2 - 16:55 -
زمینه ی شناخت امام سجاد (ع) در روزگار ما زمینه ی مساعدی نمی باشد. متأسفانه تصویری که از این امام همام در اذهان شکل گرفته تصویری نادرست و یا لااقل بسیار ناقص می باشد. به صورتی که هنوز در بین برخی از مومنین آنچه که از یاد حضرت به اذهان متبادر می شود « عابد بیمار» است و در حالت بهتر ایشان را تنها به ممیزه عبادات طولانیشان می شناسند.
به گزارش فرهنگ نیوز ،در میان آثاری که در مورد ائمه اطهار و به صورت مشخص تر درباره امام سجاد (ع) نوشته شده و توانسته باشد اجزاء مختلف زندگی ایشان را به صورتی منسجم در کنار هم قرار داده باشد می توان به کتاب «انسان 250 ساله» اشاره نمود. این کتاب مشتمل بر بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی-مبارزاتی ائمه معصومین می باشد. این اثر در واقع «یک فرا تحلیل تاریخی است؛ که به جای شرح و تفصیل وقایع زندگی ائمه، نگاهی کل گرا به زندگی هر یک از معصومین باتوجه به بستر تاریخی دوره مربوطه و در راستای مقصود واحدی که همه ی این بزرگواران دنبال می کردند ارائه می دهد.»( انسان 250 ساله، ص10)[1] در این نوشته سعی شده تا چکیده ای منسجم از فصولی که فضای پس از حادثه عظیم کربلا و دوران امامت امام سجاد را تبیین نموده ارائه نماییم.
ایده اصلی رهبری انقلاب این است که اساسا برای اینکه سیره ی هر فردی به معنای واقعی آن روشن شود لازم است تا جهت گیری کلی او مشخص گردد. در سایه مشخص شدن این گرایش کلی است که حوادث جزئی معنی می یابد.به همین دلیل برای درک صحیح اقداماتی که بعضا در سیره معصومین منسجم به نظر نمی رسند لازم است تا آن جهت گیری کلی آنان را درک کنیم. و آن جهت گیری کلی تلاش برای برپایی حکومت اسلامی است. در حقیقت ایشان با این ایده، یک چارچوب تحلیلی برای مطالعه سیره معصومین ارائه می دهند تا به کمک آن بتوان به درک عمیق تری از زندگانی معصومین نائل آمد.
این جهت کلی درباره امام سجاد(ع) نیز صادق است. یعنی تمامی اقدامات ایشان از جمله دعاها و مناجات ها و مواضع ایشان در قبال دوستان و دشمنان، تمامی معنایی سیاسی یافته و قدمی در راستای تشکیل حکومت می باشد. برای بررسی زندگانی حضرت در گام نخست می توان دوران ایشان را به دلیل تفاوت روشی حضرت به دو دوره تقسیم نمود: دوران اولیه؛ کوتاه و انقلابی – دوران ثانویه؛ طولانی، ملایم و ریشهدار.
1- دوران اولیه: کوتاه و انقلابی
منظور دوران اسارت حضرت می باشد که پس از واقعه عظیم عاشورا شروع می شود. امام را در این دوره «به صورت یک انقلابی پرخروشی می بینید که کمترین سخنی را تحمل نمی کند و در برابر چشم همه، پاسخ های دندان شکن به دشمنان مقتدر خود می دهد.»(ص170) در برابر عبید الله بن زیاد به نحوی سخن می راند که او قصد جان ایشان را می نماید.
«در شام، چه در مجلس یزید و چه در مسجد در برابر انبوه جمعیت، حقایق را با روشن ترین بیان برملا می کند، و این گفتار ها و خطبه ها متضمن حقانیت اهل بیت برای خلافت، و افشای جنایت های دستگاه حاکم موجود، و هشدار تلخ و زننده به آن مردم غافل و ناآگاه است.»(ص170) زبان تند و برنده و صریح حضرت در این دوره از آن روست که زمینه ی کار و فعالیت خود در آینده را مهیا کند. و آن زمینه، هک شدن تمامی آنچه که بر حسین (ع) و یارانش در عاشورا روا داشته شد، در اذهان مردمان آن روزگار بود. ایشان با گسترش پیام شهادت غریبانه اباعبدالله شوره زار قلب های مردمان روزگار خویش را آماده می نمایند تا امکان پاشیدن دوباره بزرهای معارف الهی در آنان فراهم آید.
