با سالمندان بی حوصله چه کنیم؟

  • نویسنده موضوع Ali
  • تاریخ شروع

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
با سالمندان بی حوصله چه کنیم؟


محبت به سالمندان از جمله بارزترین و برجسته ترین علامت های اخلاق و انسانیت است .زیرا محبت به سالمندان مانند محبت به همسر دوطرفه نیست و مانند محبت به کودکان شیرین و جذاب هم نیست بلکه متحمل زحمت و شاید آزار و اذیت هم باشد.بنابراین حسن رفتار ما با سالمندان ملاک انسانیت و نمره اخلاق ماست .
سالمندان بی حوصله

52412474716422015456224143146219252170229.gif

در توصیه های اخلاقی همواره صحبت از نیکی به سالمندان و نگهداری آنها در جمع گرم خانواده می شود در حالیکه تحمل بدخویی بعضی از سالمندان دشوار است .باید پذیرفت که گاهی از اوقات آنچه افراد در دوره سالمندی تجربه می کنند محصول طبیعی اعمال خودشان است .
گاهی ما مجبور به نگهداری از سالمندانی هستیم که خلقیات ناپسندشان ما را رنج می دهد مثل پدر بزرگ شکاکی که به هر گونه عملکرد اعضای خانواده خود سوءظن دارد.
همچنین گاهی احساسات بد و خاطرات ناخوشایندمان موجب کاهش صبر و طاقتمان در مقابل سالمندان می شود.مثلا وقتی ناگزیریم با پدر شوهر یا مادر شوهری (یا پدرزن و مادر زنی) زندگی کنیم که مسبب ناراحتی های زیادی در زندگی مشترک ما با همسرمان بوده اند.اکنون کوچکترین بدرفتاری آنها در احساسات و عواطف ناخوشایند ما ضرب می شود و مشکل ساز می گردد.
مخلص کلام اینکه گاهی ما با سالمندانی زندگی می کنیم که تحمل آنها برایمان سخت است .در چنین اوضاعی تکلیف چیست؟
اگر سالمندانی که با ما زندگی می کنند به گردن ما حق زیادی دارند و اگر خوب و مهربانند ،محبت به آنها و نگهداریشان، و تحمل زحمت به خاطر ایشان ،کمترین کاری است که می توانیم برایشان انجام دهیم اما اگر والدین ما نیستند و اگر بداخلاق یا دارای عادات ناپسندی هستند و نیکی به ایشان نیاز به تقوی و صبر زیادی دارد تکلیف چیست؟
در هر صورت انسانیت حکم می کند با دیگران به نیکی رفتار کنیم . با نیکی کردن به سالمندان و تحمل اخلاق و رفتار بدشان می توانیم حسن خلق را تمرین کرده و صبور و مقاوم شویم .نیکی کردن به کسی که به ما بدی کرده می تواند موجب احساس فرح درونی و سلامت روحی ما گردد.هیچ گاه گمان نکنید کسانی که این مشکلات را ندارند خوشبختی هایی دارند که شما ندارید .چه بسا گرفتاریهایی که به خاطر این نیکی از شما سلب شده باشد . علاوه بر این ،حضور سالمندان در خانواده می تواند فرصتی طلایی برای آموزش رفتار ها و اخلاقهای نیک به فرزندان را به وجود آورد .
اما اگر به هر دلیلی آنها را به خانه سالمندان فرستادید بازهم به آنها محبت کنید.مبادا چیزی را بهانه کنید که از ایشان فاصله بگیرید .فراموش کردن آنها اگر چه ظاهرا تکالیف شما را کم می کند شما را گرفتار عذاب وجدان می کند ،چه بسا خودتان هم متوجه نباشید.یادتان باشد هر انسانی در روح خودش به محبت کردن به دیگران نیازمند است .بسیاری از بیماری های عصبی و ناآرامی ها و نگرانیهای پنهان ما که حاصل عذاب وجدان است .احسان کردن به پیران ،از برجسته ترین اشکال احسان است که می تواند تغذیه روحی و معنوی مناسبی برای ما باشد.
با مدارا و حفظ آرامش می توانیم به راحتی باسالمندان کنار بیاییم .اصرار نداشته باشید تا چیزی را به ایشان اثبات کنید.اگر مهربان باشید و حسن نیتتان را نشان بدهید به خاطر ضعف و رقت قلبی دوران سالخوردگی خیلی زود به شما وابسته می شوند​
اصلاح رفتار سالمندان


