بهترین عبادتها در احادیث

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
ز نظر دین مقدس اسلام عبادت مراتب دارد. عالی ترین عبادت عبادتی است که از همه این امور خالی است یعنی در آن نه طمع بهشتی هست و نه ترس جهنمی، ولی در عین حال عبادتهایی هم که به طمع بهشت و یا به خاطر ترس از جهنم است. فی الجمله در نهج البلاغه و در احادیث زیادی ما این مطلب را داریم. امیر المؤمنین علی علیه السلام می فرماید: عبادتهایی که مردم می کنند سه گونه است: بعضی خدا را عبادت می کنند به طمع ثواب «قَتلِکَ عِبادَهُ التجار؛ این عبادت سودا گران است» (نهج البلاغه، حکمت 237 ).

این عبادت عبادت تاجرانه است، یعنی اینها می خواهند با خدا تجارت کنند چیزی بدهند و چیز بیشتری بگیرند. یک بازرگان در مبادلات خویش همیشه کالایی را می دهد برای اینکه چیزی بیشتر از سرمایه اصلیش- یعنی اصل سرمایه را با یک مقدار سود- بگیرد. فرمود این عبادت، عبادت تاجرانه است.

و بعضی خدا را پرستش می کنند از ترس. فرمود این عبادت، عبادت غلامانه است، عبادت بردگان است. مثل عمل بردگان است که در زیر شلاق ارباب ها قرار می گیرند در حالی که به آنها تکلیف می کنند و آنان از ترس اینکه اگر تکلیف را انجام ندهند شلاق می خورند تکلیف را انجام می دهند.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
بعضی خدا را عبادت می کنند شُکراً یعنی سپاسگزاراند، یا در بعضی احادیث حُباً از روی دوستی، یعنی خدا را پرستش می کند فقط به دلیل اینکه او را دوست دارد. او در واقع فطرتش در شعور آگاهش هم منعکس است، خدا را آن جور عبادت می کند که فطرت خداپرستی اقتضا می نماید. چون خدا را دوست دارد پرستش می کند. اگر خدا بهشت و جهنمی هم خلق نکرده بود او خدا را پرستش می کرد.

از علی علیه السلام: «اِلهی ما عَبَدتُکَ خَوفاً مِن نارِکَ وَ لا طَمَعاً فی جَنَتِکَ بَل وَجَدتُک اَهلاً لِلعِبادَهِ فَعَبَدتُک؛ خدایا من تو را پرستش نکردم از ترس آتش جهنمت و پرستش نکردم به طمع بهشتت، بلکه فقط تو را شایسته پرستش می بینم» (بحار الانوار، ج 41، باب 101، ص14 ). (به جای «نارک» و «جنتک» به ترتیب «عقابک» و «ثوابک» آمده است).
این کلمة «اَهلاً لِلعِبادَه» خیلی معنی دارد. فقط به دلیل اینکه تو، تو هستی و من، من هستم تو را عبادت میکنم. طبیعی ترین چیزها در عالم این است که تو معبود باشی و من عابد و پرستنده. مضامین دعای کمیل این دعای عالیه المضامین بسیار عالی است. مضامین این دعا را از اول آن: اَلَلهُمَ اِنی اَسألُکَ بِرَحمَتِکَ الَتی وَسِعَت کُلَ شَیءٍ تا آخر وَ سَلَمَ تَسلیماً کثیراً با دقت مطالعه کنید ببینید علی چه می گوید و معنی پرستش عاشقانه و سپاسگزارانه و معنی از خود خارج شدن چیست.

با توجه به اینکه در منطق علی کوچکترین اغراق و مبالغه نیست خصوصاً آن جا که با خدای خودش سخن می گوید، به جمله هایی می رسیم که برای ما اصلاً قابل تصور نیست. راجع به آتش جهنم می گوید:

 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
«وَ هذا ما لا تَقومُ لَهُ السَمواتُ وَ الأرضٌ» آتش جهنم از نوع آتش های دنیا نیست، آتش است که تمام آسمانها و زمین در مقابل آن مقاومت ندارند. در عین حال در همان جا می گوید: هَبنی صَبَرتُ عَلی عَذابِکَ فَکَیفَ أصبِرُ عَلی فِراقِک هَبنی صَبَرتُ عَلی حَرَّ نارِک فَکَیفَ اَصبِرُ عَنِ النَظَرِ اِلی کَرامَتُک «بار الها گو اگر صبر کنم بر عذابت پس چگونه بر جدایی از تو شکیبا باشم و گو اگر صبر کنم بر سوز آتش جهنمت پس چگونه صبر کنم بر چشم پوشی از نگاه پر کرامتت».


فرضاً طاقت صبر بر چنین عذابی را داشته باشم، صبر بر جدایی از تو را ندارم (عبارت عاشقانه یعنی این) فرضاً صبر و مقاومت در مقابل آن حرارتها را داشته باشم چگونه می توانم در مقابل اینکه کرامتت از من گرفته شده و لطفت از من بازداشته شده است صبر نمایم؟! صبر این را هرگز علی ندارد. عبادت عاشقانه این است. مقام انسان خیلی بالاتر از این است. منحصر به علی (ع) نیست. در دنیا زیاد هستند انسان هایی که واقعاً می رسند به حدی که حافظ می گوید:

در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست کس *** هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"

سلام دوست عزیز
این نوشتتونو که میخوندم دیدم چقدررررر فاصله است بین من و امثال من با حضرت علی ع .
اصلا طرز تفکر ایشون تو اون زمان خیلی واسم جالبه !
ی کسی نه از عذاب خدا بلکه از فراق خداوند می ناله !!!


سپاس از شما
دوستان فرداشب دعای کمیل یاد من هم باشین لطفا
:53:
 
بالا