*♥*•*♥* توقیع مبارك حضرت بقیة الله(عج) به جناب احمد بن اسحاق *♥*•*♥*

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
احمد بن اسحاق می گوید: از جعفر بن علی نامه ای به دست من رسید كه طیّ آن ادّعا كرده بود به تمام دین (حلال و حرام) و نیز كلیّه علوم و آنچه كه مردم بدان نیازمندند، آگاهی دارد. پس از اینكه نامه را خواندم، عریضه ای به پیشگاه مقدّس حضرت امام عصر، روحی له الفداء، نگاشته، نامه جعفر را نیز در جوف آن قرار دادم. متعاقباً از ناحیه مقدّسه جوابی بدین شرح واصل شد:

به نام خداوند بخشاینده مهربان

خداوند تو را پایدار بدارد. نامه تو و ضمیمه آن (نامه جعفر) به من رسید و از مضمون آن كه با اختلاف الفاظ و اشتباهات بسیار توأم بود، مطّلع شدم و اگر شما هم دقّت كرده بودید به برخی از آن ها آگاه می شدید. حمد و ثنا مختصّ ذات پاك خداوند متعال، پروردگار جهانیان است كه برای او شریكی در احسان وی نسبت به ما و فضلش بر ما نیست. خداوند عزّ و جلّ، مقدّر و معیّن فرموده است كه حقّ به مرحله نهایی و كمال خود برسد.

و خداوند اراده فرموده است كه باطل از بین برود. و او برآنچه بیان نمودم گواه است و آنچه كه تذكّر می دهم در روز قیامت بر شما حجّت خواهد بود و از آنچه كه در آن اختلاف داشتیم سؤال خواهد كرد. خداوند، برای صاحب آن نامه (جعفر) هیچ گونه مقام و حقّی بر ما و شما و بر دیگر مخلوقات قرار نداده است و اطاعت او واجب نیست و من طیّ یك جمله مطلب را به نحو كافی و كامل بیان خواهم كرد. ان شاءالله.

ای احمد بن اسحق! خداوند تو را از رحمت بی نهایتش بهره مند سازد. خداوند متعال خلایق را بیهوده نیافریده و آنان را مهمل نگذاشته است، بلكه آنان را به قدرت كامله خویش آفریده و برای رسیدن به كمال واقعی، اسباب تكامل را به آنان مرحمت فرموده است؛ از جمله برای شنیدن حقایق، گوش و برای دیدن آیات الهی، چشم و برای درك حقایق و تمیز باطل از حقّ، قلب و عقل عنایت فرمود و سپس سلسله جلیل انبیاء (ع) را برانگیخت كه به نعمت های او در آخرت و الطاف وی در این دنیا بشارت دهند و از عذاب او مردم را بترسانند و افراد جامعه را به اطاعت و فرمان برداری از خداوند دستور دهند و از نافرمانی و مخالفت وی بر حذر دارند و آنچه كه در شناخت خداوند و دین مقدّس اسلام مؤثّر است در اختیارشان قرار داده تا با عوامل جهل و نادانی مبارزه كنند. و از دیگر الطاف بزرگ الهی، فرو فرستادن قرآن كریم است كه تمام موجبات خوشبختی و سعادت و همه عوامل بدبختی و شقاوت را بیان می دارد.

دیگر از ابزار كمال، فرو فرستادن ملائكه است در میان مردم و كسانی كه از طرف خداوند برای هدایت آنان مبعوث شده اند، كه خود فضل الهی بر همه آنها (انبیاء و مردم) است. همچنین از نشانه های قدرت الهی آنكه دلایل و براهین منطقی و معجزاتی به وسیله انبیاء و پیامبران به منصّه ظهور رسیده است، از جمله برای برخی از آنان (حضرت ابراهیم (ع)) آتش را گلستان نمود و او را خلیل خویش قرار داد. با دیگری سخن گفت و عصایش را اژدهایی مهیب نمود. پیامبر دیگری با اجازه خداوند، مرده ها را زنده می نمود و بیماری ها را شفا می داد و به برخی دیگر از انبیاء زبان حیوانات را آموخت و برای دستیابی به هر چیز، وسیله مناسب در اختیار آن ها قرار می داد.

سپس حضرت محمد (ص) را به رسالت مبعوث فرمود و به وسیله او نعمت را تمام و نبوّت و پیامبری را به او ختم نمود و وجود مقدّسش را برای همه جهانیان رحمت واسعه الهی قرار داد. آنچه كه می باید، با راستگویی و صداقت ظاهر نمود و علائم و آیات و نشانه های قدرت خداوندی را آن گونه كه لازم بود، بیان داشت و در حالی كه تمام خوبی ها كه در سعادت هر انسانی مؤثّر است در وجود گرامیش جمع بود، از این جهان رحلت فرمود و پس از او [خداوند بزرگ] امر اسلام و مسلمین و خلافت و امامت را به برادر، پسر عمّ، وصیّ و وارث وی علیّ بن ابی طالب و پس از آن حضرت، به فرزندانش یكی پس از دیگری سپرد تا با تعلیمات و راهنمایی های ائمّه معصومین (ع) دین خود را زنده و نور خود را تمام كند. و در میان فرزندان آن حضرت و برادران و پسرعموها و خویشان آنها تفاوت های روشن و آشكاری قرار داد تا امام از مأموم و حجّت خدا از غیر او شناخته شوند.