اگر بداخلاقی سالمندان عارضه پیری باشد مثلا در اثر بیماریهای این دوران یا معلول احساس بی کفایتی به خاطر از دست دادن کار و همکاران یا به خاطر احساس مزاحمت و سربار بودن و از این قبیل باشد ،با فراهم آوردن شرایط بهتر و با تلقین مفید بودن و رحمت بودنشان در خانواده می توانید بدخلقی هایشان را چاره کنید.
اما اگر بد خلقی جزء رفتارشان بوده و هست، توجه داشته باشید :
ما مامور به تربیت سالمندان نیستیم .هر چند اگر هم بودیم چندان موفقیتی به دست نمی آوردیم .دوران پیری دوران تثبیت خلقیات و ملکه شدن عادات است .تغییر اخلاق و رفتار کسی در دوران پیری تقریبا بعید است .تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که از ایجاد تنش جلوگیری کنیم .با مدارا و حفظ آرامش می توانیم به راحتی با آنها کنار بیاییم .اصرار نداشته باشید تا چیزی را به ایشان اثبات کنید.اگر مهربان باشید و حسن نیتتان را نشان بدهید به خاطر ضعف و رقت قلبی دوران سالخوردگی خیلی زود به شما وابسته می شوند .اگر خوش بین باشید و با باورهای منفی کار را برای خود سخت نکنید با سالمندان بداخلاق هم می تواند دوست شوید و فضای خوبی را در خانواده ایجاد کنید.

ما معلم اخلاق فرزندانمان هستیم

752322219913123571641012312117181186114196.gif

فرزندان ما رفتارهای ما را الگو برداری می کنند.آنها با ما همانطوری رفتار خواهند کرد که امروز ما با والدینمان رفتار می کنیم . توضیحات ما مشکلی را حل نمی کند زیرا یک واقعیت و اصل مسلم در تربیت می گوید :«فرزندان ما همان چیزی می شوند که ما هستیم نه آن چیزی که ما می خواهیم بشوند.» (دکتر عبدالعظیم کریمی ،چهل نکته تربیتی )
این اصل در تربیت آن چنان محکم و استوار است که در بین دانشمندان تربیتی معروف است که می گویند:
فرزندت را به من بنما تا بگویم که تو کیستی !
فرزندان شما شبانه روز شاهد رفتار شما با سالمندان هستند. آنها هم در شرایط فعلی شما قرار خواهند گرفت .دوست دارید چه رفتاری با شما داشته باشند؟احتمالا هیچ گاه تاکنون به چنین چیزهایی فکر نکرده اید .زیرا با میل طبیعی انسان مخالف است .بشر در رویاهای خود همواره چیزهایی را که مطلوب او هستند در نظر می گیرد و آینده خود را آن طور که دوست دارد مجسم می نماید .به عبارتی نفس ما ،ما را فریب می دهد.البته اگر هم به چنین روزهایی فکر کنیم خودمان را از هر عیب و نقصی مبرا فرض می کنیم حال آنکه این چنین نیست .پس واقع بینانه وقتی به سالمندان می نگرید خودتان را جای آنها در نظر بگیرید و با رحم کردن در حق ایشان به خودتان لطف کنید که دنیا دار مکافات است.





