10 حکم شرعی در 10 حدیث از امام حسن عسکری(علیه السلام)

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
به نام خدایی که در این نزدیکی است.
در این نوشتار 10 حدیث که در اون احادیث 10 حکم شرعی هست از امام حسن عسکری(علیه السلام) انتخاب شده که در روز شهادت این امام همام تقدیم میشود امید است حضرت منجی دوازدهم بپذیرند

1. خطروسواس

چنانچه از امام عسکری علیه السلام در مورد افراط در وضو گرفتن و مصرف بیرویۀ آب سؤال كنیم، ایشان در جواب فرموده است: «مَنْ تَعَدَّى فِی طَهُورِهِ كَانَ كَنَاقِضِه؛ (1) هر كس از وضوى خود تعدّى كند (زیاده از مقرّر بشوید، یا آب بریزد)، همانند نقض‏ كننده و باطل‏ كننده آن است.» یعنی با وسواس و افراط در وضو، عمل خود را باطل میکند.

2. لباس نماز گزار
محمد بن عبدالجبار در موضوع لباس نمازگزار از محضر حضرت چنین پرسید: «آیا جایز است نماز خواندن در کلاهی که پشم حیوان حرام گوشت بر آن است یا تکهای ابریشم و یا قطعهای از پشم خرگوش در آن است؟»

امام علیه السلام فرمود: «لَا تَحِلُّ الصَّلَاةُ فِی الْحَرِیرِ الْمَحْضِ وَ إِنْ كَانَ الْوَبَرُ ذَكِیاً حَلَّتِ الصَّلَاةُ فِیهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى؛ (2)

نماز خواندن [نمازگزار مرد] در لباس تهیه شده از ابریشم خالص جایز نیست؛ امّا اگر [لباس نمازگزار] از پشم حیوان تذکیه شده (ذبح شرعی شده) [تهیه شده] باشد، نماز در آن صحیح است، به خواست خداوند.»

3. برکات جمع بین الصلاتین
در حالی که مخالفان شیعه در موضوع جمع بین الصلاتین به ما ایراد میگیرند که این خلاف سنت است، امام عسکریعلیهالسلامبرای حل مشکل عباس ناقد، وی را به جمع بین الصلاتین راهنمایی میکند. او میگوید: تمام اموالم بر اثر حادثهای از دستم رفت و تمام دوستان، همکاران و آشنایان از اطرافم پراکنده شدند و من خیلی ناراحت و پریشان احوال شدم. در این وضعیت به محضر امام حسن عسکریعلیهالسلامپناه بردم و مشکلاتم را عرضه داشتم. امام علیه السلام به من فرمود: «اجْمَعْ بَینَ الصَّلَاتَینِ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ تَرَى مَا تُحِبُّ؛ (3) نماز ظهر و عصر را بدون فاصله و پشت سر هم بخوان، آنچه را دوستداری میبینی [و به خواسته ات میرسی].»

4.فلسفه روزه
حمزۀ بن محمد از امام علیه السلام در باره فلسفه روزه سؤال کرد. امام علیه السلام در پاسخ فرمود: «لِیجِدَ الْغَنِی مَضَضَ الْجُوعِ فَیحِنَّ عَلَى الْفَقِیرِ؛ (4) [یکی از حکمتهای روزه این است که] ثروتمند، سختی و مشقت گرسنگی را احساس کند و به فرد نیازمند بیشتر عطوفت و مهربانی داشته باشد.»

5.پرداخت زکات
علی بن بلال، از یاران نزدیک امام عسکری علیه السلام، در موضوع مصرف زکات، نامه ای به امام علیه السلام نوشت و از محضر حضرت سؤال کرد که آیا میتوانم زکات و صدقه مالم را به نیازمندان از غیر اصحاب خودم (غیر شیعیان) پرداخت کنم.

امام علیه السلام در پاسخ نوشت: «لَا تُعْطِ الصَّدَقَةَ وَ الزَّكَاةَ إِلَّا لِأَصْحَابِكَ؛ (5) [علی بن بلال!] صدقه و زکات خود را به غیر از اصحاب [شیعۀ] خودت نپرداز.»