2- دوران ثانویه: طولانی، ملایم و ریشهدار
پس از اتمام دوران اسارت یک تغییر رویکردی در فعالیت های حضرت پدید می آید. یعنی آن فعالیت های تند و تیز و انقلابی تبدیل به رویه ای ملایم و نرم می شود و مبارزات در قالب تقیه امتداد می یابد.برای درک چرایی این تغییر لازم است به زمینه و زمانه دوران امامت حضرت توجه داشته باشیم. در ادامه می خواهیم بر این دوران تاکید کرده و ماهیت فعالیت های سیاسی ایشان را روشن نماییم.
الف) زمینه و زمانه امامت حضرت
این دوران دارای دو ویژگی برجسته می باشد:
نخست می بایست به فضای رعب آلود، وحشت آور و خفقان بار آن دوران اشاره نمود. وقایع مختلفی دست به دست هم می داد تا چنین فضایی ایجاد شود. واقعه عاشورا سبب شد تا شیعیان این طور استدلال کنند که وقتی حکومت به فجیع ترین اشکال بهترین مردمان زمان را به شهادت می رساند، پس چه بر سر ما خواهد آورد. اما با این وجود هنوز سازمان شیعه، به صورت کاملا پنهانی، وجود دارد. اما ضربات بعدی موجودیت آن را با مشکلی اساسی روبرو می نماید. «واقعه حرّه» در سال 63 هجری دوباره ضعف را بر پیکره سازمان شیعه می پوشاند. این ضعف در ادامه با شکست هایی که قیام مختار و قیام توّابین متحمل شدند شدت یافت.
ویژگی دیگر این دوره انحطاط فکری مردم سرزمین های اسلامی و در کنار آن فساد اخلاقی و فساد سیاسی می باشد. که این امر نتیجه بی عنایتی به تعلیمات دین در دوران بیست ساله گذشته بوده است. که باعث شد تا مردم از لحاظ اعتقاد و مایه های ایمانی به شدت پوچ و توخالی گردند. به طور مثال در این دوران دستگاه خلافت نبوت را زیر سوال می برد و تلاش می کند تا شأن خلافت را افضل از نبوت نشان دهد.
در همین راستا عنوان خلیفه رسول الله به خلیفه الله تغییر می کند و می خواهند منشاء مشروعیت خود را مستقیما به خداوند متصل نمایند. در نابسامانی اوضاع فرهنگی و اعتقادی این دوره همین بس که وقتی شاعری هرزهگو به نام عمر بن ابی ربیعه می میرد در مکه و مدینه عزای عمومی برپا می شود. و تأسف می خورند که چرا حرم الهی از چنین فردی خالی گشته است. در کنار این «اغلب شخصیت های بزرگ سر در آخور تمنیات مادی که به وسیله رجال حکومت برآورده می شد، داشتند.»(ص192)
علاوه بر این دو ویژگی باید به این نکته نیز توجه نمود که حضرت در زمانی به امامت می رسند که «زبدگان از اصحاب امام حسین در ماجرای عاشورا و یا در ماجرای توابین به شهادت رسیدند، اما آن کسانی که باقی مانده بودند آن قدر جرأت و شهامت که اجازه بدهد در مقابل قدرت سلطه جبار یزید و سپس مروان بتوانند حرف حق خودشان را بزنند نداشتند.»(ص168)
حال بهتر می توان روشی را که حضرت در طول مبارزات سیاسی خود در پیش می گیرند را درک نمود. «بعضی فکر می کنند اگر امام سجاد می خواست در مقابل دستگاه بنی امیه مقاوت کند بایستی او هم علم مخالفت را بر می داشت و یا اینکه مثلا به مختار یا عبدالله بن حنظله ملحق می شد و یا رهبری آنها را به دست می گرفت و آشکارا مقاومت مسلحانه می کرد. با در نظر گرفتن وضعیت زمان امام سجاد(ع) می فهمیم که این تفکر با توجه به هدف ائمه یک تفکر نادرستی است.»(ص193) چراکه ایشان با انجام چنین حرکاتی آن تعداد محدود شیعه ای هم که باقی مانده از بین رفته و امکان حرکات جدی درزمان های بعد نیز از بین می رود.
یعنی هرچند هدف اصلی ایشان تشکیل حکومت اسلامی است ولی این هدف در زمان ایشان هدفی میان مدت است و نه کوتاه مدت. به بیان دیگر قرار نبوده که در زمان ایشان حکومت اسلامی تشکیل شود بلکه بایستی زمینه ها مساعد شود تا در دوره امامت دیگر ائمه این امر تحقق یابد.