انسی نوش آبادی
بخش خانواده ایرانی تبیان
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
پیش بینی اخلاق شما در سالمندی


اگر تنبل و کم حوصله اید در پیری وبال دیگران خواهید شد .اکنون تنبلی شما در حدی نیست که به انجام کارهای شخصی خود مبادرت نکنید بلکه تنها از کمک به دیگران ابا می کنید اما در سالخوردگی چه بخواهید و چه نخواهید خودتان را بلای زندگی دیگران خواهید کرد.
1392201041971501156845923179131212133181236.gif

پیری دوره ای از زندگی است که خلقیات و عادات ما را بزرگ و برجسته کرده و کنترل آن را از دست ما خارج می کند. رفتارها و پندارهای نادرستی که در جوانی از دیگران مخفی می کنیم و از بروز آنها ترس و شرم داریم در دوران پیری ابراز خواهند شد. آن زمان ما دیگر قادر به کنترل خود نیستیم .اگر امروز فقط در محیط خانواده خلقیات درونی خود را نشان می دهیم ،در دوران پیری مرزی بین خانواده و بیرون قائل نخواهیم بود .
خلقیات ما در نوجوانی و جوانی مانند نهالی است که در خاک وجود ما ریشه دارد .اگر اخلاق بدی داریم می توانیم در جوانی آن را از ریشه درآوریم اما اگر اخلاق یا عادت بد ما به زندگی خود ادامه داد و ریشه های آن محکم شد درحالیکه با افزایش سن توان ما کم می شود ،بیرون کشیدن آن خلق بد یا عادت غلط در پیری محال است. عادات ما در سالمندی به درختی قوی می مانند که با ریشه هایی ضخیم و طویل در عمق وجود ما به نهایت استحکام می رسند. به همین جهت در نهج البلاغه آمده است که توبه بعد از شصت سالگی پذیرفته نمی شود .بلکه بعد از این سنین توبه عملا اتفاق نمی افتد چون تغییر رفتار عملا اتفاق نمی افتد .
اگر نسبت به نظافت وسواس دارید و سختگیری های شما برای رعایت نظافت بیش از حد معمول است ،در پیری تاب تحمل مهمان نخواهید داشت حتی اگر آن مهمان عزیز شما باشد .تعجب نکنید در پیری این وسواس به اوج خود می رسد حال آنکه توان شما برای نظافت کم می شود .در جوانی می توانید بیشتر از سایرین به خود زحمت بدهید تا به سطح دلخواه در نظافت برسید اما در پیری دیگر چنین توانی ندارید حال آنکه میل و حرص شما برای حفظ نظافت به یک مرض و یک تشنگی سیری ناپذیر تبدیل می شود. دوستی می گفت ما هیچ وقت داشتن یک مادر مهربان را درخانه حس نکردیم چون مادر ما فقط به فکر تمیزی خانه و اسباب خانه بود لذا ما همواره در اضطراب زندگی می کردیم بعد از ازدواج هم وقتی به خانه مادرمان می رفتیم باید تمام وقت توی حیاط می ماندیم .مادر ما در پیری گرفتار آلزایمر شد و احتیاج به مراقبت پیدا کرد.او هم اکنون شدیدا بیمار است و حتی از طبیعی ترین نظافتهای شخصی هم عاجز است .
این تصویر پیری زنی است که مهربانی و آرامش را فدای وسواس و عادت بد خود کرده است .باید ببینیم خلقیات بدمان چیست و چه تصویری از ما در دوران کهولت خواهد ساخت .
اگر شکاک هستید و نسبت به رفتارهای همسرتان دچار شک می شوید و او را می آزارید،هم اکنون می توانید از انجام رفتارهای غیر معقول خودداری کنید، اما در دوران کهولت، مرزی بین همسر و دیگران ،دوستان و غریبه ها تشخیص نخواهید داد .در این صورت ممکن است هریک از اطرافیانتان را به چیزی متهم کنید .بعید نیست چنانچه کسی به وسایلتان دست بزند به او تهمت بزنید​

اگر تنبل و کم حوصله اید در پیری وبال دیگران خواهید شد .اکنون تنبلی شما در حدی نیست که به انجام کارهای شخصی خود مبادرت نکنید بلکه تنها از کمک به دیگران ابا می کنید اما در سالخوردگی چه بخواهید و چه نخواهید خودتان را بلای زندگی دیگران خواهید کرد .
اگر نسبت به مسائل مادی حریص هستید و یا صرفه جویی شما به مرزی رسیده که از بخل قابل تشخیص نیست در پیری یک خسیس غیر قابل تحمل خواهید شد . هم اکنون نسبت به پیرزن یا پیرمرد خصیصی که مالش را حتی صرف سلامت و آسایش خودش نمی کند چه احساسی دارید؟اگر به اصطلاح پول دوست هستید و مثلا از اطعام دیگران ترس دارید ،از احسان و انفاق پرهیز می کنید ،بدانید که خودتان هم یک پیر خصیص خواهید شد و همان حس را دیگران هم نسبت به شما تجربه خواهند کرد.
177872748919518427127971451361222524870.gif

