نگاهی به زندگی حضرت خدیجه (س)

سرباز مولا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
حضرت خدیجه(س) از خاندانی اصیل و ممتاز در سال عامالفیل و یا حدود 3 سال بعد از آن به دنیا آمد. این بانوی بزرگوار به دلیل منش ارجمند و شخصیت ویژه به لقب هایی مفتخر گردیده که هر یک از القاب ترجمان بینش و منش بالایش و نشانگر بعدی از ابعاد چندگانه شخصیت ایشان است. برخی از القاب وی به استناد روایات، طاهره، مبارکه، صدیقه، زکیه، راضیه و کبری است. حضرت خدیجه(س) دارای کینه هایی نیز از جمله ام الزهرا، ام الصعالیک، ام الیتامی و ام المومنین بودند. حضرت خدیجه(س) از خانواده اشراف بود و میراثی داشت که آن را سرمایه نمود و به شرط مضاربه در کاروان بازرگانی«قریش» تجارت می کرد، ثروت وی به اندازه ای بود که در عصر جاهلیت او را «بانوی قریش» می نامیدند. حضرت خدیجه(س) بر اثر تدبیر و سعی و کوشش در تجارت و امور اقتصادی و هوشمندی توانسته بود از ثروتمندان عصر خود باشد، اما ناگفته نماند که هدف خدیجه(س) در تجارت، ثروت اندوزی نبود و هرگز تجارت را به عنوان وسیله ای برای کسب درآمدهای سرشار اما نامشروع به کار نبرد. ایشان هرگز درپی سودجویی و منفعت طلبی های شخصی و بی رویه نبود، بلکه تا سر حد امکان به درماندگان و یتیمان کمک می کرد و همانطور که ذکر شد او را به عنوان «امالصعالیک» و «ام الیتامی» می خواندند و سرانجام همه ی اموالش را در راه اسلام صرف کرد.

در سال 618 م که بیست و پنج سال از عمر شریف پیامبر اکرم(ص) گذشته بود، حضرت خدیجه(س) را تزویج نمود در این ازدواج میمون و مبارک، یک سلسله جهات معنوی می باشد. ثمره ازدواج پرخیر و برکت حضرت نبی اکرم(ص) با حضرت خدیجه(س) بنابه روایات تاریخی، 6 فرزند است که 4 دختر و 2 پسر بوده اند.

در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، کمتر کسی از جامعه ی زنان، چون حضرت خدیجه کبری درخشیده است. خدیجه(س) بانویی است که بزرگترین افتخارش همسری پیامبر اکرم(ص) است. ایشان چنان شخصیتی داشت که حتی سال ها پس از رحلت وی، پیامبر اکرم(ص) هرگاه نام او را می شنید اشک بر گونه های آن حضرت جاری می شد.

آنچه از احادیث، روایات و اعترافات علماء و دانمشندان اسلامی و همچنین شواهد تاریخی بدست می آید این است که حضرت خدیجه(س) در پذیرفتن اسلام جز پیشگام ترین افراد و به اصطلاح قرآن «السابقون الاولون» هستند که در صدر اسلام ملاک مهمی برای فضیلت و برتری بوده است.
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
گرویدن به اسلام:

حضرت خدیجه (س ) درهمان دوران دعوت پنهانی ( سه سال اول ) اسلام خود را اعلام كرد ابویحیی بن عفیف ازپدرش واو ازجدرش عفیف، كه تاجر مشهوری بودروایت كرده كه وقتی پای به مسجد الحرام نهاد با منظره ای شگفت روبه رو شد اوسه نفر را درحال نماز خواند دید از ابن عباس درباره كردار آن ها پرسید.
گفت: نفر نخست مدعی نبوتاست مرد پشت سرش علی و آن زن هم همسر محمد (ص ) خدیجه است غیر ازاین ها كسی را براین آیین سراغ ندارم.
حضرت علی خود خاطره آن روزها را چنین بیان می كند:

