مراحل سه گانه خودیابی خودشناسی و خودسازی

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
مراحل سه گانه خوشناسي و خوديابي و خودسازي:

الف. خودشناسي:

پيش از هر چيز لازم است انسان بدين موضوع پي ببرد كه وجود او آميزه اي است از بدن مادي و حقيقتي ديگر به نام نفس (روح) است كه ، از آن به من ياد مي كند ؛ وانگهي، همين بخش از وجود او ، جاودانه خواهد ماند. هم از نگاه قران كريم و هم در روايات معصومين (ع) دست يابي به چنين شناختي، با شناخت خداوند پيوندي ناگسستني دارد: «و لا تكونوا كالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم اولئك هم الفاسقون؛ و مانند كساني نباشيد كه خدا را فراموش كردند، و خدا نيز آن ها را به خود فراموشي گرفتار كرده . آنها فاسقانند.»(حشر، 19) نيز پيامبر (ص) فرمود: «اعرفكم بنفسه اعرفكم بربه ؛ شناسنده ترين شما نسبت به خودتان ، شناسنده ترين به پروردگارتان است.» علامه طباطبايي ، الميزان ، ج 6 ، ص 182 ، دارالكتب الاسلاميه
همو در سخن ديگر فرمود: الكيس من عرف نفسه و اخلص اعماله؛ انسان زيرك ، كسي است كه خود را بشناسد ، و اعمالش را [براي خدا] خالص كند»(همان) نتيجه پيوند ياد شده نيز، انديشه ورزي درباره توحيد مي باشد .
امام صادق (ع) درباره رتبه بندي آگاهي هاي انسان فرمود: «وجدت علم الناس كله في اربع ؛ اولها ان تعرف ربك و الثاني ان تعرف ما صنع بک والثالث ان تعرف ما اراد منك و الرابع ان تعرف ما يخرجك من دينك؛ همه علم مردم را در چهار چيز يافتم: اول اين كه پروردگار خود را بشناسي . دوم، اين كه بداني خداوند با تو چه كرده (مراد پي بردن به آفرينش موزون و حكيمانه ، نعمت عقل و حواس، ارسال رسل و انزال كتب آسماني است). سوم، اين كه بداني او از تو چه خواسته است ، چهارم اينكه بداني چه چيز تو را از دينت خارج مي كند. (شناخت گناهان و موجبات شرك و ارتداد)»(كليني، اصول كافي، ج 1، ص 63، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت عليهم السلام)


انسان از منظر آيات و روايات داراي جايگاهي ممتاز و بسيار ارزشمند است. او خليفه خداوند و جامع اسماء و صفات الهي است و مي تواند به رفيع ترين قله هاي كمال و فضيلت دست يابد. قرآن كريم و روايات معصومين(ع) انسان را به خود شناسي دعوت كرده اند و او را به تأمل در خويشتن و سرمايه ها و گوهرهاي دروني اش ترغيب و تشويق كرده اند. اين خودشناسي آثار و بركات فراواني به دنبال دارد كه از جمله آنها دستيابي به عزت نفس و احساس كرامت و بزرگواري در خود است. اگر انسان به اين حقيقت دست يابد كه خداوند پس از پشت سر نهادن مراحل پست، به او استعدادهاي شگفت انگيز داده و او را به مقامي ارجمند كه برتر از همه موجودات است رسانيده است، بي هيچ ترديد حاضر نخواهد شد كه خود را هم رديف حيوانات قرار دهد و زمام خود را به دست خواهش هاي پست و خواسته هاي حيواني بسپارد. احساس كرامت نفس زماني حاصل مي شود كه انسان به برتري هايي كه خداوند كريم به او عطا فرموده است آگاه شود. امير مؤمنان(ع) در اين باره مي فرمايدك «من كرمت عليه نفسه، هانت عليه شهواته؛ آن كس كه در خود احساس عزت و بزرگواري كند خواهش ها در نزد او پست و بي مقدار مي گردد».(نهج البلاغه، حكمت 449) شناخت درست و عميق و واقعي انسان، او را به ارزش وجودي خويش واقف مي سازد و سبب مي گردد كه او، خود را بالاتر از آن ببيند كه دامنش را به زشتي ها و گناهان آلوده كند، بلكه سعي مي كند عمر خود را چنان سپري كند كه گوهر وجودش دستخوش آفت هاي روزگار نگردد. برعكس آن كس كه احساس شخصيت اخلاقي و ارزشمند بودن را از دست بدهد، ممكن است به هر حقارتي تن در دهد و از دست زدن به هيچ گناهي واهمه و ترسي نداشته باشد.