6. حج و وصیت
ابراهیم بن مهزیار به امام ابو محمّد عسكرى علیه السلام نامه ای نوشت: «به محضر امام اعلام میدارم كه یار با وفای شما، جناب علىّ بن مهزیار وصیت كرده است كه از در آمدِ مزرعه‏اى كه یک چهارم آن را برای شما قرار داده است، سالى یك حجّ تمتع در برابر بیست دینار بهجا آورند، و از زمانِ قطع راه بصره، مخارجِ سفر دو برابر شده است، و مردم به بیست دینار اكتفا نمیكنند و همچنین دو حجّ براى عدّه‏ اى از موالى شما وصیت كرده است.» امام علیه السلام در جواب نوشت: «یجْعَلُ ثَلَاثُ حِجَجٍ حَجَّتَینِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى‏؛ (6) ان شاء اللَّه تعالى به جاى سه حجّ دو حجّ قرار میدهند.»


7.حکم تقیه
روزی یكى از أصحاب امام حسن عسکری علیه السلام، در مجلس آن حضرت به آن گرامی عرضه داشت كه یكى از برادران شیعه، نزد من آمد و از من پرسید: «من گرفتار مخالفان مذهب شیعه شدهام و آنان مرا در مسئله امامت، میآزمایند و قسم مى‏ دهند، جانم در خطر است، چه كنم تا از دستشان نجات یابم؟»

من به او گفتم: «مگر چه مى‏ گویند؟» گفت: «مى‏ گویند كه آیا معتقدى فلانى پس از رسول خداصلی الله علیه وآله امام است و من چاره ‏اى جز گفتن آرى ندارم و گر نه مرا به باد كتك مى‏ گیرند. من هم به ناچار گفتم: «نَعَم؛ آرى» و قصدم گفتن «نَعَمَاً» از انعام بود كه شامل شتر، گاو و گوسفند مى‏ شود؛ امّا آنان اصرار میکنند و مى ‏گویند بگو: «وَاللهِ؛ بهخدا سوگند.»

ای پسر رسول الله! من به آن شیعه مظلوم گفتم: «اگر گفتند بگو «و اللَّه» تو بگو «ولّى»؛ از فلان كار صرف نظر كرد؛ زیرا آنان پى نخواهند برد و تو جان سالم بهدر برى.»
پس به من گفت: «اگر به صورت واضح از من خواستند بگویم «و اللَّه» و «ها» را در آن آشكار كن، چه كنم؟»
گفتم: «بگو: «وَ اللَّهُ؛ (و خداوند) و «ها» را رفع بده؛ زیرا در صورت عدم كسره دادن به «ها»، سوگند شمرده نمى‏ شود.» آن دوستِ مؤمن رفت و پس از مدّتى نزد من آمد و گفت: «همان مطالب را بر من عرضه داشتند و مرا قسم دادند، و همان طور كه تو گفتى عمل كردم.»

امام حسن عسكرىّعلیهالسلامبه او فرمود: «أَنْتَ كَمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الدَّالُّ عَلَى الْخَیرِ كَفَاعِلِهِ، لَقَدْ كَتَبَ اللَّهُ لِصَاحِبِكَ بِتَقِیتِهِ بِعَدَدِ كُلِّ مَنِ اسْتَعْمَلَ التَّقِیةَ مِنْ شِیعَتِنَا وَ مُوَالِینَا وَ مُحِبِّینَا حَسَنَةً، وَ بِعَدَدِ مَنْ تَرَكَ التَّقِیةَ مِنْهُمْ حَسَنَةً أَدْنَاهَا حَسَنَةٌ لَوْ قُوبِلَ بِهَا ذُنُوبُ مِائَةِ سَنَةٍ لَغُفِرَتْ وَ لَكَ بِإِرْشَادِكَ إِیاهُ مِثْلُ مَا لَه‏؛ (7) تو مشمول همان فرمایش رسول خداصلی الله علیه وآله هستى كه فرمود: «راهنماى به خیر همچون انجام دهنده آن است.» خداوند براى رفیق تو به سبب تقیه‏ اى كه كرد به شمار افرادى از شیعیان و موالیان و دوستداران ما كه تقیه را به كار بسته ‏اند، حسنه عطا کرده و به تعداد افرادى كه تقیه را ترك گفته‏ اند نیز حسنه نوشته است. كمترین آن حسنه، آن است كه اگر با گناهان صد سال روبه رو شود، همه آمرزیده شود، و براى تو به سبب این راهنمایى و ارشاد، همانند او حسنه خواهد بود.»