کسانی که در جوانی خیلی خودشان را در مضیقه قرار می دهند تا در آینده وضع خوبی داشته باشند ،چه بسا به همان وضع زندگی عادت می کنند و در آینده ایده آلشان هم دیگر تغییر رفتار نخواهند داد اینها در سالمندی تحمل ریخت و پاش دیگران را ندارند .
اگر از همسرتان زیاد انتقاد می کنید ،اگر عادت دارید زود ابراز نظر کنید ،یک سالمند غرغرو خواهید شد. اگر تحمل اعتقادات مخالف و سلیقه های متفاوت را ندارید با این گردش سریع روزگار، در دوران سالمندی تحمل نوه ها و جوانان نسل روز را نخواهید داشت .آنها قطعا با جوانی امروز شما خیلی فرق دارند .



روی خوب این سکه

کسانی در سالخوردگی مهربان و سخاوتمندند، که از جوانی این خلق و خو را در خود تقویت کرده باشند .آنها که همواره به خود سخت گرفته اند تا دیگران در آسایش باشند،سالخوردگان نازنین و محبوبی خواهند بود که در دوران پیری هم تکیه گاه دیگران و پر فایده اند .اینها اگر هم به مراقبت کسی احتیاج پیدا کنند ،با عزت نفس و کرامت، رفتار می کنند .چنین سالخوردگانی همیشه محبوب و بزرگ هستند.اینها اگر به پرستار احتیاج پیدا کنند ،پرستاران خود را امداد روحی و معنوی می رسانند.اینها طبیب پرستاران خود خواهند بود.
اگر به ملاحظه دیگران عادت کنیم ،اگر فداکاری و خوش بینی را تمرین کنیم ،اگر همیشه و هر کجا که هستیم برای دیگران سرمنشا خیر و رحمت باشیم در سالخوردگی ملکه اخلاق خواهیم بود .
چه بسا یک لحظه زندگی با چنین سالمندانی برای اطرافیان حسرت باشد .


انسی نوش آبادی
بخش خانواده ایرانی تبیان
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
دنیایی با غریبه های آشنا


فكر كن از خواب بیدار شوی و ببینی جایی هستی كه هیچكس را نمیشناسی و كسانی را كه میشناختهای سالهاست رفتهاند، مردهاند و حالا دیگر شبیه چیزی كه بودهاند نیستند....
8141856221423212222432472401541316856157.gif

بابا، جان خانواده ما بود. او جان خانواده است، اما اگر دیگر خودش به ما بگوید خانواده. او دیگر حتی ما را نمیشناسد. یكبار برایش یك پیژامه نو خریدم و به او هدیه دادم، مات نگاهم كرد و گفت: من از غریبهها چیزی قبول نمیكنم. اول فكر كردم از من دلخور است، اما نبود.
او فقط مرا نمیشناخت همین. او كوچكترین پسرش را كه همه به او میگفتند عزیز دردانه بابا فراموش كرده بود.او عزیز دل ما بود، اما حالا نمیدانم چه بگویم. دیگر دلی نمانده است. بس كه از حال و روز او دلمان ریش است.
او حتی نشستن و ایستادن را هم فراموش كرده است.حتی گاهی غذا توی دهانش میماند و فراموش میكند چطور بجود. خدای من او چطور دارد زندگی میكند، چطور فكر میكند و ما را چگونه میبیند؟
فكر كن از خواب بیدار شوی و ببینی جایی هستی كه هیچكس را نمیشناسی و كسانی را كه میشناختهای سالهاست رفتهاند، مردهاند و حالا دیگر شبیه چیزی كه بودهاند نیستند.
كسانی كه میبینی، غریبههایی باشند كه ادعا میكنند قوم و خویش تو هستند و صلاح تو را میخواهند. تو دلت میخواهد به خانه خودت بروی. دلت میخواهد پیش خانوادهات برگردی، اما آنها چه كسانی هستند.
تو چه كسی هستی. حس میكنی دنیا چاهی بزرگ دارد كه تو در آن افتادهای؛ چاهی كه عمق آن پیدا نیست و هرچه بیشتر سقوط میكنی آدمها، صداها، واقعیات، رسوم و دنیا و هرچه در آن است غریبهتر و غریبهتر میشود. چقدر میتواند احساس ناامنی و ترس به تو غلبه كند. چقدر ممكن است احساسات ناشناختهای داشته باشی كه حتی نمیتوانی بگویی. این بلایی بود كه سر بزرگ خانواده ما و جان ما آمد. آلزایمر پدر ما را بلعید.

