در شب قدر سوم در سال (13بهمن) 1375، حاج آقا مجتبی بر خلاف رویه شبهای قدر، موضوعی غیر توبه و دعا و ... مطرح کرد و بحث، مانند روال چهارشنبهشبهای سال بود. موضوع آن بحث هم «آداب مهمانداری و ضیافت در اسلام» بود.
بحث با مثالهای زیادی از روایات معصومین(ع) همراه بود، اما در انتهای بحث و قبل از ذکر مصیبت، موضوع، شفافیت و معنای دیگری گرفت...
یکمرتبه به ذهن من یک جملهای آمد از فرمایش پیغمبر اکرم و آن خطبهای که حضرت خواندند بر طبق روایتی که از امام هشتم «:علیه السلام:» از آبای گرامشان از علی «:علیه السلام:» است.
این جمله: شَهْرٌ دُعیتُم الی ضیافَة الله.
امشب این به ذهن من آمد. فکر کردم دیدم به اینکه مثل اینکه ما امشب داریم میرویم مهمانی. همهمان که راه افتادیم آمدیم اینجا، همه ما آمدهایم مهمانی. ماه رمضان ماهی است که شماها دعوت شدهاید به مهمانی خدا: شَهْرٌ دُعیتُم الی ضیافَة الله.
به حسب ظاهر هم مسجد داریم میآییم. مسجد خانه خداست. من در یک کدام از روایات فراوانی که در باب ضیافت آمده است ندیدم که آداب ضیافت و مهمانداری مربوط باشد به مهمانی که از قبل دعوت شده باشد. من اصلاً ندیدم. به تعبیر ما طلبهها، مطلق است. لذا از نظر شرعی هم بخواهیم فتوا بدهیم، میگوییم چه مهمانی باشد که دعوت قبلی داشته باشد یا نداشته باشد؛ این آداب مربوط است به همه مهمانها.
ماه مبارک رمضان ماهی است که همه دعوت شدهاند به سر خوان الهی، سفره خدا پهن است.
یک صحبت در این است که آنچه خدا برای مهمانهایش در این ماه مهیا کرده است چیست؟ اول ِهمین خطبه، این را بیان میکند:
ایُّها النّاس! قَد أقْبَلَ اِلَیکُم شَهرُ اللهِ (سه تا غذا: بِالبَرَکَةِ وَالرَّحْمَةِ وَ المَغْفِرَةِ. خوان الهی گسترده است.
مواد غذایی: برکت است، رحمت است، مغفرت است. فکر کنم غیر از این هم ما چیزی احتیاج؟ نداریم.