امام هادي(ع) مي فرمايد: «من هانت عليه نفسه فلا تامن شره؛ آن كس كه خود را پست و بي ارزش بداند، از شر و آفت او ايمن مباش».(تحف العقول، سخنان حضرت هادي(ع))

از ديدگاه اميرمؤمنان(ع) حداقل بها و قيمت انسان بهشت است و اگر انسان خود را به كمتر از بهشت بفروشد در اين معامله دچار خسران و زيان شده است: «انه ليس لانفسكم ثمن الا الجنه فلا تبيعوها الا بها؛ براي جان هاي شما قيمتي جز بهشت نيست، پس آن را به كمتر از بهشت نفروشيد.»(حكمت 456، نهج البلاغه) البته بهشت كمترين بهاي انسان مؤمن و خدا باور و جوياي كمال است و بالاتر از آن لقاي پروردگار و رضوان الهي است كه ازكمال بالاتر و از هر لذتي، لذيذتر و گواراتر است. (رجوع كنيد به: تهذيب نفس، ابراهيم اميني)
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

ب. خوديابي (استمرار در توجه به خود و مبارزه با غفلت زدگي):


در رهپويي به كمال حقيقي ، تنها شناخت خود كافي نيست؛ چرا كه اين شناخت ، در اثر توجه بيش از اندازه به امور دنيوي و نيازهاي جسماني ، دستخوش غفلت و فراموشي قرار مي گيرد؛ از اين رو ، انسان نبايد بسان اشخاص عادي ، تنها در مواقع اضطرار مانند غرق شدن و ساير حوادث طبيعي ، به خود توجه پيدا كند ، بلكه با فاصله گرفتن نسبي از امور مادي، براي توجه به خود حقيقي و نياز هاي آن ، برنامه اي مستمر داشته باشد و راهكار شاخص اين مهم ، شستشوي گرد و غبار بر نشسته بر جان آدمي در آب زلال عبادت است.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
ج. خودسازي:

با گذار از دو مرحله پيشين؛ يعني خوشناسي و خوديابي، به مرحلهء سوم يعني خودسازي مي رسيم كه ، دوري گزيني از كج روي و گناه و نيز انجام اعمال صالح، پايه اصلي آن را تشكيل مي دهد. قرآن كريم با بياني آشكار به انسان نهيب مي زند كه، به فرياد خودتان برسيد: «يا ايها الذين آمنوا عليكم انفسكم لا يضركم من ضل اذا اهتديتم الي الله مرجعكم جميعا فينبئكم بما كنتم تعملون؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد، مراقب خود باشيد، اگر شما هدايت يافته ايد گمراهي كساني كه گمراه شده اند، به شما زياني نمي رساند. بازگشت همه شما به سوي خداست؛ و شما را از آن چه عمل مي كرديد، آگاه مي كند.»(مائده، آيه 105)

اگر رفتارهاي انسان، با هدف از آفرينش او متناسب باشد ، در اين صورت نفس او كمال يافته ، به سعادت مي رسد. پالايش نفس از بيماري هاي رواني نيز، نخستين برنامه قرآني در اين راستا است: «قد افلح من زكيها و قد خاب من ديسها؛ هر كس نفس خود را پاك و تزكيه كرد، رستگار ، و آن كه نفس خود را با معصيت و گناه آلوده سازد، نوميد و محروم گشته است.»(شمس، آيه 9)

خلاصه آن كه ، دست يابي به حقيقت انساني، وامدار خودسازي است، و اساسا هدف از آفرينش عالم، پديد آوردن كارخانه اي به منظور انسان سازي بوده است.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

د. به دليل دارا بودن بعد جسماني، افزون بر جنبه روحي، پيدا ست كه انسان نبايد تنها به نياز هاي روحي پرداخته، از نيازهاي جسمي غافل شود. ولي در باره اين دسته از نيازهاي انسان، توجه به دو نكته ضروري است . اولا به دليل غريزي بودن نيازهاي مزبور، پي بردن به آن ها به پيچيدگي درك نيازهاي روحي نيست؛ ثانيا بر آوردن آن ها هدف نبوده و تنها زمينه اي است كه ، موانع پرداختن به نيازهاي اصلي انسان ، يعني پرورش روان را، مي زدايد.
در روايات معصومين (ع) تأمين معاش و پرداختن به لذايذ حلال جسماني ، از موارد شاخص نيازهاي جسماني برشمرده شده اند، امام علي (ع) در اين باره فرمودند: «للمومن ثلاث ساعات ، فساعه يناجي فيها ربه و ساعه يوم معاشه و ساعه يخلي بين نفسه و بين لذتها فيما يحل و يجمل؛ زندگي فرد با ايمان در سه قسمت خلاصه مي شود: قسمتي به معنويات پرداخته و با پروردگارش مناجات مي كند، و قسمتي به فكر تأمين و ترميم معاش است، و قسمتي را به اين امر اختصاص مي دهد كه ، در برابر لذت هاي حلال و مشروع آزاد باشد»( نهج البلاغه ، كلمه 390 از كلمات قصار ، به نقل از تفسير نمونه ، ج 9 ، ص 334)
ناگفته نماند گستره نيازهاي اساسي انسان در روابط چهارگانه با «خدا ، مردم ، طبيعت و خويشتن قابل تعريف و بررسي و رتبه بندي است آنچه گفته شد تنها درباره رابطه خود و خداست.
براي آگاهي بيشتر در اين زمينه ر . ك : 1- انسان و ايمان شهيد مطهري 2- انسان در قرآن شهيد مطهري 3- خودشناسي براي خودسازي محمد تقي مصباح يزدي 4- جامع السعادات مولي مهدي نراقي 5- محاسبه النفس سيد بن طاووس ب ) 6- چهل حديث امام خميني


منبع: معارف. پرسمان دین
 
بالا