●●● ابیات ناب شروع شده با حرف ز●●●

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
زیبا,
شیرین,
آرام جانی,
خندان خندان دل می ستانی...

غزلخوان,
گل افشان
چو بازآیی,
جهان را چه زیبا بیارایی


بيتي از فريدون مشيري

 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
زندگی بافتن یک قالیست،به همان نقش و نگاری که خودت میخواهی...
نقشه را اوست که تعیین کرده..
تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین، نکند آخر کار، قالی زندگیت را نخرند...

 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
92645594485646090384.gif

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت

شیر خدا ورستم دستانم آرزوست...
***
زندگی آب روان است، روان می گذرد

دوستی آتش جان است، گران می گذرد
***

ز دست ديده و دل هر دو فرياد
كه هرچه ديده بيند دل كند ياد
بسازم خنجري نيشش ز فولاد
زنم بر ديده تا دل گردد آزاد


 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
زندگي رسم خوشايندي است.
زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ، پرشي دارد اندازه عشق.
زندگي چيزي نيست ، كه لب طاقچه عادت از ياد من و تو برود.
زندگي جذبه دستي است كه مي چيند.
زندگي نوبر انجير سياه ، كه در دهان گس تابستان است.
زندگي ، بعد درخت است به چشم حشره.
زندگي تجربه شب پره در تاريكي است.
زندگي حس غريبي است كه يك مرغ مهاجر دارد.
زندگي سوت قطاري است كه در خواب پلي مي پيچد.
زندگي ديدن يك باغچه از شيشه مسدود هواپيماست.
خبر رفتن موشك به فضا، لمس تنهايي «ماه» ، فكر بوييدن گل در كره اي ديگر.
زندگي شستن يك بشقاب است.
زندگي يافتن سكه دهشاهي در جوي خيابان است.
زندگي «مجذور» آينه است.
زندگي گل به «توان» ابديت،
زندگي «ضرب» زمين در ضربان دل ما،
زندگي « هندسه» ساده و يكسان نفسهاست.

سهراب سپهری





 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
زندگی صحنهی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمهی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد



ژاله اصفهانی




 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

:joda38:
ز عشقت بر لب آمد جان، نگفتم درد دل با کس

تو قدر دردمندی همچو من نشناختی رفتی

***
ز پیام من جوابی نشنیده است قاصد

دهدم به این تسلّی، که ندیده ام هنوزش

***
ز دریچههای چشمم نظری به ماه داری
چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری
به شب سیاه عاشق چکند پری که شمعی است
تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری

 
بالا