خدایا دستم به آسمانت نمی رسد ...

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
خدایا دستم به آسمانت نمیرسد...تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن...!

s1.picofile.com_file_7453118816_69766963428089649606.jpg


قصه انسان
قصه یک دل است و یک نردبان
قصه بالا رفتن
قصه هزار راه ویک نشانی قصه پله پله تا خدا
قصه جستجو...قصه از هر کجا تا او
قصه انسان، قصه پیله است و پروانه!
قصه تنیدن و شکافتن...
من اما...
هنوز اول قصه ام
ایستاده روی اولین پله
نشانی گم کرده
با دو بال ناتمام و یک آسمان خدایا دست دلم را می گیری؟
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : خدایا دستم به آسمانت نمی رسد ...

گفتم نا امیدم نمیکنی
دستهای کوچیک وناتوانمو به سمتت دراز کردم
فکر میکردم باید بلندم کنی
منتظر موندم مثل معجزه منو بلند کنی
دیدم یه قدرتی از جنس نور به پاهام دادی
من قویتر از همیشه بلند شدم
گفتم خدایا من که توانی نداشتم
صدایی مهربون تو قلبم گفت
تا حالا شد که منو صدا کنی ومن برات معجزه بارون نکنم ؟
هر لحظه که نفس میکشی غرق معجزه ای
ولی به راستی بنده من چرا زود فراموش میکنی؟



 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : خدایا دستم به آسمانت نمی رسد ...


گفتم : خدایا ! همنشینم باش
گفت : من مونس کسانی هستم که مرا یاد کنند
گفتم : چه آسان به دست می آیی

گفت : پس ساده از دستم مده
 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
~فَقَط ... خُـــــــــدآ~

از تصادف جان سالم به در برده بود و می گفت

زندگی اش را مدیون ماشین مدل بالایش است

و خدا همچنان لبخند میزد



خدايا، حکمت قدم هايي را که برايم بر مي داري بر من آشکار کن،

تا درهايي را که به سويم مي گشايي، ندانسته نبندم

و درهايي که به رويم مي بندي ، به اصرار نگشايم



خداوندا دستانم خالي ست، قلبم پر از آرزوهاي دست نيافتنيست.

يا دستانم را توانا ساز، يا درونم را از آرزوهاي دست نيافتني تهي ساز.​




خدا زمين را مدور آفريد تا به انسان بگويد همان لحظه اي که تصور مي کني

به آخر دنيا رسيده اي، درست در نقطه آغاز هستي.



خدا تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود ، تنها کسیست که

با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد و با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت



خدا آن حس زیبایی است که در تاریکی صحرا زمانی که هراس مرگ می دزدد

سکوتت را کسی همچون نسیم دشت آهسته می گوید کنارت هستم ای تنها​




هر گاه به بن بست رسيدم مطمئن بودم که پشت ديوار ، خدا منتظر من است



الهى خودت آگاهى که درياى دلم را جزر و مد است يا

باسط بسطم ده و يا قابض قبضم کن



خداوندا: تو ميداني که من دلواپس فرداي خود هستم

مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را

مبادا گم کنم اهداف زيبا را

دلم بين اميد و نا اميدي ميزند پرسه

مي کند فرياد ، ميشود خسته

مرا تنها نگذار خدا



-الهى در شگفتم از آنکه کوه را مى‏شکافد تا به معدن جواهر دست‏يابد

ولي خويش را نمي کاود تا به مخزن حقائق برسد​




از بس دستهایم را بلند کرده ام وصدایش کرده ام ... دستهایم بوی خدا می دهند....



خداي من خداييست كه اگر سرش فرياد كشيدم

به جاي اينكه با مشت به دهانم بزند

با انگشتان مهربانش نوازشم مي كند و مي گويد

ميدانم جز من كسي نداري !!!



در آسانی ها خدارا بخوان تا در سختی ها صدایت برایش نا آشنا نباشد



خدا همانی است که ما میخواهیم

کاش ما هم همانی بودیم که خدا میخواست



{ بیائید تاهمه باهم }.بیائید تاهمه باهم.به تمجید خداباشیم.»

.بپوئیم راه عیسی را.ازاین دنیاجداباشیم.«…



خدابه سوی تومی آید،اگراورادعوت کنی،وآنوقت به تونشان خواهددادکه همواره درآنجا بوده است.



خـــدایـــــا . . .

از این به بعد به مخلوقاتت

یک مترجم ضمیمه کن

اینجا هیچ کس

هیـچ کـس را نمـی فهمد . .



از بایزید بسطامی پرسیدند: علامت محبت حق تعالی چه باشد؟

گفت: علامت آنکسی که حق تعالی او رادوست دارد آن بود که سه خصلت بدو دهد

:سخاوتی چون سخاوت دریاشفقتی چون شفقت آفتابو تواضعی چون تواضع زمین



خدایا

ببخش که دیگه همش گلایه میکنم

آخه انصافم نمیدونم کجارفته!



بیایین قبول داشته باشیم غیر از خدا کسی را نداریم سر خودمون که نمیتونیم کلاه بزاریم.



نسیـــم ، دانــه از دوش مـورچــه انـداختــــ . . . . .

مورچـه دانـه را دوبـاره بر دوشـش گرفــت و رو به خــدا گفــت:

...... گــاهــی یــادم مـــی رود کــه ، هستی. . . !!!

کـاش بیـشتـــر نسیــ-م بــوزد . . . . .



برای دردهایم نشانه میگذارم تا یادم بماند کجا دست خدا را رها کردم.....



آفریدگار هستی

عشق را برای روشن کردن آیینه روح به ما داد

تنها عشق می تواند باعث درخشش آینه روح گردد​
 
بالا