ب) اهداف امام سجاد(ع)
همان طور که گفته شد آن هدف نهایی که حضرت دنبال می کنند تشکیل حکومت اسلامی است. اما تحقق این هدف مستلزم تحقق چند پیش شرط می باشد. که این پیش شرط ها در واقع اهداف اصلی فعالیت عملی حضرت را شکل می دهند. این موارد عبارتند از:
1) «باید اندیشه درست اسلامی که ائمه حامل واقعی آن هستند و همین اندیشه است که باید مبنای حکومت اسلامی قرار بگیرد، تدوین و تدریس و منتشر شود.»(ص195) حضرت در دورانی به سر می برند که مردم در فساد عقیدتی غرق می باشند و دنیا طلب در آنها موج می زند. در این راستا حضرت برای درمان بشر روزگارشان نسخه ی صحیفه سجادیه را تجویز می فرمایند و در قالب آن مبانی تفکر اصیل اسلامی یعنی توحید، نبوت، مقام معنوی انسان، ارتباط با خدا و بقیه موارد را تدوین می نمایند.
2) «آشنا کردن مردم نسبت به حقانیت کسانی که حکومت باید به دست آنها تشکیل شود.»(ص196) در فضایی که تبلیغات مسموم دشمن باعث شده تا کسی به مقام معنوی ائمه اعتقاد نداشته باشد؛ حضرت باید حقانیت اهل بیت و اینکه حکومت از آن آنهاست را به اثبات رسانند.
3) «امام سجاد باید تشکیلاتی به وجود آورند که آن تشکیلات بتواند محور اصلی حرکت های سیاسی آینده باشد.»(ص196)
ج) اقدامات و روش های مبارزاتی امام سجاد(ع)
در دو قسمت گذشته سعی شد تا در گام نخست مکان شروع حرکت(مقتضیات زمانی دوران امامت ایشان) و در گام بعد مقصدی که حضرت می خواهند آن را تحقق بخشند (اهداف حضرت) ترسیم شود. در این قسمت به ابزارهایی که حضرت به وسیله آنها میخواهند این مسیر را طی نمایند اشاره می شود. از این رو ابتدا به اشکال مختلف بیانات حضرت می پردازیم و سپس به برخی مواضع مقتدرانه حضرت اشاره می نماییم.
زمینه ی شناخت امام سجاد (ع) در روزگار ما زمینه ی مساعدی نمی باشد. متأسفانه تصویری که از این امام همام در اذهان شکل گرفته تصویری نادرست و یا لااقل بسیار ناقص می باشد. به صورتی که هنوز در بین برخی از مومنین آنچه که از یاد حضرت به اذهان متبادر می شود « عابد بیمار» است و در حالت بهتر ایشان را تنها به ممیزه عبادات طولانیشان می شناسند.
به گزارش فرهنگ نیوز ،در میان آثاری که در مورد ائمه اطهار و به صورت مشخص تر درباره امام سجاد (ع) نوشته شده و توانسته باشد اجزاء مختلف زندگی ایشان را به صورتی منسجم در کنار هم قرار داده باشد می توان به کتاب «انسان 250 ساله» اشاره نمود. این کتاب مشتمل بر بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی-مبارزاتی ائمه معصومین می باشد. این اثر در واقع «یک فرا تحلیل تاریخی است؛ که به جای شرح و تفصیل وقایع زندگی ائمه، نگاهی کل گرا به زندگی هر یک از معصومین باتوجه به بستر تاریخی دوره مربوطه و در راستای مقصود واحدی که همه ی این بزرگواران دنبال می کردند ارائه می دهد.»( انسان 250 ساله، ص10)[1] در این نوشته سعی شده تا چکیده ای منسجم از فصولی که فضای پس از حادثه عظیم کربلا و دوران امامت امام سجاد را تبیین نموده ارائه نماییم.
ایده اصلی رهبری انقلاب این است که اساسا برای اینکه سیره ی هر فردی به معنای واقعی آن روشن شود لازم است تا جهت گیری کلی او مشخص گردد. در سایه مشخص شدن این گرایش کلی است که حوادث جزئی معنی می یابد.به همین دلیل برای درک صحیح اقداماتی که بعضا در سیره معصومین منسجم به نظر نمی رسند لازم است تا آن جهت گیری کلی آنان را درک کنیم. و آن جهت گیری کلی تلاش برای برپایی حکومت اسلامی است. در حقیقت ایشان با این ایده، یک چارچوب تحلیلی برای مطالعه سیره معصومین ارائه می دهند تا به کمک آن بتوان به درک عمیق تری از زندگانی معصومین نائل آمد.
