در جنگ احد جناب حمزه بن عبدالمطلب (ع) عموی پیامبر(ص) به شهادت رسید.
آن حضرت برادر رضاعی پیامبر (ص) بود چون هر دو بزرگوار از زنی به نام
"ثویبه" شیر خورده بودند.
آن حضرت مردی شجاع و با هیبت بود و در این جنگ به دست وحشی و به دستور هند
همسر ابوسفیان کشته شد. هند به خاطر کشته شدن پدر و برادر و عمویش در جنگ
بدر, ابتدا قصد نبش قبر مادر پیامبر (ص) را داشت, ولی کفار قریش از ترش نبش
قبور امواتشان مانع شدند. این بود که او وحشی را با عده هایی به کشتن پیامبر(ص) یا
علی مرتضی (ع) و یا حمزه (ع) تحریک کرد. وحشی گفت:" از کشتن پیامبر (ص) و
پسر عمویش علی (ع) عاجزم , ولی برای کشتن حمزه (ع) کمین می کنم "
او در میدان جنگ با نیزه ای بر سینه و یا شکم مبارک آن حضرت زد و آن حضرت را
شهید کرد.
وقتی خبر را به هند دادند آن خبیث دستور داد سینه ی آن حضرت را بشکافند و جگر
مبارک آن حضرت را بیرون آورد. وقتی خواست به جگر حمزه دندان بزند دندان های
نحسش کارگر نشد. همچنین هند با خنجری گوش ها , بینی و ... آن حضرت را جدا کرد
و به گردن انداخت.
پیامبر (ص) وقتی که حمزه(ع) را با آن وضع دیدند گریستند و عبای مبارک را روی او
کشیدند که خواهرش صفیه او را به آن حال نبیند . فرمودند:" یا عم رسول الله و اسد الله و
اسد رسوله ... یا فاعل الخیرات, کاشف الکربات... ".
امیرالمومنین(ع) و فاطمه زهرا(س) و صفیه و دیگران بر آن حضرت گریستند.
پیامبر (ص) بر بدن مبارک او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند.
بعد از چهل سال که معاویه خواست نهری از احد ها عبور دهد با قبر حضرت حمزه
(ع) برخورد نمود و سر بیل به پای حضرت حمزه (ص) رسید و فورا خون جاری شد.
حضرت رضا(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمودند:" بهترین برادران من علی (ع) و
بهترین عمو های من حمزه(ع) است "
آن حضرت برادر رضاعی پیامبر (ص) بود چون هر دو بزرگوار از زنی به نام
"ثویبه" شیر خورده بودند.
آن حضرت مردی شجاع و با هیبت بود و در این جنگ به دست وحشی و به دستور هند
همسر ابوسفیان کشته شد. هند به خاطر کشته شدن پدر و برادر و عمویش در جنگ
بدر, ابتدا قصد نبش قبر مادر پیامبر (ص) را داشت, ولی کفار قریش از ترش نبش
قبور امواتشان مانع شدند. این بود که او وحشی را با عده هایی به کشتن پیامبر(ص) یا
علی مرتضی (ع) و یا حمزه (ع) تحریک کرد. وحشی گفت:" از کشتن پیامبر (ص) و
پسر عمویش علی (ع) عاجزم , ولی برای کشتن حمزه (ع) کمین می کنم "
او در میدان جنگ با نیزه ای بر سینه و یا شکم مبارک آن حضرت زد و آن حضرت را
شهید کرد.
وقتی خبر را به هند دادند آن خبیث دستور داد سینه ی آن حضرت را بشکافند و جگر
مبارک آن حضرت را بیرون آورد. وقتی خواست به جگر حمزه دندان بزند دندان های
نحسش کارگر نشد. همچنین هند با خنجری گوش ها , بینی و ... آن حضرت را جدا کرد
و به گردن انداخت.
پیامبر (ص) وقتی که حمزه(ع) را با آن وضع دیدند گریستند و عبای مبارک را روی او
کشیدند که خواهرش صفیه او را به آن حال نبیند . فرمودند:" یا عم رسول الله و اسد الله و
اسد رسوله ... یا فاعل الخیرات, کاشف الکربات... ".
امیرالمومنین(ع) و فاطمه زهرا(س) و صفیه و دیگران بر آن حضرت گریستند.
پیامبر (ص) بر بدن مبارک او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند.
بعد از چهل سال که معاویه خواست نهری از احد ها عبور دهد با قبر حضرت حمزه
(ع) برخورد نمود و سر بیل به پای حضرت حمزه (ص) رسید و فورا خون جاری شد.
حضرت رضا(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمودند:" بهترین برادران من علی (ع) و
بهترین عمو های من حمزه(ع) است "