رهبر عدالت گستر

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
رهبر عدالت گستر
دوران امامت حضرت مهدی (عج) در عصر غیبت صغری
حضرت مهدی (عج ) در پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ هجری به دنیا آمد. و نام و کنیه وی همانند رسول گرامی اسلام (ص) بوده و با القابی چون بقیه الله ، حجه الله ، مهدی ، قائم ، منتظر ، خلف صالح ، امام زمان ، صاحب زمان ، ولی عصر و امام عصر از ایشان یاد می شود. پنج سال از حیات خود را تحت تربیت پدر قرار داشت و تنها برخی از شیعیان توفیق دیدار وی را داشتند و آخرین زمانی که در جمع مردم دیده شد، هنگام خواندن نماز بر جنازه ی پدر گرامی اش بود و دوران غیبت وی از آن هنگام آغاز شد. از کودکی خداوند همچون حضرت یحیی (ع) حکمت و همانند عیسی بن مریم (ع) که به وی در گهواره مقام نبوت داد، برای وی مقام امامت قرار داد. خصوص امامت وی از زبان رسول الله (ص) و علی (ع) و ائمه (ع)، یکی پس از دیگری رسیده و به امامت و ظهورش خبر داد. پدر بزرگوارش چند روز پیش از شهادت خود در میان معتمدین و نزدیکان یاران خود تصریح به امامت او فرمود و با حضور محمدبن عثمان عمری و چهل نفر از شیعیان در سرای خود فرمود: « این فرزند پس از من امام و پیشوا و خلیفه من است او را فرمان برید و پس از من پراکنده نشوید که نابود شدید و پس از این دیگر او را نخواهید دید. و از امام محمدبن علی باقر (ع) روایت شده: « پس از حسین نه تن امام هستند که نهمین ایشان قائم آنان است» (۱)

بنا بر اعتقاد شیعیان خداوند درباره قیام حضرت مهدی (عج) فرموده: « می خواهیم برآنان که در زمین ناتوان شمرده شده اند، منت بگذاریم و آنان را پیشوایان و ارشاد برندگان بگردانیم». (۲) و نیز فرموده است: « هر آینه در زبور پس از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان شایسته من به ارث برند» (۳)
و روایت مشهوریست در میان شیعه و سنی از رسول الله (ص) که فرمودند: مردی در آخرالزمان از خاندان من هم نام و کنیه من خروج خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد کند، چناچه پر از ظلم و ستم شده باشد.
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
دوران سفارت و غیبت صغری امام زمان (عج )
بنابر اعتقاد شیعیان ، حضرت مهدی(عج ) پیش از قیام دارای دو غیبت است. یکی دوران غیبت کوتاه که از شروع امامتش، در سال ۲۶۰ هجری تا هنگامی که نیابت خاصه میان آن حضرت و شیعیان در سال ۳۲۹ هجری خاتمه یافت. دیگر غیبت طولانی که پس از غیبت نخستین اوست و در پایان آن قیام خواهد کرد. در دوران غیبت کوتاه سفرا و نوّاب خاص ، او را می دیدند ولی در دوران غیبت کبری ، سفیر مشخصی ندارد و علما و راویان حدیث نایبان عام وی می باشند. کوتاهی عمر امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام عسگری (ع) گویای واقعیتی است که خطرات جانی بسیاری برای جانشینی امام عسگری (ع) وجود داشت.
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت
فرهنگ سازی و آماده سازی افکار برای پذیرش غیبت حضرت مهدی (عج) در زمان امام عسگری (ع) جلوه بیشتری یافت. امام (ع) با تاکید بر تولد حضرت مهدی (ع) او را به شیعیان خاص و نزدیکان می نمایاند.
از سوی دیگر تماس خود حضرت با شیعیان روز به روز کمتر می شد ، به طوری که در شهر سامرا نیز به وسیله نامه یا نمایندگان خویش به مراجعان و پرسشگران پاسخ می داد. بدین ترتیب، آنان را برای تحمل اوضاع عصر غیبت و ارتباط غیرمستقیم با امام(ع) آماده می کرد. این روش با وسعتی بیشتر در دوران غیبت صغری به وسیله امام مهدی(ع) نیز به کار گرفته شد تا مردم برای دوران غیبت کبری آماده شوند. (۴)
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
سفرای چهارگانه یا نوّاب خاص
سفرای نوّاب اربعه با همکاری وکلای ایالات، هدایت و رهبری سازمان وکالت و نیابت جوامع شیعی را بر عهده داشتند. این نواب عبارت بودند از:

