۩۩۞ ☼ اشعار ویژه دهه ی کرامت ☼ ۞ ۩۩

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
56757109745329387496.gif



طلوعِ عصمت
ای همه آسمانِ شده، خیره به هر نگاه تو
چشم رضا ستاره شد، مانده کنارِ ماهِ تو
لشگرِ حوریان ببین، برگِ خزانِ مقدمت
آمده تا که بال خود، فرش کند به راهِ تو
سینهی کاظم ار شده، شاد ز مقدم شما
برده قرار نجمه را، خندهی گاه گاهِ تو
وقتِ ظهور عفت و طلوعِ عصمت آمده
مانده شبِ سیاه دل، منتظرِ پگاه تو
کی بشود که شاعری، مدح کمال گویدت
وصف کند ز گوشهی گنبد و بارگاه تو
کاش کنی عنایتی، ز روی لطف و مرحمت
همیشه باشد این دلم، مرغکِ در پناه تو
خجل به محشرم مکن، به پیشِ چشم دیگران
دیدهی انتظار من، شفاعت و اله تو



66535464552828380003.gif
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
365.gif



ستارگان
جمله ستارگان همه سینه سپر نموده اند
پشت به شمس و زهره و قرص قمر نموده اند
بر سر بام منزلِ دلبر ما چو اختران
خیره به حجره گشته اند چشم به در نموده اند
گفت به گوش اختری اختر غرق نور، خود
از چه تمام اختران شور و شرر نموده اند
گفت جواب، دم مزن هلهله را ببین که چون
نفخه ی عشق در خور کافر کر نموده اند
یک نظری نما تو بر سر درِ خانه ی بهار
خانه و حجره گوئیا طلا به بر نموده اند
حجره ی کیست اخترا این همه گوئی اش ثنا
شرم ز او ستارگان پرده به سر نموده اند
حجره ی دلبر خداست حجره ی شاه دلرباست
آنکه فرشتگان ز او سرمه بصر نموده اند
حجره ی غرق نور ما حجره ی کوثر و علیست
نقش رضاست بین او با گل و پر نموده اند
نور فقط نقاب اوست نجمه به پیچ و تاب اوست
کاظم و نجمه بهر حق هدیه پسر نموده اند
خنده ی او چه می کند با دل اهل معرفت
جمله زمین و آسمان تای کمر نموده اند
فاطمه و نبی ببین دست به دست حیدرند
نذر وجود حضرتش درّ و گهر نموده اند

 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"


تقدیم به آستان حضرتش :

دلم بود و حرم بود و امامم بود و تنهایی
حرم قبله ، حرم کعبه ، عجب احرام زیبایی
به کنج دنج یک حجره ، تماشا داشت اوج او
دلم را کرد اقیانوس ، موسیقی موج او
دو رکعت گریه سر کردم ، دو رکعت خاک گل کردم
دو رکعت با تمام سنگهایش درد و دل کردم
لباس اشک آماده ، سرم از شرم افتاده
همیشه سنگ فرش او برایم مهر و سجاده
زیارت نامه میخواندم ، دلم گرم زیارت شد
نگاهم خورد بر قبرش ، نمیدانم جسارت شد؟
به پای پنجره فولاد ، دل روی دل افتاده
گذار کشتی طوفان زده ، بر ساحل افتاده
نفس پشت نفس ، ایوان به ایوان سیر میکردم
گلاب چشمهایم را برایش خیر میکردم
تمام صحن هارا مست بوی عود میدیدم
پریدم ناگهان از خواب ، رویا بود میدیدم
دوباره چشم را بستم ، دوباره جستجو کردم
دوباره خواب را از ردپا تا صحن بو کردم
بیا پیراهنم بو کن ، هنوز عطر حرم دارد
فقط ایوان و سقاخانه و یک صحن کم دارد
دلم آهو ، دلم از او ، دلم مشغول گفتگو
بزن نی زن بنام او ، بگو یا ضامن آهو
کبوتر وار می آیم ، به آب و دانه ای دلخوش
عطش دید ترک خورده ، به سقاخانه ای دلخوش
دلم خورشید می خواهد ، هوای گنبدت کرده
دوباره عید می خواهد ، هوای مشهدت کرده
بیابان های تو لبریز از آهو شود ضامن
کلاغ از لطف چشمان ملیحت قو شود ضامن
به گوشه چشم تو شیر از میان پرده اش پاشد
دو چشم آهو از وقتی به تو افتاد زیبا شد




