به نام خدا
مناظره ای زیبا و جالب بین امام صادق علیه السلام و ابوشاکر در این رابطه است که خودکشی را فقط به قتل نفس از طریق ابزارهای مانند قرص و چاقو و دار و ... بیان نمی کنند و مصداق عام تری برای آن ذکر می کنند. در بین این صحبت، به یکی از علت های مرگ انسان نیز اشاره می فرمایند. به نظر شما، هر چیزی که انسان بواسطه مصرف یا استعمال آن، باعث شود که عمرش کوتاه شود، نوعی از خودکشی نیست؟
حضرت پس از بیان فلسفه مرگ به ابوشاکر، در جواب سوال ابوشاکر که می پرسد: « از گفتار شما اين طور فهميده مى شود كه ما هر چه زودتر بايد خودكشى كنيم؛ زيرا مصلحت خداوند ، اين است كه آدمى بميرد. بنابراين هر چه زودتر، بهتر ! این طور بیان می کنند:
كسى كه خودكشى مى كند ، بر خلاف قانون خداوند عمل مى نمايد؛ زيرا خداوند [ به خاطر مصالحى كه فلسفه آفرينش بشر است ،] به ما دستور داده كه در حفظ جان خود بكوشيم، و يكى از راه هاى حفظ جان ، اين است كه در خوردن و نوشيدن ، افراط نكنيم؛ زيرا در اين صورت ، انسان عمر طبيعى خود را به انتها نمى رساند، و به همين جهت جدّ من فرمود : «شكم خود را قبر جانوران نكنيد » .
ابوشاكر : مقصود از اين سخن چيست ؟
امام عليه السلام :يعنى از خوردن گوشت زياد بپرهيزيد .
ابوشاكر : من گوشت دوست دارم و نمى توانم از خوردن آن اجتناب كنم .
امام عليه السلام :نفرموده كه به طور كلّى گوشت نخورى . از زياد خوردن آن پرهيز نما .
ابوشاكر : چرا ؟
امام عليه السلام :براى اين كه خوردن گوشت زياد ، در بعضى از اشخاص موجب مرگ ناگهانى (سكته) مى شود .
ابوشاكر : اين اوّلين بار است كه چنين حرفى را مى شنوم!
امام عليه السلام :نگفتم كه خوردن گوشت ، موجب مرگ ناگهانى است؛ بلكه گفتم زياد گوشت خوردن ، آن هم در بعضى از افراد [ كه مزاجشان آمادگى دارد ، موجب آن مى شود] . بنابراين ، ممكن است كسى گوشت زياد بخورد و به مرگ ناگهانى نميرد .
ابوشاكر : مقصود شما از مرگ ناگهانى (سكته) چيست ؟
امام عليه السلام :شخص ، به ظاهر سالم است؛ ولى واقعاً بيمار. ناگهان بيهوش مى شود و مى ميرد .
ابوشاكر : آيا ممكن است كه انسان به ظاهر ، سالم و در واقع ، بيمار باشد ؟
امام عليه السلام :آرى. كسانى هستند كه واقعا بيمارند؛ ولى در خود اثرى از آن احساس نمى كنند .
ابوشاكر : من نمى توانم بپذيرم كه انسان بدون اين كه [ ظاهراً ]بيمار شود ، [ ناگهان] بميرد. آرى؛ ممكن است كه در جنگ يا نزاعى ديگر كشته شود .
امام عليه السلام :تو تا چيزى را نبينى ، وجودش را نمى پذيرى و چون تا امروز نديده اى كه كسى به مرگ ناگهانى بميرد ، باور نمى كنى كه آدمى [ بدون اين كه ظاهراً بيمار باشد ، ]ممكن است ناگهان بميرد؛ ولى بدان كه سه گونه مرگ ناگهانى وجود دارد : يكى ناشى از مغز، ديگرى ناشى از قلب ، و سومى ناشى از خون .