***************
الف آلزایمر

آلزایمر از كجا شروع میشود و چطور به وقوع آن باید شك كرد.چه وقت لازم است به پزشك مراجعه كنیم تا راهی برای درمان آن بجوییم.
متخصصان اتفاق نظر دارند كه علائم اولیه آن عبارت است از:
* فراموش كردن طریقه انجام كارهای روزانه در خانه یا محل كار
* اشكال در نام بردن اشیای معمولی مثل كتاب و تلویزیون
* گمشدن حتی در جاهای آشنا
* به زحمت راهحل پیدا كردن برای مشكلات روزمره
* زیاد گمكردن چیزهایی نظیر كلید
* دگرگونیهایی در خلق و خوی و شخصیت
* رفتار غیرعادی
* بیعلاقگی یا عدمتمایل به انجام هر چیز

با مشاهده چند نشانه از این علائم باید به فكر مراجعه به پزشك و تعیین وضعیت مغزی خود برای تشخیص آلزایمر باشید.
آلزایمر با فراموشیهای كوچك و پراكندهای پیش میآید كه ممكن است هرگز به آن توجه نكنیم، اما فراموشی كمكم روی زندگیمان چنبره میزند.
شاید بیمار آلزایمری شما؛ دیگر شما و سایرین را نشناسد، ولی هنوز رفتار خوب و محبت را میشناسد. پس به بهانه اینكه با شما غریبگی میكند با او سرد و بیعاطفه رفتار نكنید​


با پیشرفت بیماری، بیمار دچار اختلال در درك و تشخیص میشود و جلوی انجام فعالیتهای روزمره او را میگیرد. بتدریج فراموشی شدید بیمار را ناتوان میكند و همزمان اختلالات رفتاری به بیماری اضافه میگردد.

پرستار خوبی باشید

شاید بیمار آلزایمری شما دیگر شما و سایرین را نشناسد، ولی هنوز رفتار خوب و محبت را میشناسد. پس به بهانه اینكه با شما غریبگی میكند با او سرد و بیعاطفه رفتار نكنید.
** متخصصان توصیه میكنند هنگام سخن گفتن با بیمار سعی كنید از كلمات ساده و جملات كوتاه و لحنی مهربان استفاده كنید و هر عامل خارجی سر و صدا را حذف كنید.
** او را به اسم صدا كنید و توجهش را جلب كنید و منتظر پاسخ بمانید و در یافتن كلمات به او كمك كنید.
** در كارهایی مثل لباس پوشیدن بگذارید خودش كار را انجام دهد و به او اجازه انتخاب بدهید و در این كار كمكش كنید.
** كارهایی كه انجام میدهید را به او توضیح دهید انگار میخواهید دوباره به او یاد دهید.
18716430114138201111441752016321119368163203.gif

