اگر جواب شمر را خوب دقت کنید میبینید برای کمرنگ کردن سخنان زهیر که برای آگاهی جمعیت و لشکریان لب به موعظه گشوده
چگونه شروع به تخریب میکند و او را محکوم به ریاست طلبی میکند
چون از مقام وموقعیت زهیر همگان اطلاع دارند جوری وانمود میکند که زهیر به هوای مقام و منسبی در حکومت به امام پیوسته است
خب این بسیار ذهن لشکریان را برای جنگ و قتال تشنه تر میکند و آنان هم حرفهای عوام پسندانه را به راحت قبول میکنند
.....................
و اما در ادامه قسمت یازدهم مکالمات مختار با عبدالله بن زیبر را میبینیم که چه نکات مهمی را در خود دارد
مختار: چه فرقی است بین آل زبیر و آل امویه وقتی بناست بر یک شیوه حکومت کنند ؟ با این اوصاف شما و یزید یک جور فکر می کنید ،برای چه با او مخالف هستید؟
عبدالله زبیر: من ،من با یزید بر سر شریعت مشکل دارم مسلمان، به سیاست او که معترض نیستم ،به دیانت او معترضم ،مختار تو تشنه به خون یزیدی ،من هم هستم ،تو خون خواه حسینی ،من هم خون خواه اویم ،بیعت کن قال قضیه را بکن
مختار: به یک شرط
عبدالله زبیر:شرط؟ چه شرطی؟!!
مختار: عراق عرب
عبدالله زبیر: پس درد مختار هم داغ حسین نیست ،خون خواهی حسین بهانه ای برای رسیدن به حکومت عراق
چگونه شروع به تخریب میکند و او را محکوم به ریاست طلبی میکند
چون از مقام وموقعیت زهیر همگان اطلاع دارند جوری وانمود میکند که زهیر به هوای مقام و منسبی در حکومت به امام پیوسته است
خب این بسیار ذهن لشکریان را برای جنگ و قتال تشنه تر میکند و آنان هم حرفهای عوام پسندانه را به راحت قبول میکنند
.....................
و اما در ادامه قسمت یازدهم مکالمات مختار با عبدالله بن زیبر را میبینیم که چه نکات مهمی را در خود دارد
مختار: چه فرقی است بین آل زبیر و آل امویه وقتی بناست بر یک شیوه حکومت کنند ؟ با این اوصاف شما و یزید یک جور فکر می کنید ،برای چه با او مخالف هستید؟
عبدالله زبیر: من ،من با یزید بر سر شریعت مشکل دارم مسلمان، به سیاست او که معترض نیستم ،به دیانت او معترضم ،مختار تو تشنه به خون یزیدی ،من هم هستم ،تو خون خواه حسینی ،من هم خون خواه اویم ،بیعت کن قال قضیه را بکن
مختار: به یک شرط
عبدالله زبیر:شرط؟ چه شرطی؟!!
مختار: عراق عرب
عبدالله زبیر: پس درد مختار هم داغ حسین نیست ،خون خواهی حسین بهانه ای برای رسیدن به حکومت عراق