حسود-حسادت_حاسد_محسود...نمیخام باهاش جمله بسازم بلکه...

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
حسد از ديدگاه آيات و روايات و کمی توضیح


«وَ لاتحَاسَدُو، فَانَّ الحَسَدَ يَاكلُ الاْيمَانَ كَمَا تَاكلُ النارُالحَطبَ».

علي عليه السلام در ضمن خطبه هشتاد و شش مي فرمايد: «حسد نورزيد كه حسد ايمان را نابود مي كند،آن گونه كه آتش هيزم را مي خورد و خاكستر مي سازد.» زيرا حسود، در واقع دشمن نظام آفرينش و مخالف مواهب و اكرام الهي نسبت به بندگان است و چنين امري با ايمان كامل، سازگار نيست. اضافه بر اين، او نبايد سعادت خود را در سلب نعمت از ديگران ببيند، بلكه اگر ايمان راسخ به خدا دارد، بايد همانند آن نعمت ها، يا افزون برآنها را، از پروردگار بطلبد.
*******************************************************
يكي از رذايل اخلاقي كه علماي اخلاق از آن نهي كرده اند؛ رذيله حسادت است.
حسد صفت بسيار زشتي است كه آدمي را به پست ترين مرحله رذالت مي رساند تا جايي كه شخص حسود آرزوي زوال نعمت از ديگري را دارد. دراين باره در تعريف حسد، راغب اصفهاني (لغت شناس) مي گويد؛ «حسد آرزوي زوال نعمت از كسي است كه سزاوار داشتن آن نعمت است و شخص حسود علاوه بر آرزوي قلبي چه بساكوشش در زوال آن نعمت مي كند

جايگاه علمي واژه حسادت در علم اخلاق و تبيين آن:

دانشمندان اسلامي، حسادت را براي آدمي بسيار مضر مي دانند و ازآن نهي كرده اند چرا كه حسادت به روح و روان انسان ضربات جبران ناپذيري وارد كرده و تاثيرات منفي در رفتار و كردار آدمي مي گذارد و اين صفت زشت و ناپسند ممكن است سالها و شايد تا آخر عمر انسان را با مشكلات و خطرات روحي ورواني همراهي كند و به سادگي از وجود او خارج نشود تا جايي كه دوست دارد ديگران رانيز منحرف كند. در اين باره در جايي از قرآن، حسد به عنوان دستاويزي براي اهل كتاب جهت انحراف مومنان قلمداد شده است. آنجايي كه خداوند مي فرمايد:
«بسیاري از اهل كتاب به خاطر حسد دوست داشتند شما را بعد از اسلام و ايمانبه كفر بازگردانند با اينكه حق براي آنها كاملاً آشكار شده استسوره بقره، آيه 109

علاوه بر اينكه آيات فراواني در قرآن كريم درباره نهي ازحسادت آمده است روايات زيادي نيز در زمينه نكوهش از حسد، از ائمه معصومين (ع) نقلشده است كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم؛

امام صادق (ع) در حديثي ريشه كفر را حسادت معرفي كرده و فرمو ده اند: «
از حسادت كردن به يكديگر بپرهيزيد؛ زيرا كفر ريشه اشحسادت است.»(، میزان الحکمه ج 3، ص 1186 و )و در حديثي ديگر از امام صادق (ع) آمده است آفت دين سه چيز است:
«حسد، عجب و فخر»(وسايلالشيعه باب 55 بابتحريم الحسد و وجوب اجتنابه دون الغبطه، ح 5، ص 294) حسادت علاوه بر اينكه آفت دين و ايمان آدمي محسوب ميشود ضرر و زيان هاي جسماني فراواني نيز به همراه دارد كه اگر معالجه نشود انسان رااز بين مي برد.

 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : حسود-حسادت_حاسد_محسود...نمیخام باهاش جمله بسازم بلکه...


حسد در آيات قرآن:
آيا يهود حسد مي ورزند نسبت به مردم (به پيامبر و خانه اش و يا به مسلمين) ازاينكه خداوند آنان را از فضل خويش برخوردار كرده است؟ به تحقيق ما به آل ابراهيم كتاب و حكميت داديم و به آنها حكومت و سلطنت عظيمي عطا كرديم.


(اَمْ يَحْسُدُونَ النّاسَعَليه ما هاتيههُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ هاتَيْنا هالَ اِبراهيمَ الْكِتابَوَالْحِكْمَههَ وَ هاتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظيماً)(سوره نساء، آيه 54)

بسياري از اهل كتاب از روي حسد (كه در وجود آنها ريشه دوانده است) دوست دارند شمارا بعد از اسلام و ايمان به حال كفر بازگردانند پس از آنكه حق كاملاً براي آنهاروشن شده است
.
(وَدَّ كَثيرٌ مِنْ اَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّوُنَكُمْ مِنْبَعْدِ ايمانِكُمْ كُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ اَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ماتَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ...) (سوره بقره، آيه 109)

برتريها و مزيّت هايي را كه خداوند بعضي از شما را بر بعضي ديگر ارزاني داشته آرزومكنيد زيرا هركس نتيجه سعي و كوشش خويش را مالك است. از براي مردان است بهره اي از آنچه كسب كرده اند و ازبراي زنان است بهره اي از آنچه كسب كرده اند.