** برای تغذیه بیمار از تنوع غذایی در سر سفره كم كنید تا باعث گیج شدن بیمار نشوید، وعدههای متعدد و غذای كم به او بدهید و سعی كنید همه چیزش منظم و سر ساعت باشد.
** از لیوانهای دارای در پوش یا نی برای نوشیدن مایعات استفاده كنید.
** سعی كنید ظرف غذا برای او راحت باشد و حتی اگر لازم است با دست بخورد.
** وقتی بیمار بسیار آرام و مطیع است او را حمام كنید و صبر و حوصله به خرج دهید.
** همه چیز را چك كنید و به او توضیح دهید.
** دوشهای دستی، قرار دادن یك صندلی یا نیمكت در حمام، گذاشتن میلههایی برای گرفتن آنها، قراردادن موكت یا پلاستیك در كف حمام میتواند مفید باشد.
** برای توالت بردن بیمار یك برنامه خاص بگذارید. برای مثال در طی روز هر 3 ساعت یكبار او را به توالت ببرید و به هشدارهای او توجه كنید.
** برای اینكه در طی شب بیمار دچار بیاختیاری نشود مصرف مایعات را از هنگام عصر محدود نمایید.
** با ورزش او را كمی خسته كنید و برنامه خواب منظمی برایش در نظر بگیرید.
** او ممكن است توهماتی داشته باشد، در آن مورد با وی بحث نكنید.
** نگذارید برنامههای پر تنش ببیند.
** او ممكن است بیهدف از خانه بیرون برود. در صورت امكان درهای خانه را قفل كنید. مطمئن شوید كه همیشه بیمار یك كارت شناسایی یا كارتی كه آدرس و مشخصات وی رویش نوشته شده همراه دارد.
** همیشه یك عكس جدید از بیمار داشته باشید تا در صورت گم شدن بیمار بتوانید عكس را به پلیس ارائه دهید.


بخش خانواده ایرانی تبیان



 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
غیر منتظره ای برای ما


خیلی از حرفهای نسل امروز روی دل سالمندان سنگینی میكند و برایشان غیرمنتظره و نامانوس است. رفتارهای زیادی هست كه از جوانترها سر میزند و سالمندان را میرنجاند، اما چه كسی مقصر است؟
811213391088711962445613871838123313.gif


اشك توی چشم پدربزرگ جمع شده و دلش حسابی گرفته است. وقتی یكی از نوههایش جلوی بزرگترها دراز كشیده بود و داشت با پلیاستیشن خود بازی میكرد و صدای آن را هم بلند كرده بود، پدربزرگ به نوهاش گفت: بچه جون، پاشو خودت را جمع و جور كن. نمیبینی اینجا از تو بزرگتر نشسته. بچه با بیادبیای كه معلوم نبود از كجا یاد گرفته گفت: تو چی كار داری پیری!
پدر عصبانی آمده بود وسایل بچه را جمع كرده و او را فرستاده بود به اتاقش برای تنبیه و مادر زده بود پشت دست خودش كه بچههای این دوره و زمانه چقدر بیحیا شدهاند.
پدربزرگ، اما انگار یك سطل آب یخ روی سرش ریخته باشند. چند دقیقهای همانجا ایستاده بود. حرفی را كه شنیده بود هضم نمیكرد.
او بچه زمان حرمتها بود. آن روزها كه بچهها جلوی والدین و بزرگترها چهارزانو مینشستند و تا بزرگترها اجازه نمیدادند، صحبت نمیكردند. تنبیه كمترین جسارت آنها فلك بود و تعلیمی (چوبی محكم و نازك كه به كف دست و پشت میزدند و البته برای نشان دادن كلمات روی تخته سیاه هم كاربرد داشت).
به روزهایی فكر میكرد كه با پدرش جرات نمیكرد حرف بزند و مادرش را واسطه پیامهایش میكرد و پدرش هم جلوی پدربزرگش همین احترام و حرمت را داشت و با نهایت ادب با او صحبت میكرد. این چیزها كه آموخته بود هیچ تناسبی با چیزی كه میشنید، نداشت. بیخود نبود كه حرف روی قلبش سنگینی میكرد.