۱- عثمان بن سعید عمری
وی وکیل، خادم امام هادی (ع) بود که امام (عج) مسئولیت سفارت را بر عهده وی گذاشت. اگر چه به کار روغن فروشی می پرداخت ولی مردی گرانقدر و بلندمرتبه و مورد اطمینان بود و ریاست سازمان و وکالت را در زمان امام عسگری(ع) بر عهده داشت. وی در جلسه خصوصی آن حضرت برای معرفی جانشین خود حضور داشت. سپس عهده دار مراسم غسل و دفن امام عسگری(ع) شد. بسیاری از توقیعات امام عصر(عج) به او می رسید و در حق او دعا و راستی گفتار و اعمال او را تایید می کردند. عثمان بن سعید در محافل شیعه به نام « سمان» یاد می شد و در حدود سال ۲۶۵ هجری از دنیا رفت و در بغداد مدفون شد (۵)

۲- محمدبن عثمان بن سعید عمری
پس از درگذشت عثمان، حضرت(عج ) ضمن نامه ای به فرزندش محمد، به وی تسلیت گفت و بعد از دعای خیر، امور را به او واگذار کرد. ابوجعفر محمدبن عثمان، حدود ۴۰ سال عهده دار سفارت و وکالت امام(ع) بود. او در طول این مدت، وکلای محلی و منطقه ای را سازمان دهی می کرد، فعالیت آنان را زیر نظر داشت و فرمان ها و پاسخ های امام را که «توقیع» خوانده می شد به مردم می رساند. (۶)

۳- حسین بن روح نوبختی
محمدبن عثمان در دوران زندگی اش، با ارجاع دان مراجعات به حسین زمینه ی جانشینی وی را فراهم کرد و در واپسین روزهای زندگی به فرمان حضرت(عج ) او را جانشین خود معرفی کرد. نوبختی در دوران حکومت مقتدر عباسی، پنج سال زندانی شد و در سال ۳۱۷ آزاد گردید. به تصدیق موافق و مخالف، حسین بن روح در شمار عاقل ترین مردم روزگار خود جای داشت. (۷)

۴- علی بن محمد سمری
به فرمان امام عصر(عج) پس از حسین، ابوالحسن علی بن محمد منصب نیابت خاص، و اداره امور شیعیان را به عهده گرفت، تحول مهمی که در این دوره رخ داد. توقیعی بود که از ناحیه امام زمان(عج) صادر شد. این نامه رحلت قریب الوقوع علی بن محمد را پیش گویی می کرد و غیبت کبری را وعده می داد.
امام مهدی(عج ) در پیامی به آخرین نماینده خود به آغاز غیبت کبری اشاره می کند. آن حضرت به علی بن محمد می فرماید: تو تا شش روز دیگر رحلت خواهی کرد. کارهایت را مرتب کن و هیچ کس را جانشین خود مساز اکنون دوره غیبت کامل فرا رسیده است و من جز با اجازه خداوند متعال ظهور نخواهم کرد. ظهور من پس از گذشت مدتی طولانی و قساوت دلها و پرشدن زمین از ستم و بیداد خواهد بود. آن حضرت در ادامه توقیع می فرماید: افرادی نزد شیعیانم مدعی مشاهده من، به عنوان نایب خاص، خواهند شد هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی چنین ادعایی کند دروغگو است و لاحول ولا قوه الا بالله العی العظیم (۸)
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
وظایف و اقدامات نواب چهارگانه
فعالیت نوّاب خاص، حتی در امور جزیی نیز در شعاع رهنمودهای امام زمان(عج) انجام می گرفت. می توان این فعالیت ها را در موارد زیر خلاصه کرد.