كسی آن روز دراسلام جمع نشد غیر ازرسول خدا خدیجه ومن سومین آن هابودم. نوروحی و رسالت را می دیدم وبی نبوت را به مشام احساس می كردم وجود شخصیت هایی چون ابوطالب وخدیجه، بهاین د لیل كه دارای موقعیت براتر اجتماعی بودند از بر فشارهای روانی وظاهری مشركان علیه آیین نوپای محمدی تاحدود زیادی می كاست
ابوطالب به خاطر ا ین كه بتواند هم چنان به یاری رسول خدا (ص ) ادامه دهد،ایمان خویش را پنهان داشت وموقعیت اجتماعی وقبیله ای خود راحفظ كرد اما خدیجه با شهامت تمام همراه علی ( ع ) دراعلام موجودیت جامعه كوچك اسلامی شركت جست و از موقعیت اجتماعی خویش چشم پوشی كرد.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
88507192621953589544.gif


ولادت:
در دامن طبیعت پاک حجاز و در زیر آسمان پرستاره‌ مکه، در قلب شبه جزیره عربستان در خانواده‌ای فرهنگ ساز و بیگانه با آداب و رسوم خرافی روزگار، دختری چشم به جهان گشود که در زندگی تاریخ سازانه‌اش نشان داد که که ریشه‌ای به زلالی آب زمزم و فطرتی به زلالی آبشارهای بلند و دور از دسترس داشت.
پس از ولادت او، خاندانش، برخلاف رسم سپاه زمانه (زنده به گور کردن دختران)، ولادت او را گرامی داشتند و پدر و مادرش «خویلد» و «فاطمه» در همان مراسم ساده و روح بخش، نام او را«خدیجه» به مفهوم گسسته و بیگانه‌ از زشتی‌ها و ناپسندی‌ها برگزیدند.

حضرت خدیجه (س) پانزده سال قبل از ولادت پیامبر اسلام (ص) (55 سال قبل از بعثت)، در شبه جزیره‌ی عربستان (حجاز) چشم به جهان گشود.آن حضرت، دختر خویلد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بود، که جناب قصی، جد چهارم پیامبر اسلام (ص) می‌باشد.
بنابراین حضرت خدیجه نیز با چند واسطه دختر عموی پیامبر (ص) بودند و از جهت ریشه‌ خاندانی با یکدیگر متحد می‌شوند.
لذا سلسله نسب حضرت خدیجه به حضرت اسماعیل و ابراهیم خلیل ا... که جد 28 و 29 رسول الله است، می‌رسد
.


88507192621953589544.gif

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
16511076531026767369.gif


خاندان

خدیجه ( فرزند خویلد ) مادر حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها، از خانواده ای اصیل و دارای شرافت در میان قریش بود که در قریش به علم و معرفت شناخته می شدند .
اسدبن عبدالعزی پدربزرگ ایشان از برجستگان پیمان معروف به "حلف الفضول" بود .یکی دیگر از این افراد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بودند .




16511076531026767369.gif
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
75410301633615715015.gif



ازدواج
با چنین سفرهایی برای خدیجه کبری علیهاالسلام آشنایی با روحیات حضرت رسول صلوات الله علیه وآله حاصل شد.
ایشان با وجود آن که ثروتمندترین بانوی مکه به شمار می رفت و خواستگاران فراوانی از میان مردان ثروتمند داشت، با رضایت کامل حاضر به ازدواج با محمد امین صلوات الله علیه وآله گردید، هر چند این اقدام موجب تمسخر زنان قریش شد.
ازدواج با مردی فقیر و یتیم نشانگر آن بود که ایشان ارزش را در وجود کمالات روحی جستجو می کند نه در وفور ثروت دنیوی و این درسی است برای همیشه تاریخ.


مراسم خواستگاری با حضور عموی پیامبر صلوات الله علیه وآله جناب ابوطالب علیه السلام و ورقة بن نوفل پسر عموی خدیجه که مردی دانشمند و گریزان از پرستش بت ها بود، انجام شد .
پس از خواندن خطبه عقد توسط حضرت ابوطالب علیه السلام، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از جای برخاسته آماده رفتن شدند. در این هنگام حضرت خدیجه علیهاالسلام به ایشان عرض کرد:


إلی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک.
به سوی خانه خود بیایید که خانه من خانه شما و خودم خدمتکار شمایم.


در نظر داشتن موقعیت اجتماعی و مادی حضرت خدیجه علیهاالسلام اهمیت این کلام را روشن می سازد که فردی در چنان جایگاهی چگونه نسبت به عظمت روحی حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم اظهارخضوع می کند .
در مورد ازدواج های حضرت خدیجه علیهاالسلام درمیان محققین اختلاف به چشم می خورد.