***************

جامعه در حال گذار

خیلی از حرفهای نسل امروز روی دل سالمندان سنگینی میكند و برایشان غیرمنتظره و نامانوس است. رفتارهای زیادی هست كه از جوانترها سر میزند و سالمندان را میرنجاند، اما چه كسی مقصر است؟
دكتر محمداسماعیل ریاحی، جامعهشناس و محقق اعتقاد دارد هماكنون جامعه در مرحله انتقال و تغییر قرار گرفته است. سیستمی كه در آن مراقبت از سالمندان به عهده خانواده بوده دگرگون شده و به سیستمی تبدیل میشود كه در آن این وظایف به دولت و بخش خصوصی واگذار میشود یا خود افراد موظف به تنظیم طرحی برای بازنشستگی و سالخوردگی خود هستند.
این فرآیند سالمندان را دچار تعارض میكند و میبینند میان تصورات آنان و واقعیت زندگی فاصله زیادی وجود دارد.
این تعارض وقتی رخ میدهد كه سالمندان فكر میكنند یك روز آنان به سالمندان خانواده كمك میكردند و همیشه حرف بزرگترها این بود كه از هر دست بدهی از همان دست میگیری و شما هم روزی پیری دارید و فرزندانتان جبران میكنند، اما امروز كسی حاضر نیست دست آنان را بگیرد​

این جامعهشناس معتقد است: در جامعه امروز برای بهبود موقعیت سالمندان و توانمندسازی آنان به موازات تلاشهای علمی برای افزایش طول عمر همراه با سلامتی باید شرایطی جهت زندگی آبرومندانه و توام با عزت برای سالمندان فراهم شود.
علوم پزشكی و بهداشت طول عمر آنان را افزایش داده و در عوض تغییرات فرهنگی جایگاه آنان را در خانواده تضعیف كرده است، به نحوی كه نمیتوان گفت زندگی امروز آنان از گذشته كیفیت بهتری دارد.
دكتر محمداسماعیل ریاحی معتقد است: سالمندان نیاز دارند سالهای آخر عمر خود را در آرامش و احترام به سر ببرند و از سلامت جسمی و روانی برخوردار باشند. در غیر این صورت طولانی شدن عمر چه فایدهای میتواند داشته باشد.
جامعه جدید و نقش جدید


آیا وقتی جامعه تغییر میكند سالمندان باید حذف شوند؟ البته كه نه. آنها نیز نقشهای متفاوتی پیدا میكنند و ارزش و اعتباری دیگر به دست میآورند.
90763275391061822475113113110142225181136.gif

این جامعهشناس میافزاید: با تغییر نگرشهایی كه جامعه شاهد آن است سالخوردگان اقتدار كامل و اعتباری را كه به بزرگترهای اجتماع در جوامع باستانی داده میشد از دست میدهند، اما از سویی وقتی نسبت سالمندان در جامعه رو به فزونی نهد، نفوذ سیاسی بیشتری كسب خواهند كرد چنان كه در جوامع غربی، گروههای فعال سیاسی شروع به مبارزه علیه تبعیض سنی كردهاند و میكوشند دید مثبتی را در مورد سالخوردگی به وجود آورند. پس با گذر از جامعه سنتی و ورود به جامعه مدرن، گرچه اقتدار اجتماعی سالمند كاهش مییابد، اما از بعدی دیگر دوباره سالمند ارزش و اهمیت خود را كسب خواهد كرد.
باز تعریف ارزشها


آیا وقتی جامعه از حالت سنتی خارج شد سالمند باید از خانواده جدا شود و یك عضو بیحاصل به شمار رود؟ قطعا این طور نیست و با تغییر جامعه، نیازهای او هم تغییر میكند و سالمند نیز نقشی متناسب با این تغییرات میپذیرد.
دكتر ریاحی بازتعریف ارزش و نقش و منزلت سالخوردگان در جامعه را پیشنهاد میكند كه از طریق آن بتوان سطح تساهل اجتماعی نسبت به سالمندان را افزایش داد و آنان را به جایگاه اجتماعی شایسته در جامعه و خانواده رساند.
روزگار نو، نگاه نو


تغییر نگرشهای موجود راجع به سالخوردگان و دوره سالمندی از طریق تضعیف عقاید قالبی و كلیشههای رایج درباره سالمندان نیز به تصحیح نقش و جایگاه آنان كمك میكند.
دكتر ریاحی، فرهنگسازی توسط نهادهایی چون دانشگاهها، مدارس، رسانهها و آموزش به جوانان و نوجوانان در مورد ارزشمندی سالمندان و ویژگیهای روحی ـ روانی آنان و آموزش رفتار محترمانه به این گروه سنی را لازمه حفظ حرمت و ارزشمندی سالمندان در جامعه دانست.
آنان باید با مسائل و مشكلات جسمی و روحی خاص دوران پیری نیز آشنا شوند تا برای مقابله و پیشگیری از این مشكلات و حل بحرانهای میانسالی اقدام بموقع داشته باشند​