این جهت کلی درباره امام سجاد(ع) نیز صادق است. یعنی تمامی اقدامات ایشان از جمله دعاها و مناجات ها و مواضع ایشان در قبال دوستان و دشمنان، تمامی معنایی سیاسی یافته و قدمی در راستای تشکیل حکومت می باشد. برای بررسی زندگانی حضرت در گام نخست می توان دوران ایشان را به دلیل تفاوت روشی حضرت به دو دوره تقسیم نمود: دوران اولیه؛ کوتاه و انقلابی – دوران ثانویه؛ طولانی، ملایم و ریشهدار.
1- دوران اولیه: کوتاه و انقلابی
منظور دوران اسارت حضرت می باشد که پس از واقعه عظیم عاشورا شروع می شود. امام را در این دوره «به صورت یک انقلابی پرخروشی می بینید که کمترین سخنی را تحمل نمی کند و در برابر چشم همه، پاسخ های دندان شکن به دشمنان مقتدر خود می دهد.»(ص170) در برابر عبید الله بن زیاد به نحوی سخن می راند که او قصد جان ایشان را می نماید.
«در شام، چه در مجلس یزید و چه در مسجد در برابر انبوه جمعیت، حقایق را با روشن ترین بیان برملا می کند، و این گفتار ها و خطبه ها متضمن حقانیت اهل بیت برای خلافت، و افشای جنایت های دستگاه حاکم موجود، و هشدار تلخ و زننده به آن مردم غافل و ناآگاه است.»(ص170) زبان تند و برنده و صریح حضرت در این دوره از آن روست که زمینه ی کار و فعالیت خود در آینده را مهیا کند. و آن زمینه، هک شدن تمامی آنچه که بر حسین (ع) و یارانش در عاشورا روا داشته شد، در اذهان مردمان آن روزگار بود. ایشان با گسترش پیام شهادت غریبانه اباعبدالله شوره زار قلب های مردمان روزگار خویش را آماده می نمایند تا امکان پاشیدن دوباره بزرهای معارف الهی در آنان فراهم آید.
2- دوران ثانویه: طولانی، ملایم و ریشهدار
پس از اتمام دوران اسارت یک تغییر رویکردی در فعالیت های حضرت پدید می آید. یعنی آن فعالیت های تند و تیز و انقلابی تبدیل به رویه ای ملایم و نرم می شود و مبارزات در قالب تقیه امتداد می یابد.برای درک چرایی این تغییر لازم است به زمینه و زمانه دوران امامت حضرت توجه داشته باشیم. در ادامه می خواهیم بر این دوران تاکید کرده و ماهیت فعالیت های سیاسی ایشان را روشن نماییم.
الف) زمینه و زمانه امامت حضرت
این دوران دارای دو ویژگی برجسته می باشد:
نخست می بایست به فضای رعب آلود، وحشت آور و خفقان بار آن دوران اشاره نمود. وقایع مختلفی دست به دست هم می داد تا چنین فضایی ایجاد شود. واقعه عاشورا سبب شد تا شیعیان این طور استدلال کنند که وقتی حکومت به فجیع ترین اشکال بهترین مردمان زمان را به شهادت می رساند، پس چه بر سر ما خواهد آورد. اما با این وجود هنوز سازمان شیعه، به صورت کاملا پنهانی، وجود دارد. اما ضربات بعدی موجودیت آن را با مشکلی اساسی روبرو می نماید. «واقعه حرّه» در سال 63 هجری دوباره ضعف را بر پیکره سازمان شیعه می پوشاند. این ضعف در ادامه با شکست هایی که قیام مختار و قیام توّابین متحمل شدند شدت یافت.
ویژگی دیگر این دوره انحطاط فکری مردم سرزمین های اسلامی و در کنار آن فساد اخلاقی و فساد سیاسی می باشد. که این امر نتیجه بی عنایتی به تعلیمات دین در دوران بیست ساله گذشته بوده است. که باعث شد تا مردم از لحاظ اعتقاد و مایه های ایمانی به شدت پوچ و توخالی گردند. به طور مثال در این دوران دستگاه خلافت نبوت را زیر سوال می برد و تلاش می کند تا شأن خلافت را افضل از نبوت نشان دهد.
