مهدی در آینه قرآن

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
[h=1]مهدی در آینه قرآن
[/h][h=1](1)[/h]
23312746352031312128317616193984223721441.jpg

اشاره:
آنچه می خوانید نگاهی گذرا و عالمانه به موضوع مهدویت در قرآن کریم است که به خامه استاد فقید آیت الله معرفت (ره)نگارش یافته است. استاد در طلیعه سخن، نخست بحثی مقدماتی پیرامون ظاهرو باطن قرآن و اینکه چگونه می توان تفسیر و تآویل آیات مهدویت را از این کتاب شریف آسمانی به دست آورد، مطرح نموده آنگاه به بررسی آیات یاد شده در قرآن کریم می پردازد.
در مجال حاضر شماره نخست این سلسله نوشتار از نظر و محضرتان خواهد گذشت.

مقدمه
بحث از ظهور پر بركت حضرت حجت(عج)، با استناد به آیات قرآنى، به مقدمه‏اى كوتاه نیاز دارد.
اگر ما خواسته باشیم این مسأله را از صریح آیات به دست آوریم، شاید خواسته‏اى بى مورد باشد. اساساً پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله از روز اول این تذكر را به عامه مسلمانان داد و فرمود: قرآن داراى ظهر است و بطن؛ «ما من القرآن آیة الاولها ظهر و بطن»
این حدیث از متواترات است، یعنى كتب حدیثى اهل سنت و شیعه اتفاق دارند این حدیث از پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله صادر شده است.
سِرّ مطلب این است كه قرآن كریم داراى دو جهت است كه باید مورد عنایت قرار گیرد.

مطلب اول
اول این‏كه آیات و سوره‏هاى قرآن در مناسبت‏هاى مختلف و به عنوان علاج حادثه یا واقعه‏اى نازل شده است. این موجب مى‏شود دلالت آیه نوعى وابستگى پیدا بكند با آن شأن نزول. اگر این‏طور شد، دلالت همیشگى قرآن كه پیامى جاودانى باشد، مقدارى زیر سؤال مى‏رود. لذا پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله فرمودند: عنایت شما فقط به این اسباب نزول نباشد. در پس پرده یك معناى عامى وجود دارد كه جنبه شمولى دارد و براى همیشه است. لذا ابوبصیر از امام صادق‏علیه السلام سؤال مى‏كند این كه پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله فرموده است: «ما فى القرآن آیة الاولها ظهر و بطن1یعنى چه؟ امام علیه السلام مى‏فرماید: «ظهره تنزیله و بطنه تأویله یعنى ظاهر قرآن و ظهر قرآن همان دلالتى است كه با رعایت و عنایت به شأن نزول‏ها روشن مى‏شود كه تقریباً مى‏توان نوعى مقطعى بودن و محدودیت از آن فهمید؛ ولى قرآن به این اكتفا نكرده است.

مطلب دوم
قرآن جنبه دوم هم دارد كه جنبه جاوید است، جاوید بودن قرآن به ظهر آن نیست آنچه بقاى قرآن را ضمانت كرده است تا پیامى همیشگى باشد، بطن قرآن است.
بطن قرآن چیست؟
درباره بطن بحث‏هاى بسیار شده است كه مقصود از بطن چیست؟ بطن معنایش خیلى ساده است؛ یعنى این‏طور نیست كه نتوان به آن پى برد. بطن آیات در اختیار ائمه‏:S (31): است و آن‏ها از بطن آیات آگاهى دارند؛ اما راه رسیدن به آن را به ما یاد داده‏اند. بطن آیات قرآن آن مفاهیمى است كه جنبه شمولى داشته و از قیودى كه آیه را فرا گرفته جدا شده باشد.