آری، بدین طریق امام از مأموم و حجّت خدا از كسی كه باید از وی متعابعت نماید شناخته شدند. برخی از امتیازات و برجستگی ها و ویژگی های ائمّه معصومین به قرار زیر است:

1. مقام عصمت دارند.
2. جانشینان رسول اكرم (ص) از تمام عیوب [ظاهری و باطنی] مبرّی و منزّه اند.
3. برگزیدگان خدا و رسول او از تمام پلیدیها بركنارند.
4. ذوات مقدّسه ائمّه (ع) از همه عوارض نفسانی به دورند.
5. اوصیای رسول گرامی گنجینه های علوم خداوند بزرگند.
6. حجّت های خداوند پس از خاتم انبیاء (ص) باید مركز حكمت های الهی باشند.
7. اوصیای دوازده گانه پیامبر بزرگ باید مركز اسرار الهی باشند.
8. این ذوات مقدّسه به وسیله دلایل و براهین و معجزات و كراماتی كه خداوند متعال در اختیارشان قرار داده است مؤیّد به تأییدات الهی هستند و اگر این ویژگی ها را نداشتند با دیگران مساوی بودند و حقّ برتری از آنان سلب می شد.

با این تفضیل و خصوصیات اوصیای رسول اكرم (ص) كه برای شما نقل كردم، این پیرو باطل و دروغگو (جعفر و ادّعای باطل او) بر خداوند افترا بسته است. این شخص با امید به چه چیزی می خواهد این ادّعای عاری از حقیقت خود را ثابت كند.؟ آیا با اطّلاعاتی كه در احكام الهی دارد؟ به خدا قسم این فرد آن قدر بی اطّلاع است كه حلال و حرام را نمی شناسد و میان بد و خوب فرق نمی گذارد. آیا به دانش خود تكیه دارد؟ او به قدری تهی دست است كه حقّ و باطل را نمی شناسد، محكم و متشابه را نمی داند و از احكام نماز، حتّی وقت آن آگاهی ندارد. آیا این مدّعی فاقد صلاحیّت، به ورع و تقوای خویش تكیه می كند؟ خداوند شاهد است كه نماز واجب خویش را برای اینكه شعبده بازی یاد بگیرد ترك نموده است. حتماً از ظروف مشروب و آثار دیگری از گناهان او كه مشهور است، اطلاع دارید.

آیا این شخص، برای اثبات مدّعای خود، آیه ای از قرآن یا حجّتی دارد؟ اگر این چنین است پس بیان كند و اگر دلیل دیگری دارد، بیاورد، چنان كه خداوند متعال در قرآن كریم فرموده است:

«به نام خداوند بخشنده مهربان. این كتابی است نازل شده از سوی خداوند مقتدر حكیم. ما آسمان ها و زمین و آنچه كه در بین آسمان ها و زمین است، همه را جز به حقّ و مدّتی كه نام برده شده، نیافریدیم و آنها كه كافر گشتند، از آنچه آنها را ترسانیدند، دوری گزینند. به آنها بگو به من نشان دهید آنهایی را كه غیر از خدای یگانه می خوانند، چه چیز از زمین را آفریده اند؟ مگر در خلقت آسمان ها شركت داشته اند؟ كتابی را كه پیش از این [قرآن] آمده باشد و یا علامتی كه موجب یقین به این معنی باشد، اگر راستگو هستید، بیاورید. كیست گمراه تر از كسی كه غیر از خدای یگانه را می خواند و تا روز قیامت دعایش مستجاب نمی شود؟ و آن خدایان باطل، از اینكه آنها را می خوانند غافلند. وقتی این مردم برانگیخته شدند، همین خدایان دشمن آنها خواهند بود و عبادت آنها را انكار می كنند.»

خداوند تو را توفیق دهد، آنچه برایت گفتم از این ستمكار ظالم بپرس و او را آزمایش كن. از یكی از آیات قرآن و تفسیر آن از وی سؤال نما و یا از نماز و شرایط آن از او بازپرس تا به معایب و كمبودهای او پی ببری و حال او را بدانی. و خداوند كفایت كننده است. خداوند حقّ را برای اهلش حفظ می كند و آن ها در جایگاهش قرار می دهد.

خداوند متعال پس از حضرت امام حسن و امام حسین (ع) امامت را در دو برادر قرار نداده است. و آنگاه كه خداوند اجازه فرماید كه ما سخن گوییم حقّ ظاهر خواهد شد و باطل از میان خواهد رفت. البتّه توجّه ما به خداوند بزرگ و الطاف اوست و ذات مقدّسش بهترین وكیل برای ما است. و درود بر حضرت محمد و خاندان پاك و طاهر او باد.
1


پی نوشت:

1. شیخ طوسی، الغیبه، ص 174.
 
بالا