در همین راستا عنوان خلیفه رسول الله به خلیفه الله تغییر می کند و می خواهند منشاء مشروعیت خود را مستقیما به خداوند متصل نمایند. در نابسامانی اوضاع فرهنگی و اعتقادی این دوره همین بس که وقتی شاعری هرزهگو به نام عمر بن ابی ربیعه می میرد در مکه و مدینه عزای عمومی برپا می شود. و تأسف می خورند که چرا حرم الهی از چنین فردی خالی گشته است. در کنار این «اغلب شخصیت های بزرگ سر در آخور تمنیات مادی که به وسیله رجال حکومت برآورده می شد، داشتند.»(ص192)
علاوه بر این دو ویژگی باید به این نکته نیز توجه نمود که حضرت در زمانی به امامت می رسند که «زبدگان از اصحاب امام حسین در ماجرای عاشورا و یا در ماجرای توابین به شهادت رسیدند، اما آن کسانی که باقی مانده بودند آن قدر جرأت و شهامت که اجازه بدهد در مقابل قدرت سلطه جبار یزید و سپس مروان بتوانند حرف حق خودشان را بزنند نداشتند.»(ص168)
حال بهتر می توان روشی را که حضرت در طول مبارزات سیاسی خود در پیش می گیرند را درک نمود. «بعضی فکر می کنند اگر امام سجاد می خواست در مقابل دستگاه بنی امیه مقاوت کند بایستی او هم علم مخالفت را بر می داشت و یا اینکه مثلا به مختار یا عبدالله بن حنظله ملحق می شد و یا رهبری آنها را به دست می گرفت و آشکارا مقاومت مسلحانه می کرد. با در نظر گرفتن وضعیت زمان امام سجاد(ع) می فهمیم که این تفکر با توجه به هدف ائمه یک تفکر نادرستی است.»(ص193) چراکه ایشان با انجام چنین حرکاتی آن تعداد محدود شیعه ای هم که باقی مانده از بین رفته و امکان حرکات جدی درزمان های بعد نیز از بین می رود.
یعنی هرچند هدف اصلی ایشان تشکیل حکومت اسلامی است ولی این هدف در زمان ایشان هدفی میان مدت است و نه کوتاه مدت. به بیان دیگر قرار نبوده که در زمان ایشان حکومت اسلامی تشکیل شود بلکه بایستی زمینه ها مساعد شود تا در دوره امامت دیگر ائمه این امر تحقق یابد.
ب) اهداف امام سجاد(ع)
همان طور که گفته شد آن هدف نهایی که حضرت دنبال می کنند تشکیل حکومت اسلامی است. اما تحقق این هدف مستلزم تحقق چند پیش شرط می باشد. که این پیش شرط ها در واقع اهداف اصلی فعالیت عملی حضرت را شکل می دهند. این موارد عبارتند از:
1) «باید اندیشه درست اسلامی که ائمه حامل واقعی آن هستند و همین اندیشه است که باید مبنای حکومت اسلامی قرار بگیرد، تدوین و تدریس و منتشر شود.»(ص195) حضرت در دورانی به سر می برند که مردم در فساد عقیدتی غرق می باشند و دنیا طلب در آنها موج می زند. در این راستا حضرت برای درمان بشر روزگارشان نسخه ی صحیفه سجادیه را تجویز می فرمایند و در قالب آن مبانی تفکر اصیل اسلامی یعنی توحید، نبوت، مقام معنوی انسان، ارتباط با خدا و بقیه موارد را تدوین می نمایند.
2) «آشنا کردن مردم نسبت به حقانیت کسانی که حکومت باید به دست آنها تشکیل شود.»(ص196) در فضایی که تبلیغات مسموم دشمن باعث شده تا کسی به مقام معنوی ائمه اعتقاد نداشته باشد؛ حضرت باید حقانیت اهل بیت و اینکه حکومت از آن آنهاست را به اثبات رسانند.
3) «امام سجاد باید تشکیلاتی به وجود آورند که آن تشکیلات بتواند محور اصلی حرکت های سیاسی آینده باشد.»(ص196)
ج) اقدامات و روش های مبارزاتی امام سجاد(ع)
در دو قسمت گذشته سعی شد تا در گام نخست مکان شروع حرکت(مقتضیات زمانی دوران امامت ایشان) و در گام بعد مقصدی که حضرت می خواهند آن را تحقق بخشند (اهداف حضرت) ترسیم شود. در این قسمت به ابزارهایی که حضرت به وسیله آنها میخواهند این مسیر را طی نمایند اشاره می شود. از این رو ابتدا به اشکال مختلف بیانات حضرت می پردازیم و سپس به برخی مواضع مقتدرانه حضرت اشاره می نماییم.