برخی از صاحبان تحقیق معتقدند ازدواج ایشان با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم اولین ازدواج ایشان بوده است.


75410301633615715015.gif
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
87943370537243574428.gif


بعثت و نهایت همکاری با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم


پانزده سال بعد از این ازدواج مهم ترین واقعه خلقت روی داد و محمد امین صلی الله علیه وآله وسلم به رسالت مبعوث گردید.
خدیجه کبری سلام الله علیها اولین زنی بود که به دعوت الهی خاتم الانبیاء صلوات الله علیه و آله پاسخ مثبت گفته اسلام آورد.
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:
و لم یجمع بیت واحد یومئذ فی الاسلام غیررسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و خدیجة و أنا ثالثهما.
آن روزها در اسلام هیچ خانه ای افرادی غیر از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و خدیجه و مرا که سومین آنها بودم، در خود جای نداده بود.
ایشان تمام ثروت خویش را تقدیم داشت و چنین گفت :
جمیع ما أملک بین یدیک و فی حکمک ، اصرفه کیف تشاء فی سبیل اعلاء کلمة الله و نشر دینه .
همه آنچه دارم در اختیار شما و تحت فرمان شماست، آن را در راه بلندمرتبه ساختن فرمان خدا و گسترش دین او مصرف نمایید.
این گفتار ایشان و در پی آن عمل به گفتار شاید برای همه تلنگری باشد که یک ثروتمند حاضر شد تمام دارایی اش نه بخشی از آن را در اختیار هدفی مقدس قرار دهد.
آری او هر چه داشت در راه دین هزینه کرد و این گونه بود که به مقامی بلند نزد خداوند دست یافت.


87943370537243574428.gif
 

ندا66

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
زندگی نامه مختصر حضرت خديجه(سلام الله علیها)

پدر او: خو يلد بن عبد الغري بن قُصَي بن كلاب است.
مادر او: فاطمه دختر زائده بن أصَم است.
تولد: سال 68 پيش از هجرت
فرزندان: قاسم، عبدا...، زينب، ام كلثوم، فاطمه و رقيه مي باشند.
لقب: طاهره
وفات: در ماه رمضان سال دهم بعثت و پس از سه روز بعد از وفات ابوطالب است.
پيغمبر(ص) او را در حجون دفن كرد و خود او را در قبر گذاشت و سال وفات او عام الاحزان (سال اندوه ها) ناميده شده است و خديجه به هنگام وفات 65 سال داشت.



***


حضرت خدیجه سلام الله علیها یکی از چهار زن کامل دنیا، اولین و بهترین همسر رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم و مادر فاطمه زهرا و طاهر* است.
کنیه او «ام هند» است و قبل از رسول خدا دو شوهر به نام‌های «عتیق بن عائذ» و «عمرو الکندی» داشت و از آنها فرزندانی به دنیا آورده بود.
جریان خواستگاری و ازدواج رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم با خدیجه خواندنی و مفصّل است. خدیجه به رسول خدا گفت:«من برای شما زنی را در نظر گرفته‌ام.»
رسول خدا فرمود:«او کیست؟»
خدیجه عرض کرد:« او کنیز شما خدیجه است.»
خدیجه که یکی از ثروتمندان عرب به شمار می آمد و نوشته اند هشتاد هزار شتر و پول های فراوانی در دست افراد مختلف برای تجارت داشت، وقتی می خواست با رسول خدا ازدواج کند، گفت:«به خدا قسم ای محمـد، اگر مال تو کم است، مال من زیاد است. کسی که خودش را در اختیار تو می‌گذارد، چگونه مالش را در اختیارت نگذارد؟! من با تمام اموال و کنیزانم در اختیار توام.»
خدیجه بعد از ازدواج با رسول خدا به عمویش، ورقه، فرمود:« این اموال مرا بگیر و نزد محمـد ببر و به او بگو من تمام اموال و بردگان و آنچه را در اختیار من است به او هدیه می‌کنم.»
ورقه این خبر را در بین زمزم و مقام ابراهیم با صدای بلند به گوش همه مردم رسانید و آنها را شاهد گرفت.
در جریان کناره گیری رسول خدا از خدیجه قبل از ایجاد نطفه فاطمه علیهاالسلام، پیامبرعمار یاسر را نزد خدیجه فرستاد و فرمود به او بگو:«ای خدیجه گمان مبر که کناره گیری من از توست. نه، خداوند به من چنین امر فرموده است. گمانی جز خیر مبر و بدان، خداوند هر روز چندین بار به ملائکه اش به تو مباهات و فخر می‌کند.»
خدیجه علیه اسلام در هنگام زایمان فاطمه علیهاسلام تنها بود و زن های مکه و قریش از او کناره گرفته بودند. خدیجه را غم و اندوه فرا گرفته بود که ناگهان چهار زن بلندقامت شبیه زن‌های بنی هاشم وارد اتاقش شدند.
خدیجه ترسید. آنها عرضه داشتند:« محزون مباش ای خدیجه. ما فرستادگان پروردگار توایم. ما خواهران توایم: ساره و آسیه و مریم و صفرا. آمده ایم تا تو را کمک کنیم ».



