از تصاحب همسر تا همدلی

  • نویسنده موضوع Ali
  • تاریخ شروع

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
از تصاحب همسر تا همدلی


گاهی ما آنقدر میخواهیم یکی شویم که در تمام لحظات هم وارد میشویم این کار آدم را خسته میکند برخی مدام هم را چک میکنند به بهانهی اینکه نگران میشوند البته گاهی بیمارند که چنین حسی دارند. به خاطر اینکه رابطه را قابل پیش بینی و ماندگار کنند میخواهند صاحب آن بشوند.....

2232087525111602923187101129691923332253.jpg

در قسمت قبل مصاحبه با دکتر بهمنی که با عنوان سه سال تلاش برای همزبانی خواندید که اولین چالش مهم بعد از ازدواج تطبیق با خانواده خود و خانواده همسر باید باشد. و این موضوع خیلی مهم است و به تعداد زیادی هماهنگی با همسر نیازمند است. یعنی زن و شوهر باید با هم وارد یک بده و بستان شوند. البته این مستلزم این است که هر کدام زن و مردی را انتخاب کرده باشند که به این کار ارزش بدهد. یعنی مرد اعتقاد داشته باشد من باید با زنم در مورد خانوادهام گفتگو کنم وگرنه اگر اعتقادش به این کار نباشد. به همسرش میگوید: همینه که هست و باید به جوانها گفت که این کار به نفعشان است. بنشینند و با هم سناریویی بنویسند البته همانطور که گفتم نه با نیت تحمیق بلکه با نیت تعمیق رابطه و این کار طول بکشد تا وقتی دختر همانطور که گفتم نه با نیت تعمیق رابطه و این کار طول بکشد تا وقتی دختر زبان و ادبیات خانوادهی پسر را یاد بگیرد و پسر ادبیات خانوادهی دختر را.

اشاره کردم که وقتی بچه جدا میشود، همراه دردی مثل درد زایمان است. برای خانوادهها ازدواج فرزند درد روانی دارد. و این طبیعی است .آنها خودشان برای ازدواج فرزندشان پیشقدم شدهاند امّا زمان میبرد تا به شرایط جدید زندگی فرزندشان عادت کنند. آنها هم باید مسائلی را بیاموزند امّا راحتتر است که به نبود فرزندشان عادت کنند. ادامه مصاحبه را بخوانید :

*************
تبیان: آیا فقط فرزندان باید مراعات والدین را بکنند؟
** هر چند والدین هم باید مسائلی را بیاموزند امّا به دلیل سن وسال راحتتر است که به فرزندان آموزش دهیم که: والدین همسر را بپذیر، هضم کن، حل نشو امّا حمله هم نکن.به دختر وپسر بگوییم که با سیاست و آرام و ذره ذره در حالی که از هم حمایت میکنید، خانوادههای یکدیگر را جذب کنید.

تبیان: این جذب خانوادهها چه چیزی لازم دارد ؟
** زمان . بارها گفتهام برای هم وقت بگذارند، وقت بگذارند، وقت بگذارند زیرا تا یکدیگر را نشناسید نمی توانید با خانواده ی هم ارتباط برقرار کنید.ابتدا خوب یکدیگر رابشناسید و سپس با خانواده ی هم ارتباط نزدیک بر قرار کنید. تنها جایی که وِرور (گفتگو های غیر مهم ) جایز است بین زن و شوهر است. یعنی نباید زن و شوهر راجع به انیشتین صحبت کنند راجع به مسائل کوچک هم حرف بزنند.
مهم این است اگر زن دوست دارد حرف بزند، حرف بزند و مرد اگر دوست ندارد حرف بزند فقط گوش کند .


تبیان: مشکل اصلی همین جاست،آقایان مایل به گوش کردن نیستند.با این موضوع چه کنیم؟
** چیزی که مردها را از گفتگو گریزان میکند این است که خانمها یا غرغر میکنند یا فلش بک میزنند به 37 سال پیش، که شب عروسی خواهر شوهر چنین گفت .شیرین زبانی ویژگی یک زن خوب است که مرد را مشتاق گفتگو میکند.

به مردها هم باید یاد داد در روز نیم ساعت به چشم خانمت وقتی با تو صحبت میکند نگاه کن. اگر مردی چنین کند، زن احساس دیده شدن میکند و روحیهاش خوب میشود

ما چنین چیزهایی را یاد نمیدهیم. مردها رذل نیستند، بلد نیستند. نمیدانند چنین کاری به نفع هردوی شان است. برای همین من اصطلاح ورور را به کار بردم. ورور با جسارت و توهین فرق میکند. بچههای کوچک که هی حرف میزنند گاهی سر و ته هم ندارد امّا ما گوش میکنیم. چون میدانیم قرار نیست در آن گفتگو ما تحقیر شویم.