8. معاملات حرام
محمد بن حسن، طی نامهای از محضر امام پرسید: «فردی با پولی که از راهزنان یا سارقان میگیرد وسیله ای یا خادمی میخرد. آیا جایز است از ثمرات و منافع اینها بهرهبرداری کند؟» امام در پاسخ نامه مرقوم فرمودند: «لَا خَیرَ فِی شَی‏ءٍ أَصْلُهُ حَرَامٌ وَ لَا یحِلُّ اسْتِعْمَالُهُ؛ (87) [به طور کلی] هر چیزی که در اصل، حرام باشد خیری در آن نیست و استعمال آن هم حرام میباشد.»


9. خرید دربست زمین
محمد بن حسن صفار، ضمن مکاتبهای از محضر امام چنین استفتا کرد: «مردی از فردی زمینی با مرزبندی دقیق و تشخیص حدود چهارگانۀ آن خریده است. در این زمین زراعت، درخت خرما و درختان دیگری وجود دارد؛ امّا در قولنامه، چیزی در این باره نوشته نشده و ذکری از زراعت و درختانِ داخل زمین، به میان نیامده است؛ البته در متن قرار داد به طور کلی، قید شده است که خریدار آنجا را با تمام حقوق داخلی و خارجی خریداری کرد. آیا زراعت و درختان، داخل در حقوق آن زمیناند یا نه؟» امام پاسخ داد: «إِذَا ابْتَاعَ الْأَرْضَ بِحُدُودِهَا وَ مَا أُغْلِقَ عَلَیهِ بَابُهَا فَلَهُ جَمِیعُ مَا فِیهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ؛ (9) هرگاه [مشتری]، زمین را با تمام حدودش به طور دربست بخرد، همه آنچه در آن قرار دارد مال خریدار است؛ انشاءالله [اینگونه عمل خواهید کرد].»


10. خریدن یک طبقه
محمّد بن حسن صفّار، نامه‏اى به امام عسكرى علیه السلام نوشت و پرسید: «مردى از یك ساختمان دو طبقه، طبقه اوّل را با تمام خصوصیات و حقوق آن خریدارى كرد. آیا خریدار، حقّى در مرتبه فوقانى آن دارد یا نه؟»

امام علیه السلام مرقوم فرمودند: «لَیسَ لَهُ إِلَّا مَا اشْتَرَاهُ بِاسْمِهِ وَ مَوْضِعِهِ إِنْ شَاءَ اللَّه؛ (10) ‏او جز آنچه را به اسم و خصوصیات آن خریده است مالك نیست.» یعنی خریدار، فقط طبقه اول را مالک است. به خواست خداوند [اینگونه عمل خواهید کرد].»

نکته مهم
بدیهی است که این احادیث به عنوان حکم شرعی مطلق نمیتواند مورد ملاک عمل برای یک مسلمان مکلف قرار بگیرد؛ زیرا مجتهدان جامع شرایط باید این احادیث را بررسی علمی كنند و در نهایت، فتوای فقیهِ مجتهد برای مقلدش حجت شرعی خواهد بود. البته این سخنان نه تنها به عنوان رهنمود اخلاقی و فقهی در اکثر مواد با احکام شرعی و اعتقادات مسلم شیعی سازگار است؛ بلکه برخی از آنها مبنا و مستند فتاوای فقهای عظام قرار میگیرد.
__________________________________________________ ________________
پی نوشتها:
(1). تحف العقول، حسن بن شعبه حرانى، نشر جامعه مدرسین، ص489.
(2). تهذیب ‏الأحكام، محمد بن حسن طوسى، دارالكتب الاسلامیه، ج 2، ص 207، باب ما یجوز الصلاة فیه من اللباس.
(3). الكافی، ج 3، ص 287، باب الجمع بین الصلاتین.
(4). وسائل‏الشیعة، شیخ حر عاملى، مؤسسه آل البیت ‏علیهالسلام، ج 10، ص 8.
(5). تهذیب ‏الأحكام، ج 4، ص 53. از آنجا که علی بن بلال از یاران امام جواد و امام هادیعلیهالسلامنیز محسوب میشود، این احتمال وجود دارد که مکاتبه بهجای حضرت عسکریعلیهالسلام، با یکی از آن دو بزرگوارصورت گرفته باشد.
(6). من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص 445، باب من أوصى فی الحج بدون الكفایة.
(7). الإحتجاج على أهل اللجاج، احمد بن علی طبرسی، نشر مرتضی، مشهد،1403، ج‏2، ص460.
(8). وسائل‏ الشیعه،ج 17، ص 86، باب أنه لا یحل ما یشترى بالمكاسب‏.
(9). تهذیب ‏الأحكام، ج7، ص138، باب الغرر و المجازفة.
10). من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص 242، باب إحیاء الموات و الأرضین.
 
بالا