اشعار ولادت امام حسن(ع)

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
میلاد امام حسن ع بر همگان مبارک



tebyan_zn.ir_imgbig_f727926c_2a98_4ea5_b7b2_7bbe838856d5.jpg

 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار ولادت امام حسن(ع)


سبحه گفت و نام یگانه ‏ات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد!

سلام بر لبخند سرافراز علی علیه ‏السلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد!

سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی!
سلام بر تو، شباهتِ بی‏شائبه محمدی!


سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست.

 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار ولادت امام حسن(ع)






مقیـم وادی غـربت، امـام غــم ها بود


غریب شـهر خودش نه! غریب دنیا بود
رهـا نمود کنیـزی به برگ ریحــانی

فدای جود و سخایش، چقدر آقا بود!




نمی گذاشت کسی نـاامیـد بـرگردد
کریم بود و گره ها به دست او وا بود

چقدر طعنه شنید و چقدر سختی دید
مـیــان مـردم نامـرد بی حیـا، تـا بود




تمام عمر شریفش رفیق غم بود و
انیس ناله و فریاد و گریه، زیرا بود...
هماره یاد نماز نشستــه ی مـادر
و در دعای قنوتش به یاد زهرا بود
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار ولادت امام حسن(ع)

حسن شدي كه غريبي هميشه ناب بماند

رد دو دست ابالفضل روي آب بماند



حسن شدي كه سوال غريب كيست درعالم

ميان كوچه وگودال بي جواب بماند



حسين نيز غريب است اگرشبيه برادر

ولي بناست بقيع حسن خراب بماند



كمي زغصه ي تورخنه كرده است به بيرون

تفاوت زن چون "جعده" و "رباب" بماند



به احترام حسين سه روز مانده به گودال

بناست زائر تو زير آفتاب بماند

 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار ولادت امام حسن(ع)

تا خدا هست و خدایی می کند، مجتبی مشکل گشایی می کند.
تا خدا هست و خدایی می کند، مجتبی مشکل گشایی می کند.
تا خدا هست و خدایی می کند، مجتبی مشکل گشایی می کند.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
به نام هستى بخش جهان آفرين
موكب باد صبا بگذشت از طرف چمن
تا چمن را پرنيانِ سبز پوشاند به تن

سبزه اندر سبزه بينى ، ارغوان در ارغوان
لاله اندر لاله بينى ، ياسمن در ياسمن

ساحت بستان ز فرّ سبزه شد باغ بهشت
دامن صحرا ز بوى نافه شد رشك ختن

نقش گل را آن چنان آراست نقّاش بهار
كز شگفتى ماندت انگشت حيرت در دهن

وه چه خوش بشكفته در گلزار زهرا نوگلى
كز طراوت گشته رويش رشك گلهاى چمن

ديده از نور جمالش روشنى يابد چو دل
بلبل از شوق وصالش در چمن نالد چو من

بلبل آن جا هر سپيده دم سرايد نغمه اى
در ثناى خسرو خوبان ، امام ممتَحن

از حريم فاطمه در نيمه ماه صيام
چهره ماه حسن تابيده با وجه حسن

ميوه بستان زهراء نور چشم مصطفى
پاره قلب علىّ بن ابى طالب ، حسن

در محيط علم و دانش آفتابى تابناك
بر سپهر حلم و بخشش كوكبى پرتو فكن

پرچم صلح و صفا افراشت سبط مصطفى

تا براندازد لواى كفر و آشوب و فتن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ندا66
بالا