منظور من این است که حرفی که فقط حرف باشد بین زن و شوهر رد و بدل شود. نیازی نیست راجع به فلسفهی هستی باشد می تواند از یک برنامه ی تلویزیونی تا دیدن یک دوست قدیمی در خیابان را شامل شود. حرفی که اگر نگوییم زمین لرزه نمیآید. نسبتاً خنثی است امّا باعث میشود ما گفتگو کنیم ودر گفتگوی بین زن و مرد نکتهی مهم این است که از حرفهای هم بر علیه هم استفاده نکنیم.


تبیان: این یعنی اینکه همهی اوقات زن و شوهر باید برای هم باشد ؟
** ما در زناشویی یک تصاحب داریم یک تملک، یک همنشینی، یک همراهی و یک همدلی.
خیلی از زن و شوهرهای امروز، وقتی شوهر دستشویی هم میرود خانممش تماس میگیرد که کجایی چرا دیر جواب دادی؟
گاهی ما آنقدر میخواهیم یکی شویم که در تمام لحظات یکدیگر وارد میشویم این کار آدم را خسته میکند برخی مدام هم را چک میکنند به بهانهی اینکه نگران میشوند البته گاهی بیمارند که چنین حسی دارند. به خاطر اینکه رابطه را قابل پیش بینی و ماندگار کنند میخواهند صاحب آن بشوند.
عشق را تملک تلقی میکنند دو نفر که با هم هستند و غم و شادیشان را سهیم میشوند. وقتی قرار شد دو تا باشیم و سهیم بشویم سروکلهی تعهد و وفاداری پیدا میشود.
متعهد باشم به حفظ قواعد رابطه دو نفره زناشویی و وفادار باشم به جنبههای عاطفی رابطه.
بنابراین مجموعه قواعدی که افراد برای زناشویی رعایت میکنند، آرامش میآورد. برای آنکه ادامه پیدا کند آنها احساس مودت و رحمت میکنند و این رابطه میشود دوستی​


اصلاً تعریف ازدواج چیزی جز تعهد نیست اگر از ازدواج تعهد را برداریم معنیاش را از دست میدهد میشود: با هم بودن دو نفر
و من آیاته خلق من انفسکم ازواجا ....
خدا میگوید اول آرامش میگیری و بعد دوست میشوی امّا حالا مد شده اول دوست میشوند و میگویند که میخواهیم به آرامش برسیم. امّا امکان پذیر است؟ رابطهی دوم اطفاء برانگیختگی میکند امّا آرامش نمیدهد مسکنت نمیدهد.
یک موقعی من خیلی گرسنهام و شما یک قاشق غذا به من میدهی و من میخورم. با این کار تنها برانگیختگی من آرام شده امّا نگرانیام از گرسنگی فردا پابرجاست. پس آرامش به دنبال ندارد. آرامش محصول چند جانبه ی نیازهای یکدیگر است و نیاز جنسی یکی از آنهاست حتی نیاز میل جنسی اگر باعث حس ارزشمندی نشود و منحصر به فرد نباشد به مرور باعث ناآرامی و دلزدگی میشود.
1836215768481086157823923362472429074.jpg

بنابراین مجموعه قواعدی که افراد برای زناشویی رعایت میکنند، آرامش میآورد. برای آنکه ادامه پیدا کند آنها احساس مودت و رحمت میکنند و این رابطه میشود دوستی.

چون دوستی با دوست داشتن فرق میکند. مثلاً من فلان بازیکن را دوست دارم امّا او اصلاً از حضور شخصی مثل من با خبر نیست ولی دوستی یک رابطه است که نمیشود از هم بی اطلاع باشند. من پدرم را دوست دارم امّا شاید رابطهی دوستی برقرار نکنم و او اصلاً نداند در قلب من چه میگذرد.

خیلی از زن و شوهرها همین طور هستند. دوستی نمیکنند با هم جنگ میکنند، روی همدیگر را کم میکنند امّا دوستی با یکدیگر نمیکنند و حتی از حس هم با خبر نیستند.
مردی به من میگفت من باید کلی معادله را حل کنم که بفهمم همسرم دوستم دارد امّا چرا یکبار نگاهم نمیکند و بگوید دوستم دارد.

البته از آن طرف هم هست. بگویی دوستت دارم امّا عمل نکنی بی فایده است.
ما باید نکتههایی را بیاموزیم که مثلاً همسرت آزرده نشود، نامزدت را حفظ کنی، به عروست نگویی و نکاتی مانند این مهارتهایی که یاد گرفتنی است.
خود زن و شوهرها هم با کتاب، مطالعه، مشاور و راههای دیگر میتوانند یاد بگیرند.



 
بالا