بانو و غروب جمعه ...

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


imam%20emam.JPG


بانو و غروب جمعه



بانو همواره چشم به آسمان داشت و به دهان پدر. زیرا از زبان پدر راههای آسمان گشوده میگشت.

بانو فرمود: فرزندانم حسن، حسین بر بلندای بام روید و هنگامی که نیمی از خورشید به سمت مغرب نزدیک

میشود مرا آگاه کنید تا دعا کنم.


مادر! چرا در این زمان میخواهید دعا کنید؟

بانوی جهانیان فرمود:

شنیدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) گفت که به یقین در روز جمعه ساعتی است که ممکن نیست شخص

مومن از خدای عزوجل امر و کار خیری را درخواست کند مگر این که به او ارزانی میکند. به پدرم عرض کردم: ای

رسول خدا! این ساعت چه موقع است؟


فرمودند: زمانی که نیمی از خورشید به سمت غروب نزدیک شود.

آری این خاندان از روز نخست با عصر جمعه همدل و همراه بودهاند!

و عصر هر جمعه، منتظر قدم و دعای این بزرگواران است.

آری، تاریخ منتظر این خاندان بوده و خواهد بود.

و برترین دعای عصر جمعه تعجیل در ظهور منتظر است.


 
بالا