شاعر نامشخص
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
73299781951369916428.gif


نسیم زلف نگار از نسیم باد بهار
فتوح روح روان و لطافت جان داشت
صبا ز سلسله گیسوی مسلسل یار
هزار سلسله بر دست و پای مستان داشت
بیادم از نفس خرم صبا آمد
گلی که لعل لبی همچو غنچه خندان داشت
هزار نکته باریک‏تر زمو اینجاست
به صد کرشمه زاسرار حسن جانان داشت
صبا دمید خورآسا زمشرق ایران
مگر که ذره‏ای از تربت‏خراسان داشت
مقام قدس خلیل و منای عشق ذبیح
که نقد جان بکف از بهر دوست قربان داشت
مطاف عالم امکان زملک تا ملکوت
که از ملوک و ملک پاسبان و دربان داشت
به مروة صفه ایوان او صفا بخشد
حطیم و زمزم از او آبرو و عنوان داشت
به قاف قبه او پر نمی‏زند عنقا
بر آستانه او سر همای گردون داشت
قصور خلد ز مقصوره تو یافت کمال
زخدمت در آن روضه رتبه رضوان داشت
تویی رضا که قضا و قدر سرتسلیم
بزیر حکم تو ای پادشاه شاهان داشت
به «مفتقر» بنگر کز عزیز مصر کرم
به این بضاعت مزجاة چشم احسان داشت


مرحوم آیت الله کمپانی​
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
59893988381744691108.gif



ساقی بریز باده که جان را جلا دهی
زان باده ای که روح و روان را صفا دهی
خود واقفی به جام می و راز و رمز آن
بر ظرف جان ما نگر که درون را شفا دهی
غافل نِئی ز میکده و ساغر و سبو
تا خط جور ریز که بر ما بهاء دهی
بر ما ازآن رحیق که باشد ز سلسبیل
إنعام کن که قدرت مدح رضا (ع) دهی
طبعم روان نما به قوّت این باده ی طهور
تا در طریق منقبت نور جا دهی
شمس الشموس آسمان ولایت طلوع کرد
تانسبتش به سوره ی شمس الضحی دهی
روشن شد از جمال منیرش سماء و أرض
باشد که لطف ایزد منان به ما دهی
سلطان إرتضا که به یمن قدوم او
این مرز و بوم را توصفا و بهاء دهی
اندر مه کرامت ذیقعدة الحرام
از باغ نجمه (س) این گل خوشبو به ما دهی
جا کرد تا به دوش پدر این مه منیر
ماه شب چهارده از او جلا دهی
این ذوالکرم که نزد خدا بود محترم
گاه رضا رضایت خود بر رضا (ع) دهی
درآستان مهر و ولایش دوام عمر
بر دوستان عطاء بنما تا بقاء دهی
در طاعتش زیارت او را نصیب کن
تادر حریم معرفتش إلتجاء دهی
لیل و نهار عمر رهائی تمام گشت
تا زیر سایبان ولایتش تو جا دهی

(اثرطبع استادحاج علی محمدرهائی شهرضائی)
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
www.roozgozar.com-2161.gif


