تو ببخشا که اگر صورت من نیلی نیست...

  • نویسنده موضوع razavi
  • تاریخ شروع

razavi

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
www.up.98ia.com_images_qid8akrgrywmsrlsy5pu.jpg
نازنین! چشم اگر کبودی را نبیند دست که التهاب و تورم را لمس می کند.​
عزیزدل! کسی که دل دارد، بی یاری چشم و دست هم درد را می فهمد. ای کسی که پنهان کاری را فقط در مصیبت ها و درد هایت بلد بودی ، شوی تو کسی نیست که این رازهای سر به مهر تو را نداند و برایشان در نخلستان های تاریک شب نگریسته باشد.اینجا جای تازیانه ی نامردان است، در آن زمان که ریسمان در گردن مرد تو اویخته بودند. ای خدا! این غسل نیست؛ شست و شو نیست؛ مرور مصیبت است؛ دوره کردن درد است؛ تداعی محنت است.ای وای از حکایت محسن(ع)! حکایت فاطمه(س) و آن در و دیوار! حکایت آن میخ های آهنین با بدن نحیف و خسته و بیمار! حکایت آن آتش تبدار! حکایت آن دست پلید با اینگونه و رخسار! حکایت آن همه مصیبت با این دل بیقرار!
السلام علیک ایتهاالصدیقة الشهیدة
کشتی پهلو گرفته، سیدمهدی شجاعی
برگرفته از گاهنامه یک هفتاد و سوم هیئت متوسلین به امام علی(ع)
 
بالا