از فضل خدا بخواهيد كه خداوند به هر چيز دانااست.

(وَلاتَتَمَنَّوْا مافَضَّلَ اللهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَليه بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُواوَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ اسْيَلوُا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ اِنَّاللهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليماً) (سوره نساء، آيه32)

گرچه اين آيات در مقام نكوهش حاسدان است اما ضمناً مفهوم حسد را نيز روشن مي كندكه آرزوي زوال نعمت و فضل الهي است كه به بنده يا بندگانش ارزاني داشته در برابرغبطه كه آرزوي داشتن آن نعمت ها است نه زوال آن. به همين جهت همان قدر كه حسد ناپسند است غبطه پسنديده و مطلوب است. در نكوهش حسد از نظر قرآن همين بس كه خداي متعال مي فرمايد:
اي رسول ما بگو: به خداپناه مي برم از شرّ حسود بدخواه آنگاه كه حسد ورزد.
(...
وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذا حَسَدَ) (سوره فلق، آيه 5)

 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : حسود-حسادت_حاسد_محسود...نمیخام باهاش جمله بسازم بلکه...

حسد در روایات

در روايات اسلامي نكوهش شديدي از حسد شده، به گونه‏اي كه درباره كمتر صفتي از صفاترذيله چنين نكوهشي ديده مي‏شود، به عنوان نمونه كافي است به چند حديث زير - كه گوشه اي از آن احاديث است - نظر بيفكنيم؛
- در حديثي از رسول خدا(ص) مي‏خوانيم:

«الحسد ياكل الحسنات كما تاكل النار الحطب؛

حسد حسنات را مي‏خورد همان گونه كه آتش هيزم را مي‏خورد.»(المحجةالبيضاء، جلد 5، صفحه 325 )


تعبير بالابه خوبي نشان مي‏دهد كه آتش حسد مي‏تواند تمام خرمن سعادت انسان و حسنات او را بسوزاند و زحمات يك عمر او را بر باد دهد به گونه‏اي كه دست‏ خالي از دنيابرود.
- همين معني به صورت شديدتري از امام باقر و امام صادق‏عليهم االسلام نقل شده است،مي‏فرمايند:


«
ان الحسد ياكل الايمان كما تاكل النار الحطب؛

حسد ايمان را مي‏خورد همان گونه كه آتش هيزم را مي‏خورد».( اصولكافي، جلد 2، صفحه306)

آري صفت رذيله «حسد» نه تنها خرمن حسنات را مي‏سوزاند كه خرمن ايمان را نيز خاكسترمي‏كند
.


آتش حسد مي‏تواند تمام خرمن سعادت انسان و حسنات او را بسوزاند و زحمات يك عمر اورا بر باد دهد به گونه‏اي كه دست‏ خالي از دنيا برود.


- در حديث ديگري از اميرمومنانعلي(ع) آمده است

الحسد شر الامراض؛
حسد بدترين بيماري اخلاقي است‏». ( غررالحكم،شرح فارسي، جلد 1، صفحه 925)


طبق اين حديث هيچ بيماري اخلاقي بدتر از حسد نيست.
- از همان حضرت نقل شده است كه فرمود:
«
راس الرذائل الحسد؛
سرچشمه صفات رذيله حسد است‏». ( غررالحكم،شرح فارسي، جلد 1، صفحه 91)

و نيز از همان حضرت در يك تعبير كنايي آمده است كه فرمود:

«لله در الحسد ما اعدله بدء بصاحبه فقتله؛

آفرين بر حسد! چقدر عدالت ‏پيشه است، نخست ‏به سراغ صاحبش مي‏رود و او را مي‏كشد!» (- شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، جلد 1، صفحه‏316)


- باز از همان حضرت نقل شده كه فرمود:

« ثمرة الحسد شقاء الدنيا والآخرة؛

ميوه درخت‏ حسد شقاوت دنيا و آخرت است‏.»! ( غررالحكم)



- در حديث ديگري از امام صادق(ع)آمده است:

«آفة الدين الحسد والعجب والفخر؛

آفت دين و ايمان (سه چيز است) حسد و خود بزرگ بيني وفخرفروشي‏». (المحجةالبيضاء، جلد 5، صفحه‏327)


- امام صادق(ع) مي‏فرمايد:
هنگامي كه موسي بن عمران(ع) با خدا مناجات مي‏كردچشمش به مردي افتاد كه در سايه عرش الهي قرار داشت، عرض كرد: «؛ خداوندا اين كيست كه عرش تو بر سر او سايه افكنده است؟!»فرمود:«ايموسي! اين از كساني است كه نسبت ‏به مردم در برابر آنچه خداوند از فضلش به آنهاارزاني داشته، حسد نورزيده‏ است.» ( بحارالانوار، جلد 70، صفحه 275 )

در حديثی از پيامبر اكرم(ص)مي‏خوانيم:
«ستة يدخلون النار قبل الحساب بستة؛

شش گروهند كه قبل از حساب الهي وارد آتش دوزخ مي‏شوند به خاطر شش چيز.»