***


امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی خدیجه علیهاسلام وفات کرد، فاطمه علیهاسلام به رسول خدا پناه برد. به دور پیامبر می‌چرخید و می‌گفت:«پدر جان، مادر من کجاست؟»
جبرئیل علیه السلام نازل شد و عرضه داشت:«ای رسول خدا، پروردگارت امر فرمود به فاطمه سلام برسان و بگو مادرش در خانه ای است از یاقوت و زبرجد که اطاق‌هایش از طلا و ستون‌هایش از یاقوت قرمز ساخته شده و با آسیه و مریم همنشین است ».



***


آخرين سخن خديجه، به هنگامي كه بر بستر مرگ خفته بود، از درد و رنج هائي كه در راه پيامبر(ص) ديده بود كم ارج تر نبود. لحظه اي كه شبح مرگ بر چهره او سايه افكنده بود به پيامبر چنين مي گويد:
« اي رسول خدا ...... من در حق تو كوتاهي كردم و آنچه شايسته تو بود، انجام ندادم.از من در گذر و اگر اكنون، دل در طلب چيزي داشته باشم, خشنودي توست.»
كلمات بر لبان پاكش مي لغزد و آخرين نفسهايش را با خشوع و ايمان بر مي آورد ...... خدا خديجه را رحمت كند. آن نمونه بارز زن مسلمان كه براي عقيده و رسالتش پيكار كرد.
طاهر پسر رسول خدا و خدیجه بود که پس از بعثت به دنیا آمد ولی مانند دیگر پسران پیامبر در مکه فوت کرد .



***


ابن عباس گفته است: رسول خدا (ص) بر روي زمين چهار خط كشيد و گفت آيا مي دانيد اين چيست؟
گفتند: خدا و رسولش داناترند.
پس رسول خدا (ص) گفت: بهترين زنان اهل بهشت چهار تن هستند: خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد (ص)، مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم زن فرعون.
مناقب خديجه فراوان است و او از ميان زنان كسي است كه به مرحله كمال رسيده است. او خردمند و با جلال و متدين و پاكدامن و بزرگوار و از اهل بهشت بود. پيغمبر (ص) او را ستايش مي كرد و بر ديگر زنان مؤمن برتري مي داد و او را بسيار بزرگ مي داشت تا جائيكه عايشه مي گفت: به زني رشك نبردم آنچنان كه به خديجه حسد ورزيدم زيرا كه پيامبر (ص) بسيار زياد از او ياد مي كرد.



***


منابع:
1-بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱-۲-۳-۷-۸-۱۲-۵۴-۵۵-۵۶-۷۱-۷۸-۸۰.
2ـ زنان صدراسلام / به قلم محمد علي بحر العلوم / ترجمه محمد علي اميني/ اسفند 58
3ـ خديجه (س) (از زنان بزرگ اسلام 1)/ به قلم علي محمد علي دخيل / ترجمه دكتر فيروز حريرچي/ 1361
 

