پاسخ : درباره مسائلى كه پيرامون دكتر شريعتى مطرح كردهايد، توجه به چند نكته لازم است:
مرحوم شريعتى از شخصيتهايى است كه رويکردهاى كاملاً متفاوتى در برابر آن رخ نموده است:
الف) رويكرد افراطى:
در اين گرايش از او چهرهاى بسيار اغراق آلود ساخته شده و در جايگاه اسلامشناسى بديلناپذير و بىهمتا نشانده شده است.
ب ) رويكرد تفريطى:
در اين نگاه نيز از او تصوير مردى ارائه شده است كه اساساً از دايره دين و اسلام خارج گشته و در اسفل السافلين منزل گزيده است. به نظر ما هر دو رويكرد ره به ناكجا آباد مىبرد و قضاوت درست پيرامون شريعتى ظرافت و دقت و جامعيت بالايى هم نسبت به خود او و هم نسبت به مبادى دينى مىطلبد. اين نكته را نيز بايد اذعان نمود كه علت هر دو قضاوت فوق را در گفتهها و نوشتههاى خود دكتر شريعتى مىتوان يافت، زيرا:
الف) برعكس شخصيتهايى چون استاد مطهرى كه پس از پختگى و كمال و جامعيت يافتن به گفتار و نوشتار و حركتهاى اجتماعى روىآورد؛ شريعتى زمانى زبان گشود و قلم به دست گرفت و در سطح جامعه مطرح گرديد كه هنوز نيازمندى علمى بسيارى در حوزه دين و دينشناسى داشت. از همينرو گاه گرفتار اشتباهات بزرگى مىشد و پس از تذكر عالمان و دوستان دانشمندش به تصحيح برخى از مواضع پيشين خود مىپرداخت. لذا در مجموعه آنچه از شريعتى باقى مانده است سخنان كاملاً متفاوتى ديده مىشود. اين مسأله برخى را به طرفدارى جدى از او مىكشاند و برخى را به مخالفت جدى و حتى طرفداران او را نيز به گروههاى متفاوت تقسيم مىكند، زيرا هر گروه بخشى از مواضع او را توجه و ملاك داورى قرار مىدهند.
.