یاد ایام کودکی بخیر؛
نمیدونم انیمیشن ای کیو سان رو یادتون میاد. شخصیت جذاب مهربان و دوست داشتنی و قهرمانی فوق العاده باهوش. انیمیشنی با داستانپردازی خوب و شخصیتپردازی مناسب.
تصور کنید اگه الان ما یه انیمیشن خوب بسازیم که یه کودک, لباس روحانیت شیعه رو پوشیده و برای حل مشکلاتش نماز میخونه چند کشور حاضره اونو برا کودکانشون پخش کنه؟
اما ما چقدر راحت مینشستم و یه کودک با قیافه راهبان بودایی و لباس بودایی رو تماشا میکردیم که برای حل مشکلاتش به اعمال عبادی بودایی رو میاره و با انجام اعمال یوگا مشکلاتش رو حل میکنه؟؟!!
نمیدونم انیمیشن ای کیو سان رو یادتون میاد. شخصیت جذاب مهربان و دوست داشتنی و قهرمانی فوق العاده باهوش. انیمیشنی با داستانپردازی خوب و شخصیتپردازی مناسب.
تصور کنید اگه الان ما یه انیمیشن خوب بسازیم که یه کودک, لباس روحانیت شیعه رو پوشیده و برای حل مشکلاتش نماز میخونه چند کشور حاضره اونو برا کودکانشون پخش کنه؟
اما ما چقدر راحت مینشستم و یه کودک با قیافه راهبان بودایی و لباس بودایی رو تماشا میکردیم که برای حل مشکلاتش به اعمال عبادی بودایی رو میاره و با انجام اعمال یوگا مشکلاتش رو حل میکنه؟؟!!
((بی جهت نیست که دو دهه پس از این کارتون دوست داشتنی کثرت عرفانهای شرقی در کشور به عنوان یک معضل فرهنگی مطرح میشود.))
افلاطون در کتاب جمهوریت خود میگوید: نخستین وظیفه ما این است که سازندگان حکایت را تحت مراقبت قرار دهیم. اگر داستان خوبی ساختند، آن را بپذیریم و اگر بد ساختند، آن را رد کنیم. سپس پرستاران و مادران را وادار کنیم تا تنها حکایتی را که پذیرفته ایم، برای کودکان نقل کنند و متوجه باشیم پرورشی که روح اطفال به وسیله حکایت حاصل میکند، به مراتب بیشتر از تربیتی است که جسم آنها به وسیله ورزش پیدا میکند.
افلاطون در کتاب جمهوریت خود میگوید: نخستین وظیفه ما این است که سازندگان حکایت را تحت مراقبت قرار دهیم. اگر داستان خوبی ساختند، آن را بپذیریم و اگر بد ساختند، آن را رد کنیم. سپس پرستاران و مادران را وادار کنیم تا تنها حکایتی را که پذیرفته ایم، برای کودکان نقل کنند و متوجه باشیم پرورشی که روح اطفال به وسیله حکایت حاصل میکند، به مراتب بیشتر از تربیتی است که جسم آنها به وسیله ورزش پیدا میکند.