۱- پاسخ به پرسشهای فقهی و مشکلات عقیدتی ،
پاسخ به پرسش ها و نیز مبارزه علمی با شبهات یکی از حوزه های فعالیت نایبان چهارگانه بود مبارزه با انشعابات های درونی تشیع و در رأس آنها مساله غلات نیز بخشی از فعالیت آنها به شمار می آید .

۲- رفع تردیدهای موجود در باره حضرت مهدی (عج)
تعدادی از توقیعاتی که اکنون در دست است، در باره اصل مساله امامت و ولایت آن وجود مقدس است. با توجه به این که نایبان خاص، بر ثبات وجود امام دوازدهم اصرار داشتند ولیکن برای حفظ امنیت امام(عج) از شیعیان می خواستند در باره شناخت مشخصات آن حضرت اصرار نورزند.

۳- سازمان دهی وکلا ،
سیاست تعیین وکیل به منظور اداره امور نواحی مختلف و ایجاد رابطه میان شیعیان و امامان از زمان امام کاظم(ع) و حتی پیش از آن معمول بود. پس ازآغاز غیبت، تماس مستقیم وکلا با امام قطع شد و به جای آن نایب خاصی که حضرت تعیین فرموده بود محور ارتباط گردید. (۹)
مسئله مهدی و ظهور و قیام، موضوعی نیست که فقط به کسانی که دارای مذهب تشیع اند مربوط باشد، بلکه این، یک مسئله اسلامی است. خود پیامبر اکرم(ص) بارها آمدن مهدی موعود را در آخرالزمان و اینکه مهدی از اولاد علی و فاطمه است و پدرش بی واسطه امام حسن عسگری است و قیام نهایی دین و توحید به دست اوست مژده داد. و گوشزد کرده است و در قرآن کریم نیز آیات چندی است که حتی مفسران اهل سنت آن آیات را مربوط به ظهور مهدی دانسته اند. باید بدانیم که در زمان غیبت حضرت حجت، مسلمانان نباید در انجام دادن تکلیف های خود کوتاهی کنند. همه دستورات دین، در این زمان به حال خود باقی است واجب واجب است و حرام، حرام به ویژه تکالیف اجتماعی. (۱۰)
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
دو نوع انتظار
انتظار فرج بر دو گونه است: انتظاری که سازنده است، تحرک بخش است، تعهدآور است، عبارت، بلکه با فضیلت ترین عبادت است و انتظاری که ویرانگر است بازدارنده است، فلج کننده است و نوعی «اباحیگری» محسوب می شود. گفتیم که این دو نوع انتظار، معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم تاریخی مهدی موعود(ع) است و این دو نوع برداشت به نوبه ی خود از دو نوع بینش درباره تحولات ناشی می شود.

انتظار ویرانگر
برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعیض ها و اختناق ها و حق کشی ها و تباهی ها ناشی می شود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. مهمترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد می دانند. این جا است که گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهائی.
این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی و این نوع انتظار فرج که منجر به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی می شود و نوعی «اباحگیری» باید شمرده شود به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمی دهد.

انتظار سازنده
آن عده از آیات قرآن کریم که هم چنان که گفتیم ریشه این اندیشه است و در روایات اسلامی بدان ها استناد شده است در جهت عکس برداشت بالا است. از این آیات شیعه است استفاده می شود که ظهور مهدی موعود حلقه ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهائی اهل حق منتهی می شود، سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آیات که بدان ها در روایات استناد شده است نشان می دهد که مهدی موعود(عج) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است.
ظهور مهدی موعود منتی است بر مستضعفان و خوار شمرده شدگان و وسیله ای است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان و مقدمه ای برای وراثت آنها و خلافت الهی در روی زمین «و نرید أن نمنّ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» (۱۱)
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
انتظار در ادیان الهی
انتظار، کلمه ای آشنا برای پیروان همه ادیان است، یهودیان در انتظار ظهور مسیحا و مسحیان در انتظار بازگشت عیسی مسیح(ع) و مسلمانان در انتظار مهدی(عج) به سر می برند. شیعان انتظار فرج را یک تکلیف می دانند و منتظر هدف نهایی خداوند برای ایجاد یک حیات عادلانه نوین به رهبری مهدی موعود هستند. انتظار، رکنی اساسی از آموزه های شیعه است زیرا موجب شادابی و نشاط و پوپایی حرکت و جنبش و خروش است و موجب سازندگی، تربیت و تهذیب، تقویت نیروی ایمان و فراهم کردن زمینه و مقدمات ظهور است. اصل انتظار و زنده نگه داشتن واقعه عاشورا و یادآوری معرفت و منش عاشورا، در کنار یکدیگر موجبات حفظ و پویایی و تداوم تشیع را در تاریخ فراهم کرده است.

