مد و اقسام آن در تجوید

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
:53:
mad.gif
:53:

[FONT=&amp]مدّ یعنی کشیدن و در اصطلاح تجویدی به معنی امتداد صوت است و در عربی فقط روی این 3 حرف (ا- و-ی) که حروف مدّ نام دارند

با شرائطی که ذکر خواهد شد این علامت (~) را میگذارند و کشیدهتر میخوانند و آنها عبارتند از: [/FONT]



[FONT=&amp]
[/FONT]
[FONT=&amp]1- الف ساکن ما قبل مفتوح، مانند (بَا- تَا- خَا- جَا) که حرف قبل این الفها همه مفتوح می باشند.[/FONT]
[FONT=&amp]
[/FONT]
[FONT=&amp]2- واو ساکن ما قبل مضموم، مانند(بُو- تُو- سُو- قُو) که حرف قبل این واوها همه مضموم می[/FONT][FONT=&amp]باشند.[/FONT]
[FONT=&amp]
-[/FONT]
3 یاء ساکن ما قبل مکسو[FONT=&amp]ر[/FONT][FONT=&amp]، مانند(بِی- جِی- سِی-فِی) که حرف قبل یاء در این کلمات همگی مکسورند.[/FONT]
[FONT=&amp]
[/FONT]
[FONT=&amp]قصر در لغت به معناي كوتاهي و ضد مد مي باشد و در تجويد عبارت است از اداي حروف مدي به اندازة طبيعي و معمولي آن.


[/FONT]
[FONT=&amp]
Demo-Quran2-Ofoghi.jpg
[/FONT]
 

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
حروف و سبب مدّ

براى مدّ، حروف مدّى و سبب مدّ لازم است .

الف ـ حـروف مـدّى : عـبـارت اسـت از: (الف مـاقـبـل مـفـتـوح ، يـاء ماقبل مكسور، واو ماقبل مضموم ).

ب ـ سـبـب مـدّ:عـبـارت اسـت از (هـمـزه و سكون ) و تشديد هم به خاطر آنكه يك حرف ساكن در آن نهفته

است ، سبب مدّ به حساب مى آيد.

چـنـانچه حروف مدّى ، بدون سبب باشد، يعنى بعد از آنها همزه يا سكون نباشد، (مدّ ذاتى ) نام دارد و به

ميزان دو حركت كه حداقلِ كشش حروف مدّى است ، كشيده مى شود، مانند:

اتُونى ـ اُوذينا


كـشـش صـوت را در حروف مدّى به ميزان دو حركت
(قصر)، و سه حركت را(فوق قـصـر) و چـهـار

حـركـت را(تـوسـّط) و پـنـج حـركـت را (فـوق تـوسـّط) و شـش حـركـت را(طول ) نامند.

مقدار مدّ از دو حركت ، كمتر نبوده و از شش حركت نيز بيشتر نمى باشد.

80433664-3506313.jpg

 

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
انواع مدّ

مـدّى كـه سـبـب آن
هـمـزه بـاشـد، بـر دو قـسـم اسـت : (مـدّ متّصل ) و (مدّ منفصل ).

مدّى كه سبب آن
سكون باشد نيز بر دو قسم است . (مدّ لازم ) و (مدّ عارض ).

الف ـ مدّ متّصل : آن است كه حرف مدّ و همزه در يك كلمه باشد و مقدار مدّ آن از 4تا6 حركت خواهد بود، مانند:

يَشاءُ ـ سيئَتْ ـ سُوءُ


ب ـ مـدّ منفصل :
آن است كه حرف مدّ در آخر كلمه و همزه(سبب) در ابتداى كلمه بعد قرار گيرد و مقدار

آن از
2تا5حركت می باشد.


مثال:




بِما اُنْزِلَ ـ فى اَنْفُسِهِمْ ـ كَفَرُوا اِلى ـ عِلْمِهِ اِلاّ ـ مَا لَهُ اَخْلَدَهُ

در دو مـثـال اخـيـر، حـرف مـدّ از اشـبـاع (سـير كردن ) هاء ضمير، توليد شده است كه آنها را (مدّ اشباع ) نيز ناميده اند.



:53:چند نكته:53:


1ـ ميزان
مدّ منفصل نبايد بيشتر از ميزان مدّ متّصل باشد.

2ـ در مـيـزان كـشـش مـدّهـاى مـتـّصـل و مـنـفـصـل ، رعـايـت توازن لازم است ، بدين معنى كه اگر مدّ مـتـّصـل را بـه

طـول خـوانـديـم ، بـايـد تـمـام مـدّهـاى مـتـّصـل را بـه طـول بـخـوانـيـم و يـا اگـر بـراى مـثال ، مدّ منفصل را به قصر

خوانديم ، در مورد ساير مدّهاى منفصل نيز به همين طريق عمل كنيم .

