- امر به معروف قرآنی
قرآن کتاب آسمانی ما مسلمانان است و برتر از آن کتابی وجود ندارد و هیچ کتابی به پایه ی آن نمی رسد از این رو تاثیر قابل توجهی در دل های مسلمانان دارد و تذکر دهندگان باید از این تاثیر گذاری بهره گیری کنند و ما بهره گیری از آیات قرآن در امر به معروف ونهی ازمنکر را امر ونهی قرآنی می نامیم .
چگونه بگوییم؟
راهکار آن این است که متناسب با گناه فرد آیه ای را از قرآن کریم انتخاب کنیم و با ذکر سوره وشماره آیه ی آن را برای مخاطب خود بخوانیم و ترجمه کنیم و یا تنها ترجمه ی آن را بخوانیم مثلاً
- به کسی که غیبت می کند بگوییم : قرآن می فرماید :
ولا یغتب بعضکم بعضاً
برخی از شما غیبت بعضی دیگر را نکنید(1)
- و یا به مردی که به زنان نامحرم نگاه می کند بگوییم: قرآن می فرماید:
قل للمومنین یغضوا من ابصارهم (2)
به مومنان بگو چشمهای خود را فرو بندند.
- و به زنی که به مردها نگاه می کند بگوییم: قرآن می فرماید:
قل للمومنات یغضضن من ابصارهن.(3)
به زنان مومن بگو چشمهای خود را فرو بندند.
- و یا با کسانی که با مردم بد سخن می گویند بگوییم: قرآن می فرماید:
و قولوا للناس حسناً. (4)
با زبان خوب با مردم سخن بگویید.
- و یا به زنی که با آرایش و جلوه گری در جامعه آمده است بگوییم: قرآن می فرماید:
و قرن فی بیوتکن و لاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی.(5)
در خانه های خود باشید و مانند جاهلیت پیشین آرایش و خودنمایی نکنید.
- و اگر پوشش دینی را مراعات نکرده است بگوییم: قرآن می فرماید:
و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن.(6)
زنان باید با سرانداز خود سر و گردن و سینه خویش را بپوشانند.
- و اگر زینتهای خود را آشکار کرده است بگوییم: قرآن می فرماید:
و لا یبدین زینتهن.(7)
زنان زینتهای خود را آشکار نکنند.
نمونه عملی
وقتی عمرولیث به نیشابور آمد لشکریان او در خانه های مردم وارد شدند و کار را بر مردم شهر تنگ گرفتند و در آن هنگام زنی نزد او رفت و زبان به شکوه گشود و گفت زنی بیوه ام، چهار فرزند کوچک دارم، خانه هایم را لشکریان تو گرفتندو من با بچه های خود بی سرپناه مانده ام و به خواری و رسوایی افتاده ایم اگر حکم کنی یکی از خانه های ما را برگردانند از عدل و احسان تو بعید نخواهد بود.
عمرو خشمگین شد و گفت: لشکریان من از سیستان به دنبال خود خانه ای نیاورده اند که در آن ساکن شوند و مگر تو قرآن نخوانده ای که خدا می فرماید:
ان الملوک اذا دخلوا قریه افسدوها و جعلوا اعزه اهلها اذلهً. (8)
پادشاهان هر گاه به قریه ای وارد شوند آن را خراب می کنند و عزیزان آن را به ذلت می کشانند.
زن گفت: ای پادشاه مگر چند آیه بعد از آن را فراموش کرده ای که درباره ستمکاران و خانه های آنها می فرماید:
فتلک بیوتهم خاویه بما ظلموا. (9)
اینها خانه های آنهاست که چون ستم کردند ویران شد.
عمرو خشمگین شد و گفت: لشکریان من از سیستان به دنبال خود خانه ای نیاورده اند که در آن ساکن شوند و مگر تو قرآن نخوانده ای که خدا می فرماید:
ان الملوک اذا دخلوا قریه افسدوها و جعلوا اعزه اهلها اذلهً. (8)
پادشاهان هر گاه به قریه ای وارد شوند آن را خراب می کنند و عزیزان آن را به ذلت می کشانند.
زن گفت: ای پادشاه مگر چند آیه بعد از آن را فراموش کرده ای که درباره ستمکاران و خانه های آنها می فرماید:
فتلک بیوتهم خاویه بما ظلموا. (9)
اینها خانه های آنهاست که چون ستم کردند ویران شد.
عمرولیث از شنیدن این آیه چنان متاثر شد که اشک از چشمش جاری گردید و فوراً حکم کرد که تمام لشکر از شهر بیرون روند و در صحرا خیمه زنند.(10)
__________________________________________________ __________________
1)سوره حجرات ، آیه 13
2)سوره نور ، آیه 31
3) سوره نور ، آیه 31
4)سوره بقره ، آیه 83
5)سوره احزاب ، آیه 33
6) سوره سوره نور آیه 31.
7)سوره نور آیه 31
8) سوره نمل آیه 34.
9)سوره نمل آیه 52.
10) لطایف الطوایف ، ص136
برگرفته از:معجزه زبانی.محمدرضا اکبری،فصل دوم شیوه های امر و نهی زبانی