gole yakh

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
خديجه كبرا(س) در كنار دختر پاكش حضرت زهرا(س) و نيز سروران زنان هر دو جهان، آسيه و مريم، از برترين الگوهاي تكرار ناپذير تاريخ براي زن مسلمان و انسان‌هاي آزاده است.
خديجه(س) پس از دريافت پيام اسلام، در سخت‌ترين و طاقت‌فرساترين شرايط، پيامبر(ص) را تنها نگذاشت و براي او همين افتخار بس كه نخستين زن ايمان آورنده به اسلام بود و فرزندان و نوادگان او، ستارگان همواره پر فروغ آسمان انسانيت و معنويت شدند.
در سال ششم بعثت كه قريش، رسول خدا(س) و بني‌هاشم را در شعب ابوطالب به محاصره درآورده بودند، حضرت خديجه با نفوذ و دارايي خود در ميان قريش، به ياري محاصره‌شدگان شتافت.
خديجه از مقامي خاص نزد پيامبر(ص) برخوردار بود؛ به‌گونه‌اي كه پيامبر(ص)‌سال فوت او را كه مصادف با وفات ابوطالب بود، عام الحزن يعني سال اندوه ياد كرد. گفته شده است كه رسول خدا(ص) پس از مرگ خديجه(س) همواره از او به نيكي و بسيار از او ياد مي‌كرد.
نكته‌ها

در عصر جاهليت كه زنان به افكار و رفتار جاهلي آلوده بودند؛ خديجه(س) از چنان پاكي و طهارت برخوردار بود كه به «طاهره» شهرت يافته بود.
از ميان زنان، نخستين زني كه به اسلام و پيامبر(ص) ايمان آورد، حضرت خديجه(س) بود.
خديجه(س) زني دانشمند، با تجربه، بسيار فهيم، روشن‌بين و صاحب كمال بود هر مسئله‌اي را به دقت بررسي مي‌كرد و هرگز بدون علم و انديشه چيزي را نمي‌پذيرفت و بدون تفكر و تعمق سخن نمي‌گفت.
خديجه(س) از كتب آسماني آگاهي داشت و علاوه بر كثرت اموال و املاك، او را «ملكه بطحا» مي‌گفتند. او از نظر عقل و درايت، برتري فوق‌العاده‌اي داشت.
در يكي از زيارت‌نامه‌هاي پيامبر(ص) آمده است: «سلام بر همسران پاك و نيك تو، مادران مؤمنان، به ويژه بانوي راستين و پاك و پاكيزه، خشنود و پسنديده، خديجه، بانوي بزرگ، مادر مؤمنان».
روزي پيرزني نزد رسول اكرم(ص) آمد؛ آن حضرت او را مورد لطف سرشار خود قرار داد. وقتي آن پيرزن رفت، عايشه گفت: علت آن همه مهرباني به پيرزن چه بود؟ پيامبر(ص) فرمود: اين پيرزن در زمان حيات خديجه به خانه ما مي‌آمد و از كمك‌ها و الطاف سرشار او برخوردار بود. همانا نيك نگهداري عهد و سابقه، از ايمان است.
پيامبر(ص) در جواب علت وفاداري و محبت به خديجه پس از مرگ او فرموده است: «او به من ايمان آورد، هنگامي كه مردم كفر ورزيدند و مرا تصديق نمود، هنگامي كه آنان تكذيب كردند. با ثروت خويش مرا ياري داد، هنگامي كه آنان مرا محروم كردند. خداوند مرا از او به فرزنداني روزي داد، هنگامي كه مرا از فرزندان زنان ديگر محروم كرد».
خديجه(س) اولين بانويي بود كه همراه علي بن ابي‌طالب(ع) با پيامبر(ص) به نماز ايستاد و پيشاني عبوديت بر خاك ساييد. او بدين گونه وفاداري خود را به پيامبر(ص) اثبات كرد.
حضرت خديجه(س) زني بود از جنس آسمان كه با عروج روحاني‌اش به ملكوت، ديگر كسي رسول خدا را شادمان نديد.
در تعريف خديجه(س) همان بس كه فاطمه از دامان او برخاست و محمد با تكيه بر حمايت‌هاي او بر قلّه رسالت نشست.
عظمت مقام خديجه(س) از سربلندي او در امتحاني بود كه با تمام تنهايي، لحظه‌اي در حقانيت رسول خدا(ص) شك نكرد.
اگر نبود دست ياري‌گر خديجه(س)، شعله دين اسلام در شعب ابي‌‌طالب خاموش مي‌شد.
جبرئيل درباره خديجه(س) مي‌فرمايد: «يا محمد! بر خديجه(س) از جانب پروردگارش سلام برسان و او را به خانه‌اي از زبرجد در بهشت بشارت ده».
خديجه(س)، مظهر خلوص و تمثيل «عبادالله الصّالحين» بود.
درك آسمان عظيمي همچون رسول خدا(ص)، نيازمند اقيانوسي مانند خديجه كبرا بود تا تصوير آسماني او را در تمام خويش منعكس كند.
خديجه(س) بانويي بود كه دارايي‌اش موجب والايي‌اش و ثروتش ابزار همّت و كرامتش بود.
كوچ خديجه كبرا(س)، هجرت خورشيدي بود كه هم‌خانه آسمان و هم‌شانه حماسه‌هاي نوراني‌اش بود.
حضرت خديجه(س) يكي از چهار زن كامله آفرينش بود كه دوازده ستاره درخشان امامت از وجود او ريشه گرفته‌اند.
همسري رسول خدا(ص)، لياقتي مي‌خواست كه ذات مقدس الهي، اين شايستگي را در وجود حضرت خديجه(س) آفريد.
استواري درخت را از ميوه شيرين آن مي‌توان شناخت و معناي خديجه (سلام الله علیها) را از زلالي زهرا(سلام الله علیها)
 

