یهودستیزی-2 -(دلایل رفتاری)

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"


دلایل رفتارى از جمله ریشه ‏هاى ایجاد یهودستیزى به شمار مى‏آید.بدین معنا که یهودیان‏ همواره در میان ملل دیگر رفتارى از خود بروز داده‏ اند که برگرفته از خلق و خوى جمعى و مرسوم‏ آنها در طول تاریخ بوده است.

رباخوارى،جاسوسى،جادوگرى،توطئه علیه ملل دیگر همچون‏ شایعه پراکندن مرگ سیاه و یا تدوین پروتکل‏هاى صهیون براى سیطره بر جهان و یا برده‏دارى از جمله رفتارهایى است که به نام یهود ثبت شده است
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
دلايل رفتارى‏
دلايل رفتارى از جمله ريشه‏هاى ايجاد يهودستيزى به شمار مى‏آيد.بدين معنا كه يهوديان‏ همواره در ميان ملل ديگر رفتارى از خود بروز داده‏اند كه برگرفته از خلق و خوى جمعى و مرسوم‏ آنها در طول تاريخ بوده است.

رباخوارى،جاسوسى،جادوگرى،توطئه عليه ملل ديگر همچون‏ شايعه پراكندن مرگ سياه و يا تدوين پروتكل‏هاى صهيون براى سيطره بر جهان و يا برده‏دارى از جمله رفتارهايى است كه به نام يهود ثبت شده است و ما بر آن هستيم تا در اين مقال ضمن‏ بررسى صحت و سقم يك چنين برداشت‏هايى از رفتار يهوديان به دلايل انتساب اين اعمال به‏ يهوديان پرداخته و عواقب حاصل از آن را كه جز نفرت عليه آنان نيافريده است بازگو كنيم.
الف-رباخوارى‏
مرحوم حميد عنايت در بررسى ريشه‏هاى يهود ستيزى از سرمايه‏دارى و روش‏هاى‏ زيانكارانه آن به عنوان«كهن‏ترين و بلاخيزترين ريشه يهود آزارى»ياد مى‏كند.

دايرة المعارف‏ بريتانيا نيز بيزارى اقتصادى را در كنار تعصب مذهبى،از جمله دلايل عمده يهود ستيزى‏ مى‏داند كه نمود آن در تجارت،بازرگانى و بانكدارى رونق گرفته از نزول خوارى يهوديان است.»
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
بدون شك قبل از بررسى هر زمينه‏اى بايد به متون اعتقادى يهوديان نظرى افكند تا چگونگى صدور مجوز چنين عملى را به منظور رديابى انگيزه‏هاى اين رفتار ارزيابى كرد.آن هم با اين مقصود كه متون اعتقادى منشأ رفتار يهوديان در اين مورد نيست بلكه بنابر نظر ماركس‏ خصلت يهود،سودجويى است كه در مقاله‏اش به عنوان مسئله يهود مطرح است.

1-«وام دادن بدون بهره همچنان يك عمل خيريه ستايش انگيز است،اگر وام گيرنده يهودى‏ باشد؛و محكوم كردنى است اگر غير يهودى باشد.»

2-«وام با بهره:در تلموذ رسما اين گونه وام را ممنوع مى‏كند و براى هر يهودى كه از وامى كه به‏ يهودى ديگر داده بهره‏اى بر مى‏گيرد،مجازات سنگينى پيش بينى مى‏نمايد.
برعكس به گفته‏ بيشتر مقامات تلمودى،اين يك وظيفه مذهبى است كه وقتى وامى به بيگانگاه‏[بيگانگان‏]داده‏ مى‏شود بيشترين بهره اخذ گردد».

3-«برادر خود را به سود قرض مده،نه به سود نقره و نه به سود آذوقه و نه به سودى چيزى كه به‏ سود داده مى‏شود.غريبه را مى‏توانى به سود قرض بدهى،اما برادر خود را به سود قرض مده»

4-بسيارى از مقامات خاخامى‏[...]از جمله«ابن ميمون،تكليف مى‏كنند كه از وام گيرندگان‏ غير يهودى سنگين‏ترى نرخهاى ممكن بهره طلب گردد»

5-علاوه بر رباخوارى از غير يهوديان،تقلب و نيرنگ زدن به غير يهوديان مجاز است ولى به‏ يك يهودى،با فروش يا خريد به يك قيمت اغراق آميز ممنوع مى‏باشد.

6-«هرگونه فريبكارى در معاملات در حق يك يهودى گناهى بزرگ است.در حق يك‏ غير يهودى تنها فريبكارى مستقيم ممنوع است».
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
وارد بالا نمونه‏هايى از مجوزهاى رباخوارى و تقلب در معاملات يهوديان عليه غير يهوديان‏ است كه ناخودآگاه منطبق با گفته تاسيتوس مورخ بزرگ رومى (55-120 ميلادى) است كه در مورد اين قوم نتيجه مى‏گيرد كه«در ميان خود سخت به يكديگر وفادار و نرم دلند،ولى همه‏ بيگانگان را دشمن مى‏دارند.