ضابطه تفسیر و تأویل
همان گونه كه تفسیر ضابطه دارد، تأویل هم ضابطه دارد. ضابطه این است كه آن خصوصیات و ویژگى‏هایى كه آیه را فرا گرفته طبق قانون «سبر و تقسیم» از آیه جدا كنیم؛ سپس آنچه از دلالت آیه به دست آمد، آن بطن آیه است؛ مثلاً در آیه «وَمَآ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالاً نُّوحِى إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»؛1 مخاطب آیه مشركین است و مورد سؤال مسأله نبوت. آیا بشر مى‏تواند پیغمبر بشود یا نه؟ كسانى كه باید از آن‏ها این سؤال بشود علماى اهل كتاب به ویژه یهود هستند كه در یثرب و حجاز ساكن بودند.
عرب‏ها بسیارى از مسائل مربوط به معارف را از این‏ها سؤال مى‏كردند و عقیده داشتند این‏ها دانشمندند.
آیه بنابر این عقیده مشركین مى‏گوید كه پیغمبر اسلام‏صلى الله علیه وآله بشر و از جنس شماست. اگر در پیامبرى او تردید دارید از یهود و از اهل كتاب بپرسید كه پیغمبران آن‏ها چه كسانى هستند و بودند. آن‏ها به شما خواهند گفت. این ظاهر آیه است. پس آیه بر حسب ظهر به مشركین و مسأله نبوت و رجوع مشركین به اهل كتاب مقید مى‏شود.
اما ما طبق قانون «سبرو تقسیم» ویژگى‏هاى آیه را بررسى مى‏كنیم تا مشخص شود كدام یك از این ویژگى‏ها در هدف آیه دخالت دارد و كدام یك ندارد. آن‏هایى كه دخالت ندارند حذفشان مى‏كنیم؛ براى مثال آیا خطاب به مشركین خصوصیتى دارد؛ یعنى مشرك بودن در مخاطب بودن به این آیه خصوصیتى دارد؟ قطعاً ندارد، چرا؟ چون آنچه موجب شده آیه به مشركین این سخن را بگوید جهل آن‏ها است نه شرك آن‏ها. پس مشرك بودن در هدف آیه دخالت ندارد و آنچه دخالت دارد جهل آن‏ها است.
مسئله نبوت
مورد سؤال در آیه، مسأله نبوت است. آیا بشر مى‏تواند پیامبر باشد یا نه؟ آیا این مسأله در مدلول آیه خصوصیتى دارد یا این‏كه در مورد شك در هر مسأله‏اى از معارف دینى است چه معارف چه فروع احكام و چه مسائل مربوط به شؤون دین؟ (مسأله نبوت یا غیر آن)، پس خصوص مسأله شك در مسأله نبوت هیچ خصوصیتى در هدف آیه ندارد و لغو مى‏شود.
بعد كسانى كه باید از آن‏ها سؤال بشود چه كسانى بودند؟ اهل كتاب و یهود بودند. آیا سؤال از یهودیان و اهل كتاب خصوصیتى دارد و در هدف آیه مهم است یا دانا بودن نسبت به مشركین نادان مد نظر است؟
نتیجتاً به دست مى‏آید كه دانا بودن آن‏ها مدخلیت در هدف آیه دارد نه اهل كتاب یا یهودى بودن.
پس وقتى این ویژگى‏ها را بررسى كردیم و این موارد را كنار گذاشتیم، بطن آیه به دست مى‏آید.
بطن آیه چیست؟ بطن آیه این است: آن كه به مسائل دینى فروعاً و اصولاً جاهل است، باید به دانایان رجوع كند. پس استخراج بطن آیه مشكل نیست. راه دارد. لذا امروزه اگر از دلیل جواز تقلید عامى از مجتهد پرسش شود، همین آیه را مى‏خوانند:
«...فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون 2»
ایراد و جواب
این‏كه امام صادق‏علیه السلام مى‏فرماید: ما اهل ذكر هستیم؛ یعنى اساساً آنچه هدف آیه است رجوع به عالم است، ما سر آمد علما هستیم و باید همه جهال به ما رجوع كنند. این كه تفسیر صافى مى‏گوید، طبق فرمایش امام صادق‏علیه السلام این آیه اصلاً خطاب به مشركین نیست و خطاب به مسلمین است، درست نیست. یكى از اشكالاتى كه به تفسیر صافى وارد است، همین است كه مسأله تأویل و بطن با مسأله تنزیل و تفسیر خلط شده است.
امام صادق‏علیه السلام در این زمینه بطن آیه را مى‏گوید. اساساً پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله از ابتدا اشاره فرموده است كه آنچه بقاى قرآن و شمولى بودن و جاوید بودن آن را ضمانت مى‏كند، جنبه بطن آن است؛ یعنى همان مفاهیم كلى كه قابل تطبیق در هر زمان و هر مكان است؛ و فقط به شأن نزول‏ها كه آیه را وابسته مى‏كند، اعتبار نیست.
ادامه دارد...

[h=2]پی نوشت ها:[/h]1- یوسف/109
2- نحل/43


 
بالا