Velayt

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
چگونه خدیجه(س) از رسول خدا(ص) خواستگاری کرد؟

حضرت خدیجه به دلیل کمالاتش خواستگاران زیادی داشت. چنان‌چه در برخی از روایات آمده است که افرادی چون ابوجهل، ابوسفیان، عقبه‌بن‌ابی‌معیط، صلت‌بن‌ابی‌یهاب به خواستگاری او آمدند، اما او چون معیارهای ازدواج را در آن‌ها مشاهده نمی‌کرد، حاضر به ازدواج با آن‌ها نشد (1).

هرچند این مطلب که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم سومین همسر خدیجه بود و جز عایشه با دوشیزه‌ای ازدواج نکرد، نزد عامه و خاصه معروف است، ولی مورد تأیید همگان نیست. جمعی از مورخان و بزرگان، نظر مخالف دارند؛ برای مثال «ابوالقاسم کوفی‏»، «احمد بلاذری‏»، «علم الهدی‏»، (سیدمرتضی) در کتاب «شافی‏» و «شیخ طوسی‏» در «تلخیص شافی‏» آشکارا می‌گویند که خدیجه، هنگام ازدواج با پیامبر، «عذرا» بود.

این معنا را علامه ‏مجلسی نیز تأیید کرده است. او می‌نویسد: «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران‌ هاله، خواهر خدیجه ‏بودند. برخی از معاصران نیز چنین ادعا کرده‌اند و برای اثبات ادعای‏ خود کتاب‌هایی نوشته‌اند (2). با این حال، اکثر محققان معتقدند که او قبل از ازدواج با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دو بار ازدواج کرده بود (3).

اکثراً بیان کرده‌اند که ماجرای ازدواج مبارک حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و خدیجه سلام‌الله‌علیها از این‌جا شروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابوطالب، یا درخواست حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به صورت اجیر یا به عنوان مضاربه برای خدیجه به سفری تجارتی اقدام کرد (4).

در تاریخ ابن‌هشام است که می‌گوید: راستگویی و امانت و خوش‌خلقی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم که زبان‌زد همگان شده بود، به گوش خدیجه سلام‌الله‌علیها نیز رسید و همین موجب شد که خدیجه سلام‌الله‌علیها خود به نزد آن حضرت فرستاد و پیشنهاد کرد که همراه کاروان به شام رود و برای او تجارت کند و در برابر، بیش از مزدی که به دیگران پرداخت می‌کرد، به آن حضرت بدهد.

به هر ترتیب که بود رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم عازم سفر شام و تجارت برای خدیجه سلام‌الله‌علیها شد. وقتی میسره -غلام خدیجه سلام‌الله‌علیها- و محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از سفر پرسود شام برگشتند، غلام گزارش سفر را جزء به جزء به خدیجه سلام‌الله‌علیها داد و برایش تعریف کرد: وقتی به بصری رسیدیم، امین برای استراحت زیر سایه درختی نشست.

در این موقع، چشم راهبی که (نسطورا) در عبادتگاه خود بود، به امین افتاد. پیش من آمد و نام او را از من پرسید و سپس چنین گفت: این مرد که زیر درخت نشسته، همان پیامبری است که در تورات و انجیل درباره او مژده داده‌‌اند.

