سلام
خدا قوت
موضوع خوبیه...
شاید نیاز نباشه بگیم بعضی ها با پولدار بودنشون و خریدای آنچنانیشون دل سوزوندن و ...
بعضی وقتا بعضی مسائل رو خود ما موجبش میشیم.
متاسفانه از ناحیه فرهنگ خیلی داریم پس روی میکنیم.
وقتی نوبت آمار و ارقام میرسه میگیم ایرانی دارای فرهنگ کهن و ....است ولی هر چی پیشتر میریم این فرهنگ داره پس روی میکنه.
حتی ساده ترین چیزها و عبارات رو در موردش تفکر نداریم.
استفاده از دین و روش زندگی که دیگه هیچی....ببخشید اینو میگم ولی حتی دیندارا هم از دین به عنوان روش زندگی استفاده نمیکنن .بیشتر شده حرّافی و نقطه ای برای اینکه بگیم ما بهتریم ولی آیا واقعا با اینی که هستیم نشون میدیم که دینمون بهتره؟
تفاوتها رو خوب نشناختیم...
آرامش و آسایش رو نمیفهمیم و ترجیحش رو هم نمیدونیم
ظاهر و باطن برامون تفاوتی ندارن
زندگی فردی و چهار دیواری اختیاری رو با زندگی اجتماعی کاملا مخلطو کردیم.
و هر کدوممون هم تو لنگ زدنها و نقصامون تقصیر رو میندازیم گردن بقیه.مسئولین.سازمانها.قوانین.دنیا.آخرالزمان....
....
دینی داریم که حرفای خوبی زده و میزنه.الگوهای خوبی هم معرفی کرده...خوب هم نقلش میکنیم.
اگر اون کشیک مسیحی رو سنگ قبرش نوشت میخواستم دنیا رو اصلاح کنم نشد و بعد گفتم کشورم و نشد و بعد گفتم شهرم و نشد و بعد گفتم محله و کوچمون باز نشد و آخرای عمر گفتم خانواده باز نشد و دیگه دم مرگ فهمیدم اگر از اول خودمو اصلاح کرده بودم شاید میشد انتظار داشت کشورم و دنیا رو هم اصلاح کنم.
این اون مسیحیه بود
ولی دین ما از اول گفته اول خودت....
مَن عَرَفَ نَفسَه فقَد عَرَفَه رَبَّه....اول خودتو بشناس...از اینور شروع کن بعد به اصلاح جامعه هم میرسیم
اونوقت ما خودمون رو که اصلاح نکردیم هیچ به جای در خونه خدا رفتن و از خدا خواستن و از امکانات خودمون استفاده کردن حتی برای آب آشامیدنیمون هم مسئولینمون رفع تحریم رو عامل حلش میدونن...(این آخریه یه مثال بود)همه طبقات جامعه همینیم.اول هم خودم...و امثال من هم پرچما بالا.....
خدا قوت
موضوع خوبیه...
شاید نیاز نباشه بگیم بعضی ها با پولدار بودنشون و خریدای آنچنانیشون دل سوزوندن و ...
بعضی وقتا بعضی مسائل رو خود ما موجبش میشیم.
متاسفانه از ناحیه فرهنگ خیلی داریم پس روی میکنیم.
وقتی نوبت آمار و ارقام میرسه میگیم ایرانی دارای فرهنگ کهن و ....است ولی هر چی پیشتر میریم این فرهنگ داره پس روی میکنه.
حتی ساده ترین چیزها و عبارات رو در موردش تفکر نداریم.
استفاده از دین و روش زندگی که دیگه هیچی....ببخشید اینو میگم ولی حتی دیندارا هم از دین به عنوان روش زندگی استفاده نمیکنن .بیشتر شده حرّافی و نقطه ای برای اینکه بگیم ما بهتریم ولی آیا واقعا با اینی که هستیم نشون میدیم که دینمون بهتره؟
تفاوتها رو خوب نشناختیم...
آرامش و آسایش رو نمیفهمیم و ترجیحش رو هم نمیدونیم
ظاهر و باطن برامون تفاوتی ندارن
زندگی فردی و چهار دیواری اختیاری رو با زندگی اجتماعی کاملا مخلطو کردیم.
و هر کدوممون هم تو لنگ زدنها و نقصامون تقصیر رو میندازیم گردن بقیه.مسئولین.سازمانها.قوانین.دنیا.آخرالزمان....
....
دینی داریم که حرفای خوبی زده و میزنه.الگوهای خوبی هم معرفی کرده...خوب هم نقلش میکنیم.
اگر اون کشیک مسیحی رو سنگ قبرش نوشت میخواستم دنیا رو اصلاح کنم نشد و بعد گفتم کشورم و نشد و بعد گفتم شهرم و نشد و بعد گفتم محله و کوچمون باز نشد و آخرای عمر گفتم خانواده باز نشد و دیگه دم مرگ فهمیدم اگر از اول خودمو اصلاح کرده بودم شاید میشد انتظار داشت کشورم و دنیا رو هم اصلاح کنم.
این اون مسیحیه بود
ولی دین ما از اول گفته اول خودت....
مَن عَرَفَ نَفسَه فقَد عَرَفَه رَبَّه....اول خودتو بشناس...از اینور شروع کن بعد به اصلاح جامعه هم میرسیم
اونوقت ما خودمون رو که اصلاح نکردیم هیچ به جای در خونه خدا رفتن و از خدا خواستن و از امکانات خودمون استفاده کردن حتی برای آب آشامیدنیمون هم مسئولینمون رفع تحریم رو عامل حلش میدونن...(این آخریه یه مثال بود)همه طبقات جامعه همینیم.اول هم خودم...و امثال من هم پرچما بالا.....