فصل ششم
به لندن فرا خوانده شدم، پس از ملاقات با مسئولان مربوطه و ارائه گزارش ها، خيلى خوش حال شدند و گزارش هاى رسيده «صفيّه» نيز مثبت بودن عملكرد مرا تأييد مى كرد. متوجه شدم براى حفظ و مراقبت من مأموران ويژه اى اعزام شده و دائماً مرا حفاظت مى كنند. در ملاقات با وزير مستعمرات، او مرا خيلى ستود و از مهارتم در نفوذ و تسلط بر «شيخ محمد بن عبدالوهاب»، فوق العاده خوشنود بود. نگرانى خودم را در مورد بى خبرى از سرنوشت محمد (مسافرت او به اصفهان) گفتم، ولى وزير اعلام كرد، نگران نباش، مأموران مخفى ما او را زير نظر دارند و به شيراز نيز مسافرت كرده است و مأمورى به نام «عبد الكريم» همراه او و زنى به نام «آسيه» را براى او صيغه كرده است!. خلاصه ما چهار نفر: عبد الكريم، صفيه، آسيه و نويسنده (همفر)، محمد بن عبدالوهاب را براى قبول مسئوليت هاى آينده تربيت مى كرديم. آماده مأموريت جديد شدم، معاون وزير مرا به اتاق ويژه اى برد، در اتاق در اطراف ميز، ده نفر نشسته بودند، خيلى تعجب كردم زيرا افراد عبارت بودند: 1ـ فردى شبيه امپراطورى عثمانى 2ـ فردى شبيه شيخ الإسلام عثمانى 3ـ فردى شبيه پادشاه ايران 4ـ فردى شبيه عالم شيعى مذهب در دربار ايران 5ـ فردى شبيه مرجع تقليد شيعيان نجف و چند منشى و مترجم. معاون شروع به صحبت كرد و گفت: اين پنج نفر در شكل و قالب شخصيت اصلى، به صورت بدلى در آمده به افكار و ايده هاى خود، چنانچه مأموران ما گزارش داده اند مسلط هستند و اگر می خواهى از آن ها سؤال كن تا متوجه شوى! و من پرسش هايى كردم و آن ها 70% واقعى پاسخ مى دادند! معاون در پايان، كتابى كه حدود 1000 صفحه داشت، به من داد كه در آن حجم زيادى از گزارش های مأموران بريتانيا در سراسر جهان همراه با رهنمودها، راه حل ها و دستور العمل هاى لازم براى هر منطقه و كشور آمده بود، پس از مطالعه سه هفته اى آن را مسترد كردم. كتاب دومى را دريافت و پس از مطالعه اطلاعات مذهبى و آداب و رسوم آن ها و همين طور نقاط قوت و امتيازاتى كه مسلمانان (شيعه و سنى) و كشورهاى مختلف با گرايش ها و عقيده هاى مسلمانان و كشورهاى خاورميانه دارا هستند، آمده بود را مطالعه كردم نام اصلى كتاب «چگونه اسلام را نابود كنيم؟!» بود، معاون وزير گفت: نبايد زياد عجله كرد، طرح هاى ما تا يك قرن آينده جواب مناسب را مى دهد. ]تأسيس دولت اشغال گر اسرائيل و تسلط وهابيان و آل سعود در حجاز، مركز جهان اسلام و پايگاه وحى، نتيجه طرح هاى دراز مدت استعمار انگلستان است [.
به لندن فرا خوانده شدم، پس از ملاقات با مسئولان مربوطه و ارائه گزارش ها، خيلى خوش حال شدند و گزارش هاى رسيده «صفيّه» نيز مثبت بودن عملكرد مرا تأييد مى كرد. متوجه شدم براى حفظ و مراقبت من مأموران ويژه اى اعزام شده و دائماً مرا حفاظت مى كنند. در ملاقات با وزير مستعمرات، او مرا خيلى ستود و از مهارتم در نفوذ و تسلط بر «شيخ محمد بن عبدالوهاب»، فوق العاده خوشنود بود. نگرانى خودم را در مورد بى خبرى از سرنوشت محمد (مسافرت او به اصفهان) گفتم، ولى وزير اعلام كرد، نگران نباش، مأموران مخفى ما او را زير نظر دارند و به شيراز نيز مسافرت كرده است و مأمورى به نام «عبد الكريم» همراه او و زنى به نام «آسيه» را براى او صيغه كرده است!. خلاصه ما چهار نفر: عبد الكريم، صفيه، آسيه و نويسنده (همفر)، محمد بن عبدالوهاب را براى قبول مسئوليت هاى آينده تربيت مى كرديم. آماده مأموريت جديد شدم، معاون وزير مرا به اتاق ويژه اى برد، در اتاق در اطراف ميز، ده نفر نشسته بودند، خيلى تعجب كردم زيرا افراد عبارت بودند: 1ـ فردى شبيه امپراطورى عثمانى 2ـ فردى شبيه شيخ الإسلام عثمانى 3ـ فردى شبيه پادشاه ايران 4ـ فردى شبيه عالم شيعى مذهب در دربار ايران 5ـ فردى شبيه مرجع تقليد شيعيان نجف و چند منشى و مترجم. معاون شروع به صحبت كرد و گفت: اين پنج نفر در شكل و قالب شخصيت اصلى، به صورت بدلى در آمده به افكار و ايده هاى خود، چنانچه مأموران ما گزارش داده اند مسلط هستند و اگر می خواهى از آن ها سؤال كن تا متوجه شوى! و من پرسش هايى كردم و آن ها 70% واقعى پاسخ مى دادند! معاون در پايان، كتابى كه حدود 1000 صفحه داشت، به من داد كه در آن حجم زيادى از گزارش های مأموران بريتانيا در سراسر جهان همراه با رهنمودها، راه حل ها و دستور العمل هاى لازم براى هر منطقه و كشور آمده بود، پس از مطالعه سه هفته اى آن را مسترد كردم. كتاب دومى را دريافت و پس از مطالعه اطلاعات مذهبى و آداب و رسوم آن ها و همين طور نقاط قوت و امتيازاتى كه مسلمانان (شيعه و سنى) و كشورهاى مختلف با گرايش ها و عقيده هاى مسلمانان و كشورهاى خاورميانه دارا هستند، آمده بود را مطالعه كردم نام اصلى كتاب «چگونه اسلام را نابود كنيم؟!» بود، معاون وزير گفت: نبايد زياد عجله كرد، طرح هاى ما تا يك قرن آينده جواب مناسب را مى دهد. ]تأسيس دولت اشغال گر اسرائيل و تسلط وهابيان و آل سعود در حجاز، مركز جهان اسلام و پايگاه وحى، نتيجه طرح هاى دراز مدت استعمار انگلستان است [.