«قيل يا رسول الله من هم؟؛
عرض كردند اي رسول خدا! آنهاچه كساني هستند؟»


«
قال: الامراء بالجور، والعرب بالعصبية، والدهاقين بالتكبر، والتجار بالخيانة، و اهل الرستاق بالجهالة، والعلماءبالحسد؛

1- زمامداران به خاطر ظلم و بيدادگري،
2- عرب به خاطر تعصب،

3 -كدخدايان وخان‏ها به خاطر تكبر،

4- تجار به خاطر خيانت ‏به مردم،

5- روستاييان به خاطر جهل
6- دانشمندان به خاطر حسد.»!
(المحجةالبيضاء، جلد 5، صفحه‏327)
به اين ترتيب حسد در درجه اول بلاي بزرگ براي دانشمندان است!
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : حسود-حسادت_حاسد_محسود...نمیخام باهاش جمله بسازم بلکه...




راهكارعلمي و عملي معالجه حسد:
1- راهكار علمي:
بسياري از مفاسد اخلاقي ناشي از اين است كه ايمان در قلب آدمي جاي نگرفتهاست و دل بي خبر از نهي كلام الهي و امامان معصوم (ع) است. آن كس كه حسد مي ورزد؛بداند كه ايمان ندارد كه خداوند طبق مصلحت، نعمتي را به بنده اش داده است و او بيخبر از اين مصلحت است. و بداند كه به عدل خدا نيز ايمان ندارد چون ايمان به عدل باحسد منافات دارد. اگر انسان خداوند را عادل مي داند بايد تقسيم او را نيز عادلانهدانست.
2
- راهكار عملي:
و آن به اين صورت است كه به محسود اظهار محبت كني. نفس، تورا امر مي كند كه او را اذيت كن، توهين كن و دشمن داشته باش ولي تو بر خلاف ميلنفس اماره به او محبت كن و از او قدرداني نما، خوبي هاي او را بر خود و ديگرانبازگو كن و صفات خوب او را يادآوري كن. اين امور گرچه در مرحله اول سخت است ولي كمكم اين رذيله حسادت از بين خواهد رفت و نفس عادي مي شود و واقعيت پيدا مي كند.


 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : حسود-حسادت_حاسد_محسود...نمیخام باهاش جمله بسازم بلکه...


ابن ابي الحديد نقل مي كند: «از ارسطو پرسيدند كه چرا غم حسود از بيمار و دردمندافزون تر است؟ حكيم جواب داد: زيرا او مانند ساير مردم غم هايي دارد و از خوشبختيمردم نيز غمش افزوده مي گردد. خبث طينت و پليدي سرشت در حسود، كم نظير و بي ماننداست». كسي كه سوختن و گداختن بندگان خدا، سرور و نشاطش باشد و ذلت و بي چارگيبرادرانش، موجب فرح و انبساطش بشود، بالاترين شقاوت ها را داراست.





داستاني از گلستان:
سعدي مي گويد: پادشاهي پسري داشت كه در وي آثار عقل و كياست آشكارا بود و دليري اشبه اندازه اي بود كه در نبردي كه سپاه دشمن، بي قياس و سپاهيان پدرش اندك بود،دشمن را شكست داد؛ از اين جهت بسيار مورد مهر پدر قرار گرفت. برادرانش بر وي حسدبردند و زهر در طعامش كردند. خواهرش از غرفه ديد و دريچه بر هم زد؛ پسر به فراستدريافت و گفت: «محال است كه هنرمندان بميرند؛ بي هنران جاي ايشان بگيرند».







دشمني خالد:

خالد بن وليد كه در محيط سپاهي گري و يغماگري عرب پرورش يافته بود و جز زدن و كشتنو بردن؛ نمي دانست، از فضيلت هاي امير المومنين(ع)، دليري آن حضرت را درك كرده بودو بر دلاوري آن حضرت رشك مي برد و حسد مي ورزيد.
فرصتي پيش آمد و غافلگيرانه عازم ترور آن حضرت گرديد و شخصي نيز هم پيمان او شد.نقشه چنين بود كه هنگامي كه علي (ع) در نماز جماعت سلام نماز را مي دهد، خالدبلافاصله جنايت خود را انجام دهد، ولي شخص هم پيمانش در حال نماز منصرف شد و درتشهد، پيش از آنكه سلام نماز را بگويد چنين گفت «يا خالد لاتفعل ما امرتك؛ اي خالدآنچه به تو امر كردم، انجام مده!» سپس سلام نماز را گفت. علي (ع) به توطئه پي برد؛جريان را از خالد پرسيد؛ خالد به ناچار تفصيل را گفت. علي(ع) پرسيد: اگر همدست تواز فرمان خود پشيمان نشده بود، تو به چنين كاري اقدام مي كردي؟ خالد گفت: آري!


 
بالا