نه با بيگانگان همكاسه مى‏شوند و نه از ايشان زن مى‏گيرند.مردمى‏ سخت پرشور و سودايى‏اند ولى از زنان بيگانه دورى مى‏جويند.چنين روحيه‏اى به يهوديان‏ اجازه داد تا در معاملات بازرگانى خود با غير يهود،پاره‏اى از ملاحظات و قيود اخلاقى را كه مانع‏ از فعايت آزادى اقتصادى است كنار بگذارند و براى بدست آوردن حداكثر سود بكوشند.»

اگر بپذيريم كه يهوديان در بسيارى از اين موارد،اصلا نياز به پول هم كيش خود ندارند تا به‏ آن ربا دهند و يا در معامله با او تقلب نمايند،طبيعتا به اين نتيجه مى‏رسيم كه غير يهوديان‏ قربانى محتوم يك چنين رفتارى هستند كه همواره از آن خسران ديده و جان و مال خود را در اين مسير از دست داده‏اند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
در بررسى اين خصلت عميق يهوديان،عده‏اى شرايط ويژه را مسبب چنين رفتارى مى‏دانند از جمله اينكه در«جامعه فئودالى از حق زمين محروم بودند» و اجبارا سعى در ذخيره اموال‏ منقول داشته‏اند.و يا اينكه به دليل حفاظت از خود در زمان وقايعى كه منجر به اخراجشان‏ مى‏شود بتوانند سريعا آن را به پول تبديل كرده از جايى كه به جاى ديگر منتقل شوند و به همين‏ دليل
«از فعالترين كسانى هستند كه به توسعه ارزشهاى پولى پرداختند و با آن به عنوان يك‏ مال التجاره برخورد كردند،ضمن آنكه براى قرض دادن و احياء مصادره‏هاى اجتناب ناپذير دوره‏اى،از ربا بهره بردند.»
همچنين فرانسوا دوفونتت نويسنده كتاب«نژادگرايى-راسيسيم»در تبيين چنين شرايطى‏ كه منجر به رباخوارى يهوديان مى‏شود به اين صورت استدلال مى‏كند كه«به پيروى از برخى‏ رسوم،يهوديان از داشتن اموال غير منقول ممنوع بودند،در عوض به آنها اجازه داده مى‏شد كه‏ مالك تاكستانها يا زمينها و خانه‏هايى باشند و آن به اين منظور بود كه در صورت اخراج يا تبعيد ناگهانى آنها-كه هميشه آثارى بدنبال داشت-اين املاك مورد مصادره و ضبط قرار گيرد.
از اين رو هيچ جاى شگفتى نيست كه يهوديان بيشتر وقت‏ها به كارها و حرفه‏هايى دست بزنند كه در موقع‏ ضرورت بتوانند به سهولت با دار و ندار خويش فرار را بر قرار ترجيح دهند و صحنه را خالى كنند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
از جمله اين كارها و حرفه‏ها بايد از پوست فروشى،جواهر سازى،[طلا سازى،بافتن پارچه‏هاى‏ زربفت،عطر سازى،]صرافى،رباخوارى و از اين قبيل مشاغل نام برد»
اما پرسشى كه در اينجا مطرح مى‏شود آن است كه اولا چرا يهوديان از داشتن اموال‏ غير منقول ممنوع هستند؟

ثانيا چرا بايد در شرايطى بسر برند كه همواره در انتظار اخراجشان از سرزمينى به سرزمين ديگر باشند؟در واقع جواب مشترك اين دو سؤال در سودجويى يهوديان‏ نهفته است كه اولا با سيرى ناپذير بودن فزونخواهى آنان،ريشه دوانيدن آنان در هر مملكتى، مشكلاتى را براى آن سرزمين فراهم مى‏آورد.

و ثانيا بدبختى هر مليت كه ناشى از سودجويى‏ يهوديان باشد،يك اقدام اساسى را در پى دارد كه همانا قيام عليه منافع آنان است و اگر در نهايت‏ بتوانند اخراج آنها.بنابر قول مليون فرانسوى اين نكته را بايد توجه كرد كه«يهودى‏ها هيچ وطنى‏ ندارند.براى آنها وطن جايى است كه در آنجا موجبات پيشرفت و ترقى ايشان فراهم باشد.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
يهودى‏ ها وطن را در جايى جستجو مى‏كنند كه در آنجا منافعشان حفظ گردد» و به عبارتى بهتر در هر جا ك
ه بتوانند به راحتى بر ذخيره‏هاى مالى بيافزايند،آنجا را وطن خود مى‏پندارند.
بنابراين نمى‏توان شرايط تحميلى براى داشتن يك شغل خاص را عامل اصلى رباخوارى‏ يهوديان دانست.
اصولا يهودى رباخوار را به صورت مخلوقى كه مختص جامعه قرون وسطايى است،معرفى‏ مى‏كنند و عده‏اى معتقدند كه اسحاق آبرابانل «از نخستين متفكرينى است كه به دفاع صريح و آشكار از رباخوارى برخاست و بنيان‏هاى توجيه نظرى و دينى آن را در ميان مسيحيان گذارد» .