[h=3]شوق سبو
[/h] [h=3]بر درد عشق نسخه و درمان اثر نکرد[/h] [h=3]مرهم برای زخم غم تو ثمر نکرد[/h] [h=3]تنها حریم پاک تو داریم زآن زمان[/h] [h=3]دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد[/h] [h=3]از هر قبیله ای به تو امید بسته اند[/h]
[h=3]نبود کسی که چشم تو بر او نظر نکرد[/h] [h=3]شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس[/h] [h=3]دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نکرد[/h] [h=3]در بازکن که از ره دوری رسیده ام[/h] [h=3]این خسته بی دلیل در این ره، خطر نکرد[/h] [h=3]امشب، سحر دوباره به کوی تو آمدم[/h] [h=3]مخمورم و به شوق سبوی تو آمدم[/h] [h=3]بر حال من به جان جوادت نگاه کن[/h] [h=3]فکری به حال این دل بی سرپناه کن[/h] [h=3]بر زائران پاک تو من غبطه می خورم[/h] [h=3]آقا ترحمی به من پر گناه کن[/h] [h=3]امشب برات کرب و بلای مرا بده[/h] [h=3]ما را دوباره زائر آن بی سپاه کن[/h] [h=3]گر این زیارتم شده دیدار آخرین[/h] [h=3]در روز حشر یاد من رو سیاه کن[/h] [h=3]در راه عشق، اهل غم و درد خواستی[/h] [h=3]با چشم نافذت تو مرا مرد راه کن[/h] [h=3]مولا به جان ما تو بگو با امام عصر[/h] [h=3]یوسف بیا بخاطر من ترک چاه کن[/h] [h=3]تا روز حشر نوکری ات افتخار ماست[/h] [h=3]اینجا بهشت روی زمین جنت الرضاست[/h] [h=3]سروده احسان محسنی فر[/h]​
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
www.roozgozar.com-001.gif


[h=3]شما یک آسمان باران نابی
[/h] [h=3]برای خشکی چشم خرابی[/h] [h=3]میان کاسه های خالی ما[/h] [h=3]نزول قطره های مستجابی[/h] [h=3]بتابان گنبد و گلدسته ها را[/h] [h=3]تو تنها قبله گاه آفتابی[/h] [h=3]تمام معجزات عیوسی را[/h] [h=3]نشان دادی میان کاسه ابی[/h] [h=3]برای زائر غرق گناهت[/h] [h=3]همیشه مظهر حسن الثوابی[/h] [h=3]کنار پنجره فولاد، هرکس[/h] [h=3]برای مشکلش دارد جوابی[/h] [h=3]سروده محمد بختیاری[/h]