این جریانات، او را بیش از پیش مشتاق همسری با محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کرد. او درصدد برآمد تا به وسیله‏‌ای علاقه خود را به ازدواج با محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به اطلاع آن حضرت برساند و ازاین‌رو به دنبال نفیسه که یکی از زنان قریش و دوستان خود بود فرستاد و به طور خصوصی درددل خود را به او گفت و از او خواست تا نزد محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم برود و هرگونه که خود صلاح می‌داند، موضوع را به آن حضرت بگوید. نفیسه به نزد محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آمد و ازدواج با حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها را به ایشان پیشنهاد کرد و سرانجام ترتیب مجلس خواستگاری و عقد داده شد.

البته برخی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با «محمد امین‏» در میان گذاشت، و به گفته «ابن‌هشام‏» مورخ مشهور، به او گفت: «عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامی‌که در نزد قوم خود داری، و امانت و خوی نیکو و راستگویی که در تو هست، می‌خواهم صریحاً به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم‏» (5).

بعد از ازدواج، حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها اعلام کرد که تمام آن‌چه را دارد، به حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌بخشد. به گواهی تاریخ ایشان حقیقتاً در عمل نیز گفتارش را به اثبات رساند.

لازم به ذکر است که از پاره‌ای روایات دیگر نیز استفاده می‌شود که این علاقه و اشتیاق، پیش از آن سفر تجارتی در دل خدیجه سلام‌الله‌علیها پیدا شده بود و جریان سفر مزبور، بر فرض صحت، به این عشق و علاقه کمک کرد.

ابن‌شهرآشوب در کتاب مناقب خود روایت کرده که در روز عیدی زنان قریش در مسجد گرد هم جمع شده بودند که مردی یهودی در برابر آن‌ها آمد و گفت: نزدیک است در میان شما پیامبری برانگیخته شود. پس هر یک از شما زنان که بتواند زمین خوبی برای گام زدن او باشد، حتماً این کار را بکند.

زنان قریش در برابر این گستاخی و جسارتی که به آن‌ها کرده بود، او را با مشت‌های سنگریزه از نزد خود راندند ولی این گفتار مرد یهودی بارقه‌‌ای در دل خدیجه سلام‌الله‌علیها که در جمع آن زنان حضور داشت، ایجاد کرد (6).

بنابر نقل دیگر رسول‌اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به همراه عمار یاسر از صفا و مروه عبور می‌کردند که به خدیجه سلام‌الله‌علیها و خواهرش ‌هاله برخورد می‌کنند.‌ هاله نزدیک عمار آمده از او می‌پرسد: آیا محمد قصد خواستگاری خدیجه را ندارد؟ عمار به رسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم خبر می‌دهد، حضرت به او می‌گوید: پاسخ این سؤال را به روز دیگری واگذار (7).

آخرین نکته در مورد سن هر یک از ایشان در هنگام ازدواج است؛ قول مشهور محققان این است که آن حضرت در هنگام ازدواج 25 سال از عمر شریفشان گذشته بود. ولی درباره سن خدیجه سلام‌الله‌علیها اختلافی در روایات دیده می‌‌شود که مشهور در آن‌ها نیز آن است که خدیجه در آن هنگام 40 سال داشت، ولی قول به این‌که 28 ساله بوده نیز خالی از قوت نیست؛ چنان‌چه در چند حدیث آمده است (8). در برابر این قول مشهور، اقوال دیگری نیز وجود دارد، مانند قول 25 سال و 28 سال و 30 سال و 35 و 45.

پی‌نوشت

1. سید‌ هاشم رسولی‌محلاتی، درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص16.
2. محمدمحسن طبسی، مقاله «حضرت خدیجه مادر امت» برگرفته از نرم‌افزار مدینه‌النبی.
3. سید ‌هاشم رسولی‌محلاتی، درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص14-16.
4. سید‌ هاشم رسولی‌محلاتی، درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص17.
5. سید ‌هاشم رسولی‌محلاتی، درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص19-24.
6. مناقب ابن‌شهرآشوب، ج 1، ص 41؛ سید ‌هاشم رسولی‌محلاتی، درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص17.
7. سیره ابن‌هشام، ج 2، ص 7 و ج 6، ص 57؛ طبقات الکبری، ج 1، ص 62؛ رسول‌الله الگوی زندگی، حبیب‌الله احمدی.
8. مناقب آل‌ابیطالب، ط قم،ج 1، ص 159؛ سید‌ هاشم رسولی‌محلاتی، درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص35.
 
بالا