لزوم اعتقاد به ظهور حضرت مهدی علیه السلام
« من کذب بالمهدی فقد کفر» هر کس مهدی را انکار کند کافر می شود. در روایات بسیاری تصریح شده که هر کس در حال انتظار ظهور قائم آل محمد(ص) بمیرد شهید است اگر چه در رختخواب از دنیا برود. (۱۲)
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
انتظار ظهور حضرت مهدی علیه السلام
« افضل العباده انتظار الفرج » برترین عبادتها انتظار فرج است. ناگفته پیدا است انتظاری می تواند بهترین عبادتها به شمار آید که سازنده باشد، یعنی انسان را به عمل وادار کند.
کسی که منتظر ظهور آن دادگستر جهانی است هنگامی منتظر است که به مقدار طاقت خود در پیاده کردن اهداف عالیه آن حضرت تلاش کند وگرنه نمی تواند خود را متظر بنامد. (۱۳)
شوق انتظار جان مایه حرکت برای گذر از وضع موجود مطلوب است، حرکتی که باید با شناسایی مقصد آغاز گردد و بدان سو متمایل شود، و در این حال آحاد جامعه یا سالک راه نجاتند و یا غوطه ور در سیر قهقرانی جاهلیت مدرن. شعور منتظران دستمایه ادراک حقیقت شهر عدل در امتداد نگاه آنان است منتظرانی که مکلف به احیای شهر صالحان بوده، مسئول حفظ و حراست از آنند شهری که به آرزوها و تمایلات کمال جویانه و حق طلبانه انسانی می بخشد و تصویرگران آن بسیج آگاهانه گروه های متنوع و متکثر مردم در تحقیق جامعه موعود است شهری که مختصات آن مقید به اصول خردنامه و هنر است شهری که روابط اجتماعی مردم که نمایانگر تمام خردمندی و کمال زیبایی است و در واقع سرشت تصویر بصیرت بخش از آینده موعود و راهبرد فوق فعال انتظار هزاره ای جامعه انسانی همین عقلانیت و زیبایی است.
شناخت امام، شناخت او بر حسب ویژگی های ظاهری و نسب او نیست. بنابراین مقصود از این شناخت شناختی شوق انگیز برای شروع حرکت، حرکت به سوی تحقق خواسته های او و امت او در احیای «شهر عدل»؛ به شهری که که در ان اهداف امام و امت و منتِظر و منتَظر به هم می آمیزند، شهری که در امتداد صراط مستقیم و طریق الوسطی به دست صالحان تحقق می یابد و به همان ها به ارث می رسد.
سخن از راهی طولانی است که راه و مقصد آن راه شهر عدل موعود است . (۱۴)
در جریان مهدویت باید اول به سراغ انسان شناسی برویم کارکرد ن با انسان راه دارد. در انسان شناسی به انسان شناسی امام صادق(ع)رجوع کنیم که در حدیث عقل و جهل تبیین شده است ما یک مبارزه داریم بین عقل و جهل و یک جهانی شدن عقل و یک جهانی شدن جهل. مردم دنیا (نه حاکمان) رو به جهانی شدن عقل و حاکمت عقل می روند. عقل نور است و حضرت هم نور و همدیگر را جذب می کنند باید مردم حضرت را بخواهند به این وسیله که قدرت و حکومت را از قدرت طلب ها و سرکشان بگیرند و زمینه را آماده کنند.
عدل یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن. جای فطرت و عقل، حاکمیت است و جای طبیعت، محکومیت است. باید عقل و فطرت به جای خودش برگردد تا عدالت حاکم شود. شما باید جهنم غرب را نشان دهید. باید از شعر سعدی برای ظهور خوب استفاده کنید. از هنر برای ظهور استفاده کنید.
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
عدالت مهدوی ، عدالتی فراگیر
در روایات اسلامی، امام مهدی(ع) به عنوان پرکننده زمین از عدالت معرفی شده است، می تواند به همین معنی باشد که او عدالت را در همه عرصه های فردی و اجتماعی جاری خواهد ساخت. در واقع، ارزش های دینی و آمال و آرزوهای انبیاء و اولیاء در پرتو عدالت مهدوی به اجرا درآمده و عالم گیر خواهد شد. (۱۵)