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
88723086950592885007.gif


[h=3]گل می کند بهار تو در باغ سینه ها
[/h] [h=3]پر می شود ز باده ی تو آبگینه ها[/h] [h=3]نقاره می زنند به بامت فرشتگان[/h] [h=3]حتما شفا گرفته ز دست تو سینه ها[/h] [h=3]دیگر غریب نیستی ای آشنا ترین[/h] [h=3]تایید می کند سخنم را قرینه ها[/h] [h=3]اول همین که سمت حریم تو آمدند[/h] [h=3]صدها هزار مرد غریب از مدینه ها[/h] [h=3]دیگر هم آن که از نفس تو غریب ماند[/h] [h=3]در سینه های عاشق وصل تو کینه ها[/h] [h=3]تجدید کن حکومت خود را به قلبها[/h] [h=3]اینجا فراهم است برایت زمینه ها[/h] [h=3]گرم فضا نوردی خوف و رجا شدیم[/h] [h=3]آیا به ما نمی رسد آخر سفینه ها[/h] [h=3]دارد حکایت از عشاق گنبدت[/h] [h=3]یعنی که زرد باد رخ از عشق بی حدت[/h] [h=3]هر سر که از خیال تو پر شور می شود[/h] [h=3]دریای بر کرانه ای از نور می شود[/h] [h=3]در شعله ی محبت تو سینه تا گداخت[/h] [h=3]غرق تجلی است وشب طور می شود[/h] [h=3]با هر “وان یکاد” لبان فرشته ها[/h] [h=3]صد چشم زخم از حرمت دور می شود[/h] [h=3]فردا که موج خیز هراس است زائرت[/h] [h=3]در ساحل نجات تو محشور می شود[/h] [h=3]با پلک بسته آمده دشمن به جنگ تو[/h] [h=3]از بس حریم قدس تو پر نور می شود[/h] [h=3]چون حوض کوثر است گوارا عقیق تو[/h] [h=3]فوق بهشت آمده صحن عتیق تو[/h] [h=3]ما را به گوشه حرم خود مقیم کن[/h] [h=3]مهمان مهربانی دست کریم کن[/h] [h=3]تا شعله زار شوق تو بالی بگسترد[/h] [h=3]ای صبح، دشت عاطفه را پر نسیم کن[/h] [h=3]دربانی حریم تو در آرزوی ماست[/h] [h=3]ما را عصا به دست بخواه و کلیم کن[/h] [h=3]مژگان ما که سمت شکوه تو وا شده است[/h] [h=3]وقف غبار روبی فرش و گلیم کن[/h] [h=3]بی اطلاع از اول و از آخر خودیم[/h] [h=3]ما را که حادثیم، رهین قدیم کن[/h] [h=3]این دل زجنس پنجره فولاد تو نبود[/h] [h=3]یعنی که زود می شکند از فراق، زود[/h] [h=3]خورشید گرم چیدن بوسه زماه توست[/h] [h=3]گلدسته ها منادی شوق پگاه توست[/h] [h=3]آری شگفت نیست که بی سایه می روی[/h] [h=3]خورشید هم زسایه نشینان ماه توست[/h] [h=3]از چشم آهوان حرم می توان شنید[/h] [h=3]این دشتها به شوق شکار نگاه توست[/h] [h=3]بالای کاشی حرم تو نوشته است[/h] [h=3]هرجا دلی شکست همان بارگاه توست[/h] [h=3]با این که سال هاست سوی طوس رفته ای[/h] [h=3]اما هنوز چشم مدینه به راه توست[/h] [h=3]یعنی که کاش فصل غریبی گذشته بود[/h] [h=3]دیگر مسافرم زسفر بازگشته بود[/h] [h=3]هرچند سبز مانده گلستان باورت[/h] [h=3]آیینه ای جز آه نداری برابرت[/h] [h=3]راه از مدینه تا به خراسان مگر کم است[/h] [h=3]با شوق دیدنت شده آواره خواهرت[/h] [h=3]دیگر دلی به یاد دل تو نمی طپد[/h] [h=3]بالی نمانده است برای کبوترت[/h] [h=3]مثل نسیم می رسد از ره جواد تو[/h] [h=3]یعنی نمی نهی به روی خاکها سرت[/h] [h=3]تنها به کرب و بلا سرنهاده بود[/h] [h=3]مردی که داشت نوحه گری مثل مادرت[/h] [h=3]اشک تو هست تا به ابد روضه خوانمان[/h] [h=3]تا کربلاست همسفر کاروانمان[/h] [h=3]سروده محمد جواد زمانی[/h]​
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
1_1149328vh07ofmens.gif



شمع بیاشک و بی سُوسُویم من
محو هشتم سیه گیسویم من
گر به مشهد، پریشان مویم من
کشته ضامن آهویم من

مرگ از این سان ، به جز زندگی نیست
جز رضا (ع) لایق بندگی نیست

همچو او باش تا، بنده باشی
عشق را، مهر تابنده باشی
گر جز از شوقش آکنده باشی
در صف حشر، شرمنده باشی

ساقی! از هشتمین می، به من ده
منقطع نه، پیاپی، به من ده
ساقیا! من خمار رضایم (ع)
گر چه می خورده مرتضایم (ع)

کلهم نور واحد دلیل است
کاین محبت، می سلسبیل است

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
81760650121868187813.gif
81760650121868187813.gif
81760650121868187813.gif
81760650121868187813.gif


همه جا غرق صفا شد شب میلاد رضا
پر طراوت همه جا شد شب میلاد رضا
شب میلاد کرامت ، شب میلاد کرم
شب میلاد وفا شد شب میلاد رضا
خانه نجمه بود قبلۀ دلها و بر آن
کعبه هم قبله نما شد شب میلاد رضا
عالم آل محمد به جهان جلوه نمود
عَلَم علم بپا شد شب میلاد رضا
دومین بضعۀ مِنّی که پیمبر فرمود
بود نشناخته تا شب میلاد رضا
هشتمین حجت حق پرده ز رخسارگرفت
حاجت شیعه روا شد شب میلاد رضا
بارش رحمت و رأفت همه جاریست مگر
شب میلاد رضا شد شب میلاد رضا
رسدش نامه آزادی محشر ، هر کس
که د ر این خانه گدا شد شب میلاد رضا
شاعر:سید رضا موید

 
بالا