ابوشاكر : چرا مغز و قلب و خون ما، يك مرتبه ما را نابود مى كنند ؟
امام عليه السلام :هر نوع مرگ ناگهانى ، در مرحله آخر ، ناشى از غلظت خون است و غلظت خون هم ناشى از خوردن گوشت زياد و ساير غذاهاى قوّت دار است ، در صورتى كه در خوردن آن افراط نمايند. بعد از اين كه خونْ غليظ شد ، عوارض مرگ ناگهانى در مغز، يا قلب و يا در خود خون به وجود مى آيد و انسان را نابود مى سازد . در ميان قبائل عرب صحرانشين ، ديده نشده كه كسى در اثر مرگ ناگهانى (سكته ) بميرد؛ براى اين كه آنها گوشت و ساير غذاهاى مقوّى را كم مصرف مى كنند و بعضى از قبائل نيز گوشت نمى خورند ، مگر سالى يك بار [ ، آن هم ]در مكه به هنگام حج . چندنفر را درمدينه مى شناسى كه سنّ آنها به صد سال رسيده باشد؟
ابوشاكر :كسى را نمى شناسم كه صدساله باشد .
امام عليه السلام :در همين شهر ، زمانى كه مردم در خوردن گوشت و ساير غذاهاى مقوّى افراط نمى كردند ، مردان و زنان صدساله وجود داشتند؛ ولى هم اكنون [ تنها]اگر به صحراهاى اطراف مدينه كه محلّ سكونت قبائل است ، بروى ، مشاهده مى كنى كه بين آنها مردان و زنان صدساله يافت مى شوند . غلظت خون در بعضى از اشخاص ، موجب مرگ ناگهانى (سكته) مى شود؛ ولى در اكثر مردم ، سبب پيرى زودرس مى گردد و آنها را پيش از اين كه عمر طبيعى شان به پايان رسد ، مى ميراند . » *
-----------------------------------------------
* اين مناظره از كتاب مغز متفكر جهان شيعه (نوشته بيست و پنج تن از دانشمندان و اساتيد دانشگاه هاى جهان، ترجمه آقاى ذبيح اللّه منصورى ) اقتباس و تلخيص شده است
مناظره ای زیبا و جالب بین امام صادق علیه السلام و ابوشاکر در این رابطه است که خودکشی را فقط به قتل نفس از طریق ابزارهای مانند قرص و چاقو و دار و ... بیان نمی کنند و مصداق عام تری برای آن ذکر می کنند. در بین این صحبت، به یکی از علت های مرگ انسان نیز اشاره می فرمایند. به نظر شما، هر چیزی که انسان بواسطه مصرف یا استعمال آن، باعث شود که عمرش کوتاه شود، نوعی از خودکشی نیست؟
حضرت پس از بیان فلسفه مرگ به ابوشاکر، در جواب سوال ابوشاکر که می پرسد: « از گفتار شما اين طور فهميده مى شود كه ما هر چه زودتر بايد خودكشى كنيم؛ زيرا مصلحت خداوند ، اين است كه آدمى بميرد. بنابراين هر چه زودتر، بهتر ! این طور بیان می کنند:
كسى كه خودكشى مى كند ، بر خلاف قانون خداوند عمل مى نمايد؛ زيرا خداوند [ به خاطر مصالحى كه فلسفه آفرينش بشر است ،] به ما دستور داده كه در حفظ جان خود بكوشيم، و يكى از راه هاى حفظ جان ، اين است كه در خوردن و نوشيدن ، افراط نكنيم؛ زيرا در اين صورت ، انسان عمر طبيعى خود را به انتها نمى رساند، و به همين جهت جدّ من فرمود : «شكم خود را قبر جانوران نكنيد » .
ابوشاكر : مقصود از اين سخن چيست ؟
امام عليه السلام :يعنى از خوردن گوشت زياد بپرهيزيد .
ابوشاكر : من گوشت دوست دارم و نمى توانم از خوردن آن اجتناب كنم .
امام عليه السلام :نفرموده كه به طور كلّى گوشت نخورى . از زياد خوردن آن پرهيز نما .
