر و در نتیجه تداوم این پویش از طرف خود جامعه هنری و فرهنگی کشور پدید آمده است؟ و کدام جنبه از ارزشهای آفرینش، هنرمندان تجسمی و مجسمه ساز کشور را جذب خود میکند؟
انواع مجسمه سازی
شما با هرچیز می توانید مجسمه بسازید ولی عموما مجسمه ها به دوبخش زیر تقسیم می شوند
فلز کاری
فلزکاری فرایند کار کردن با فلز برای ساخت یا مونتاژ محصولات فلزی است. فلزکاری بخش بزرگ از علوم و تمدن امروزه بشریت است. این علم مطالعه خاصیتهای تمامی فلزات را دربر میگیرد. این صنعت به دو بخش تقسیم گردیده است. اول جدا و خالص ساختن از سایر عناصر و دوم شکل دادن پس از ذوب. هم اکنون بیش از 70 درصد فلزات مورد نیاز از سنگهای فلزخیز استخراج شده و پس از پروسه جداسازی در صنایع گوناگون به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد.
کنده کاری
کَندهکاری عمل شکل دادن به چیزی از یک ماده، با استفاده از ابزاری برای خراشیدن آن ماده را گویند. این تکنیک میتواند روی هر ماده جامدی که بتواند هنگام خراش دادن، انسجامش را حفظ کند و در عین حال، به قدر کافی نرم باشد تا بتوان آن را خراشید، اجرا شود. کندهکاری، در معنایی که در مجسمهسازی کاربرد دارد، با روشهایی که از مواد نرم و انعطافپذیر مانند رس، میوه و شیشه مذاب استفاده میشود، تفاوت دارد. چراکه در اینگونه موارد، ماده را هنگامی که نرم است، شکل میدهند تا هنگام سفت شدن، آن شکل را حفظ کند. کندهکاری در مجسمهسازی، نسبت به روشهای استفاده از مواد نرم، دشوارتر است و کار بیشتری میطلبد. نمونههایی از این روش، منبتکاری، کندهکاری عاج، سنگتراشی، کندهکاری تراشهای و سنگنگارهها هستند.