چرا دفع افسد به فاسد صحیح است؟

Mr Specific

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
انسان موظّف است اوامر و نواهی الهی در مورد انجام تکلیف را با شرایط اختصاصی زمان و مکان وفق دهد و همواره با ارزیابی همه جانبه سعی نماید حداکثر بازده و حداقل عوارض را به وجود آورد. به عنوان مثال در آیات 173ــ172 سوره بقره چنین آمده است:
ای اهل ایمان، روزی حلال و پاکیزه را که نصیب شما کردیم بخورید و شکر خدا را به جای آورید و تنها سپاس او گویید، اگر شما بطور خالص خدا را می پرستید. به تحقیق خداوند مردار و خون و گوشت خوک و هر چه را که به اسم غیرخدا کشته باشند حرام گردانید. پس هر کس که به خوردن آنها نیاز شدید یابد، در صورتیکه به آن تمایل نداشته و از اندازه سدرمق نیز تجاوز ننماید گناهی بر او نخواهد بود که به قدر نیاز صرف کند، محققاً خدا آمرزنده و مهربان است.(312) در آموزشهایی که از پیشوایان اسلام رسیده و اساس فقه و قوانین اسلام را تشکیل می دهد هر چیز که انسان به آن اضطرار پیدا نماید به صورت مباح و حلال درمی آید و چنانچه در موارد اضطراری انسان از خوردن گوشت حیوان مرده، خون و گوشت خوک خودداری نماید و در نتیجه جان خود را از دست دهد، به علت بی اعتنایی به دستورات خداوند در این مورد، به عنوان کافر تلقی می شود.(313) در این جا همان قانون و اصل کلی جلب منفعت و دفع ضرر حاکمیت می یابد و امام باقر علیه السلام می فرماید که علت حرام و یا حلال کردن چیزهای مختلف این نبوده است که خداوند به بعضی چیزها تمایل و نسبت به بعضی دیگر بی اعتنایی داشته است. بلکه او مردم را خلق کرد و آنچه را که پایداری بدنهای آنها به آنست و موجب صلاح آنهاست می دانست و آنها را حلال گردانید و مباح ساخت و آنچه به آنها زیان می رسانید می دانست پس از آنها نهی کرد. پس در شرایط اضطراری به هنگامی که پایداری بدن جز از آن طریق امکان پذیر نیست به اندازه سدرمق مجاز دانست.(314)
تحقیق بیشتر در مورد بیماریهای روانی واکنشی می تواند موارد عینی ناشی از عدم توجه به این اصل را نشان دهد. توجه به این واقعیت که هیچ دستورالعملی مطلق نیست و در شرایط زمان و مکان اختصاصی، قابل تغییر می باشد، زمینه انعطاف پذیری را در افراد افزایش می دهد و می دانیم انعطاف پذیری یکی از معیارهای سلامت فکر می باشد. در ضمن روان درمانی بر انجام وظیفه طبق تکلیف باید تأکید کرد و نه انجام یک دستور همواره به یک شکل خاص. به عنوان مثال کسی که روزه برایش ضرر دارد اگر به این واقعیت توجه نکند و روزه بگیرد، چون براساس هوای نفس روزه گرفته است، باید علاوه بر انجام روزه به شکل فوق، روزه خود را قضا نماید.
لزوم کاربرد این اصل در زندگی سالم، تربیت و مدیریت نیز قطعی است.


پی نوشت ها :
1- یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ. إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیکُمُ الْمَیتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ. (ترجمه در متن) سوره بقره (2) آیه 172-173.
2- کل شی اضطر الیه ابن آدم فقد احله الله: هر چیز را که بنی آدم به آن اضطرار یابد خداوند حلال کرده است. از امام باقر (ع) میزان الحکمه، ج5، ص 496، به نقل از بحار الانوار، ج62، ص 82.
- کلما اضطر الیه العبد فقد احله الله له و اباحه ایاه: هر چیز را که بنده نبست به آن اضطرار یابد خداوند برای او حلال و مباح گردانیده است. از رسول خدا (ص) میزان الحکمه، ج5، ص 496 به نقل از بحارالانوار، ج75، ص 413- من اضطر الی المیته و الدم و لحم الخنزیر فلک یاکل شیئا من ذلک حتی یموت فهو کافر (ترجمه در متن) از امام صادق (ع) میزان الحکمه، ج5، ص 496 به نقل از تفسیر نور الثقلین، ج1، ص 155.
3- ان الله لم یحرم ذلک علی عباده و احل لهم ما سوی ذلک من رغبه فیما احل لهم و لا زهد فیما حرم علیکم. ولکنه عزو جل خلق الخلق و علم ما تقوم به ابدانهم و ما یصلحها، فاحله لهم و اباحه، و علم ما یضرهم فنها عنه، ثم احله للمضطر فی الوقت الذی لا یقوم بدنه الا به فاحله له بقدر البلغه لا غیر ذلک. از امام باقر علیه السلام. محمدی الرّی شهری میزان الحکمه، ج5، ص 497، به نقل از بحارالانوار، ج62، ص 82.

 
بالا