ابوشاكر : چرا ؟
امام عليه السلام :براى اين كه خوردن گوشت زياد ، در بعضى از اشخاص موجب مرگ ناگهانى (سكته) مى شود .
ابوشاكر : اين اوّلين بار است كه چنين حرفى را مى شنوم!
امام عليه السلام :نگفتم كه خوردن گوشت ، موجب مرگ ناگهانى است؛ بلكه گفتم زياد گوشت خوردن ، آن هم در بعضى از افراد [ كه مزاجشان آمادگى دارد ، موجب آن مى شود] . بنابراين ، ممكن است كسى گوشت زياد بخورد و به مرگ ناگهانى نميرد .
امام عليه السلام :شخص ، به ظاهر سالم است؛ ولى واقعاً بيمار. ناگهان بيهوش مى شود و مى ميرد .
ابوشاكر : آيا ممكن است كه انسان به ظاهر ، سالم و در واقع ، بيمار باشد ؟
امام عليه السلام :آرى. كسانى هستند كه واقعا بيمارند؛ ولى در خود اثرى از آن احساس نمى كنند .
ابوشاكر : من نمى توانم بپذيرم كه انسان بدون اين كه [ ظاهراً ]بيمار شود ، [ ناگهان] بميرد. آرى؛ ممكن است كه در جنگ يا نزاعى ديگر كشته شود .
امام عليه السلام :تو تا چيزى را نبينى ، وجودش را نمى پذيرى و چون تا امروز نديده اى كه كسى به مرگ ناگهانى بميرد ، باور نمى كنى كه آدمى [ بدون اين كه ظاهراً بيمار باشد ، ]ممكن است ناگهان بميرد؛ ولى بدان كه سه گونه مرگ ناگهانى وجود دارد : يكى ناشى از مغز، ديگرى ناشى از قلب ، و سومى ناشى از خون .
ابوشاكر : چرا مغز و قلب و خون ما، يك مرتبه ما را نابود مى كنند ؟
امام عليه السلام :هر نوع مرگ ناگهانى ، در مرحله آخر ، ناشى از غلظت خون است و غلظت خون هم ناشى از خوردن گوشت زياد و ساير غذاهاى قوّت دار است ، در صورتى كه در خوردن آن افراط نمايند. بعد از اين كه خونْ غليظ شد ، عوارض مرگ ناگهانى در مغز، يا قلب و يا در خود خون به وجود مى آيد و انسان را نابود مى سازد . در ميان قبائل عرب صحرانشين ، ديده نشده كه كسى در اثر مرگ ناگهانى (سكته ) بميرد؛ براى اين كه آنها گوشت و ساير غذاهاى مقوّى را كم مصرف مى كنند و بعضى از قبائل نيز گوشت نمى خورند ، مگر سالى يك بار [ ، آن هم ]در مكه به هنگام حج . چندنفر را درمدينه مى شناسى كه سنّ آنها به صد سال رسيده باشد؟
ابوشاكر :كسى را نمى شناسم كه صدساله باشد .
امام عليه السلام :در همين شهر ، زمانى كه مردم در خوردن گوشت و ساير غذاهاى مقوّى افراط نمى كردند ، مردان و زنان صدساله وجود داشتند؛ ولى هم اكنون [ تنها]اگر به صحراهاى اطراف مدينه كه محلّ سكونت قبائل است ، بروى ، مشاهده مى كنى كه بين آنها مردان و زنان صدساله يافت مى شوند . غلظت خون در بعضى از اشخاص ، موجب مرگ ناگهانى (سكته) مى شود؛ ولى در اكثر مردم ، سبب پيرى زودرس مى گردد و آنها را پيش از اين كه عمر طبيعى شان به پايان رسد ، مى ميراند . » *
-----------------------------------------------
* اين مناظره از كتاب مغز متفكر جهان شيعه (نوشته بيست و پنج تن از دانشمندان و اساتيد دانشگاه هاى جهان، ترجمه آقاى ذبيح اللّه منصورى ) اقتباس و تلخيص شده است