3ـ در مـوارد فـوق بـراى راهـنـمـايـى قـارى قـرآن ، عـلامـتـى بـه ايـن شكل (َّ ) بالاى حروف مدّى قرار داده اند.



QURAN_HQ_PHOTOS-1.jpg

 

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
مدّ لازم

مدّ لازم ، مدّى است كه سبب آن (سكون ذاتى ) باشد.


سـكون ذاتى آن است كه هميشه جزو كلمه بوده باشد، مانند سكون (لام ) در كلمه (آلاْ نَ) در مقابلِ سـكـون

عـارضـى كـه بـه هـنـگـام وقـف ايـجـاد مـى شـود، مثل (نَسْتَعينُ) كه هنگام وقف ، آن را (نَسْتَعينْ) مى خوانيم .

مدّ لازم فقط به طول خوانده مى شود.

مدّ لازم گاهى
حرفى است ، يعنى در حروف مقطّعه آغاز سوره ها قرار دارد، و زمانى كلمه اى است ،

يـعـنـى در كـلمـات قـرآن يـافـت مـى شـود و سـبـب مـدّ لازم ،
گـاهـى مـُخـفَّف (سـكـون) و زمـانى مُثَقَّل

(تشديد) مى باشد.


بنابراين مدّ لازم چهار نوع است :
1
1ـ مدّ لازم حرفى مخفَّف ، مانند: نَّ (نُوَّنْ) ـ قَّ (قآفْ)

ـ2 مدّ لازم حرفى مُثقَّل ، مانند:
الَّمَّ (الف ، لام مّيم )

3ـ مدّ لازم كلمه اى مُخفّف ، مانن
د: آلاْ نَ

4ـ مدّ لازم كلمه اى مُثقَّل ، مانند:
حآجَّ ـ اَتُحاجُّوَّنّى

75756429067725435456.jpg

 

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
مدّ عارض

مـدّ عارض ، مدّى است كه سبب آن سكون عارضى باشد كه در اثر وقف پديد مى آيد و جايز است از دو تا شش حركت

كشيده شود، مانند:


تُكَذِّبانِ (تُكَذِّبانْ) ـ تَعْلَمُونَ ـ (تَعْلَمُونْ) ـ عَليمٌ (عَليمْ)

در مدّهاى عارضى رعايت توازن ، لازم نيست .






tarhx1x1x.jpg

 

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
[FONT=&amp]مدّ لین:[/FONT][FONT=&amp]
[/FONT]
[FONT=&amp]
ساختمان این مدّ با مدّهای دیگر دو تفاوت عمده دارد:[/FONT]
[FONT=&amp]

اولا:
در این مدّ لین حرف مدّ دو عدد میباشد که عبارتند از: 1- یاء ساکنِ ما قبل مفتوح 2- واو ساکن

ما قبل مفتوح.[/FONT]


[FONT=&amp]
ثانیاً: سبب آن نیز فقط ساکن حرف بعد میباشد مانند: (عَیْنْخَیْرْیَوْمْ) پس اگر دارای سکون

لازمی باشند کشش آنها 4 الف میباشد مانند "عَیْنْ" در حروف مقطعه و اگر

دارای سکون عارضی باشند کشش آنها 3 الف میباشد مانند: (خَیْرٌ – یَوْمٌ – خَوْفٌ) که در حال وقف،

سکون عارضی پیدا میکنند.

منبع: کتاب حلیه القرآن
مولف: سید محسن موسوی بلده

[/FONT]
bc80a635049e759325db2ffdf6dc2b6d.gif

 

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
:53:خلاصه مباحث:53:
انواع مد و میزان کشش آنها:


1- مد متصل یا (مد واجب):
میزان کشش: 2 تا 6 شماره
سبب مد : (ء) همزه



2- مد منفصل:
میزان کشش: 2تا 5 شماره
سبب مد:(ء) همزه



3- مد عارض:
میزان کشش 2-4-6 .حداکثر تا 3 برابر مد طبیعی
سبب مد: (سکونی) که در اثر وقف به وجود می آید
.



4- مد لازم:
میزان کشش:حتما 6 شماره
سبب مد: (سکون) ثابت و همیشگی




5- مد لین:
میزان کشش 2-4-6
سبب مد: (سکونی) که در اثر وقف به وجود میآید.

80760663-4632291.jpg

 
بالا