اندیشمندان الهی دان هر یک از طریقی به وجود خداوند استدلال نموده اند. یکی از این طرق برهان حرکت است. ریشه این برهان به آثار افلاطون و ارسطو بر میگردد. اندیشمندان اسلامی نیز از این برهان استفاده کرده اند و آن را یکی از دلایل وجود خداوند برشمرده اند. نکته مهم این است که نباید از برهان حرکت آنچه بیش از توان اوست انتظار داشت. آنچه برهان حرکت میتواند اثبات کند این است که هر متحرکی به محرِّک غیرمتحرک نیاز دارد و چون عالم طبیعت خالی از حرکت نیست، پس موجودی فراتر از طبیعت وجود دارد که علت همه این حرکت¬هاست. درواقع توان برهان حرکت بیش از این نیست، و نمی تواند برای ما ثبات کند که چنین موجودی ممکن است یا واجب، محدود است یا نامتناهی و ... از توان این برهان خارج است و باید این مطالب را با براهین دیگری مثل "برهان وجوب و امکان" اثبات کرد.
برای اینکه بتوان تبیین روشنی از برهان حرکت ارائه کرد باید بدانیم حرکت چیست و چرا به فاعل نیاز دارد. علامه طباطبایی (قول مشهور در فلسفه اسلامی) حرکت را چنین تعریف می¬کند: «خروج تدریجی شیء از قوه به فعل»[SUP]1[/SUP] . هر حرکتی به شش امر نیاز دارد:
1. محرک
2. متحرک
3. مبدا
4. غایت
5. مسافت
6. زمان