وى در سال 1496 رساله‏اى نوشت كه در سال 1551 چاپ شد و در آن از مبادلات مالى‏ مبتنى بر بهره دفاع نمود.او نوشت: در بهره هيچ چيز نكوهيده‏اى وجود ندارد.اين كاملا درست است كه مردم از پول، شراب و غله خود بهره دريافت كنند[...]اين روش متعارف و صحيح،مبادله مالى‏ است.وام بدون بهره را تنها بايد به همدينان پرداخت.به آن كسانى كه ما به ايشان‏ لطف ويژه داريم. بدين وسيله
«از قرن پانزدهم به بعد پيشرفت اقتصادى اروپا با پيشرفت يهود همزمان شد و يهوديان در بنيادگذارى اقتصاد امروزى اروپا سهم بزرگى ادا كردند.به عقيده سومبارت، اگر روابط بازرگانى در اروپا جنبه بين المللى يافت و شبكه آن به تدريج مناطق ديگر جهان را در بر گرفت و اگر نظام بازرگانى اروپا از قرن پانزدهم به بعد پيوسته كار آمدتر و پرسودتر و عقلانى‏تر شد و به صورت امروزى خود در آمد و از اينها مهم‏تر اگر روحيه سرمايه‏دارى در ميان اروپاييان‏ رسوخ كرد،همه تا اندازه زيادى نتيجه كوشش‏ها[و البته سودجويى‏ها]ى يهوديان بوده است».
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
سومبارت در ريشه‏يابى و بررسى روند رو به گسترش سرمايه‏دارى غرب جاى پاى يهوديت را در جاى جاى اين مراحل شناخته و به تبيين آن مى‏پردازد.

وى معتقد است كه نقدينگى‏ يهوديان به دليل چنگ اندازى آنان بر دو نوع كالاست:
«اول،معادن تازه كشف شده طلا و نقره در آمريكاى مركزى و جنوبى»
كه«با داشتن آن قدرتى به دست مى‏آورند كه قوانين سياسى و مذهبى را نيز منكر شده و بنابر نظر برنارد لازار آقايى آقاهاى خود را به دست مى‏آورند.»
«دوم،پنبه و نيل كه مواد اصلى صنايع نساجى بود» كه در حال حاضر آنها را نيز مسخر يهوديان مى‏بينيم.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
بنابر نظر سومبارت
«پيدا شدن بورس كه به منزله قلب فعاليت‏هاى اقتصادى امروزى است و رواج انواع برگه‏هاى بهادار،به ويژه برات و سفته نيز فرآورده نبوغ سوداگرانه يهودى است و او مى‏نويسد كه كهنه‏ترين برات را در تاريخ اروپا يك يهودى به نام سيمون روبنس در سال 1207 ميلادى كشيد و يهوديان چون در قرون وسطى در شمار فعال‏ترين صرافان و رباخواران و وام دهندگان بودند،بعدها واسطه‏هاى عمده بازرگانى بين المللى شدند و استفاده از ارز را در معاملات آن باب كردند.»

در واقع همه اين فعاليت‏ها را در پرتو فردگرايى يا انديويدواليسمى انجام مى‏دادند كه خود براى تجارت و مصرف آزاد،آن را لازم دانسته،از آن حمايت مى‏كردند.
سومبارت كه تحقيقات گسترده‏اى را در خصوص ريشه‏هاى سرمايه‏دارى و نقش يهوديان در آن انجام داده است،بر اين اعتقاد است كه تعقل اقتصادى مورد نياز براى سرمايه‏دار شدن‏ متضمن سه شرط است:
اول برنامه گذارى،تا هر كارى از روى نظم و تدبير باشد.
دوم كارايى،تا در هرگونه كار توليدى بهترين افزارها برگزيده شود.
.سوم حساب دانى.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
در ادامه مى‏افزايد كه‏ آرزومندان سرمايه‏دار شدن علاوه بر جمع اين شرايط از دو صفت نيز بايد برخوردار باشند:
اول‏ مرد همت و خطر باشند و
دوم سوداگر باشند.

يعنى همه كارها را بر محك پول بسنجند و سراسر اين جهان را چون بازارى بزرگ بينگارند كه،كارهاى آن خواه خوب يا بد،از روى عرضه و تقاضا و سود و زيان،مى‏گردد.
اينك اگر آموزش‏هاى دين يهود را به شكلى كه در تورات و تلمود و قوانين‏ ابن ميمون و يعقوب بن عاشر و يوسف قرو بررسى كنيم مى‏بينم كه دين يهود جامع اوصاف‏ روحيه سرمايه‏دارى است.
 
بالا