آثار فردی عدالت مهدوی
آدمی در زندگی فردی خود، بریده و جدا از اجتماع نیست و همه جا به نوعی با دیگران در ارتباط است

رابطه انسان با خود
آدمی پیش از هر کس باید تکلیف خود را با « خود» روشن کند و با تشخیص قابلیت ها و استعدادهای خود، آنها را در مسیر رشد و تعالی خود به کار گیرد. این مستلزم معرفتی درست و عملی صحیح و معروف است. امام مهدی(عج) در حکومت عدل خود این انحراف ها و کجی ها را راست خواهد کرد. آری، در سایه تربیت مهدوی، فطرت ها بیدار می گردد و نیازهای حقیقی و واقعی انسان ها مجال بروز پیدا می کند. آدم ها به دنبال پاسخ گویی به ندای فطرت الهی خواهند بود و آرزوهای دروغین و خواهش های پوچ کم رنگ می شود. این چنین است که شاهراه های سعادت و بهروزی به روی بشر گشوده می شود.
امام باقر(ع) می فرماید: وقتی قائم ما قیام کند، خداوند دست خود را بر سر بندگان نهد و به سبب آن، عقل های ایشان را به تکامل رساند.(۱۶)
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
)
رابطه انسان با دیگران
مهدی(عج) مظهر عدالت الهی است. در سایه عدالت مهدوی امر به معروف و نهی از منکر زنده می شود و مهدی(ع) و یاوران او پیش روی مردم در این فریضه الهی خواهند بود و به دلیل زنده شدن ارزش قرآنی، همه ارزش ها و فضیلت ها جان می گیرند « بها تقام الفرائض» بوسیله امر به معروف همه واجبات اقامه می شود. در حیات مهدوی، جایی برای کینه و دشنمی در قلوب مردم نمی ماند و وقتی کینه از دلها رفت بهانه ای برای خیانت، خودخواهی، انتقام، بدگمانی و…. نخواهد بود و اخلاق مردم، اخلاق مهدوی و علوی خواهد شد.
بنابراین عدالت مهدوی در عرصه روابط فرد با دیگران ، ضامن اخلاق و ارزش های اخلاقی است و این از مهمترین و ارزشمندترین آثار عدالت است. (۱۷)

یاوران امام زمان علیه السلام در عصر غیبت
در روایات شیعه آمده است که همواره سی تن از اخیار و اوتاد در محضر حضرت بقیه الله هستنند که به وسیله آنها از وجود مقدس آن مهر تابان رفع غربت می کنند. مرحوم میرزای نوری می فرماید: اگر مقدر نباشد که این ۳۰ نفر چون حضرت بقیه الله روحی فداه از عمر طولانی برخوردار باشند، لازم است که در هر قرنی عوض بشوند و افراد دیگری جای آنها را بگیرند. به هر حال در هر قرنی ۳۰ نفر از مومنان پرهیزگار سعادت تشرف و مجاورت آن بزرگوار را دارند.
این ۳۰ نفر که اصطلاحاً « ابدال » نامیده می شوند چقدر سعادتمند هستند که همواره در محضر آن مهر تابان هستند و آن سعادت بزرگی است که امامان معصوم نیز آن را آرزو کرده اند. (۱۸)
امام حسین(ع) فرمود: « من اگر زمان او را درک می کردم تمام عمر خود را در خدمت او به سر می بردم» (۱۹)
 
بالا