این جامعهشناس، آموزش میانسالان برای آمادگی ذهنی نسبت به مسائل و مشكلات سالمندی و نحوه رویارویی با این مشكلات را از دیگر نیازهای جامعه میداند و میافزاید: آنان باید با مسائل و مشكلات جسمی و روحی خاص دوران پیری نیز آشنا شوند تا برای مقابله و پیشگیری از این مشكلات و حل بحرانهای میانسالی اقدام بموقع داشته باشند. وی اعتقاد دارد: باید شرایط فیزیكی و فرهنگی برای نگهداری از سالمندان در اطراف خانوادهها به وجود بیاید و مشاغل سبكی برای آنان تعریف شود.
همچنین باید مناسب توانایی جسمی و روحی سالمندان به منظور تقویت اعتماد به نفس، بازیابی استعدادها و نیز بهبود وضعیت مالی آنها این مشاغل در دسترس ایشان قرار گیرد.
این جامعه شناس پیشنهاد میكند: با تشكیل گروههای خود یاری توسط سالمندان برای برقراری ارتباط متقابل و مستمر آنها با یكدیگر نیز میتوان به توانمندسازی و بازتعریف نقشهای سالمندان جامعه كمك كرد.
وی همچنین دستیابی به جامعهای مناسب برای سالمندان را منوط به بازنگری قوانین و مقررات مربوط به ایشان میداند.


بخش خانواده ایرانی تبیان



 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
نوش دارویی برای سالمندان


سوادآموزی و ارتقای سطح سواد، یكی از شاخصهای توسعه یافتگی و رفاه به حساب میآید. در حالی كه این شاخص در میان سالمندان پایینتر از سطح عمومی جامعه است. باید گفت سواد با سلامت سالمندان نیز پیوندی تنگاتنگ دارد.
131341302151412813216817346168781892317115.gif

در این مقاله به بخشی از فواید سواد در دوران کهولت سن اشاره کرده ایم:
سواد علیه مسمومیت: اگر سالمند به ابزار سواد مجهز باشد، نیاز نیست به دنبال كسی باشد تا در كهنسالی داروهایش را به او بخوراند. كافی است سالمند جعبهای چندخانهای مهیا كند و در هر خانه، یكی از داروهایی كه در طول روز یا هفته مصرف میكند، قرار دهد و نحوه مصرفش را روی آن بنویسد و این جعبه را هفتهای یك بار با قرصهای جیره آن هفته پر كند. او میتواند تاریخ مصرف اجناس را نیز بخواند و از مصرف قرصها، داروها و اجناس مصرفی كه تاریخ مصرف آن گذشته اجتناب كند و جلوی خیلی از مسمومیتها را بگیرد.


سواد علیه كمبود حافظه

سواد داشتن باعث میشود سالمند از مطالعه مستمر بهرهمند شود و هر چقدر كه مطالعه شخص ادامه یابد، احتمال كم شدن حافظه كاهش پیدا میكند.

سواد علیه زوال عقل

بیماری آلزایمر كه یكی از بیماریهای شایع سالمندی است، با مهارتهایی مثل حل جدول، دیرتر به سراغ سالمندان میآید و اگر دچار این بیماری شوند، براحتی میتوانند در مراحل اولیه با استفاده از یك دفتر یادداشت، تمام پیامهای خود را از جمله داروهایی كه باید در طول روز استفاده كنند، در آن یادداشت كنند تا از این طریق از افت حافظه رنج نبرند.

سواد و پیوندهای اجتماعی

از طریق سواد، سالمند میتواند در همان خانه خود از ارتباط با سایرین لذت ببرد. برای استفاده از اینترنت و خدمات پست اینترنتی و حتی ارسال پیامهای متنی تلفن همراه، سالمند نیاز دارد كه باسواد باشد.
مجهز بودن به سواد، باعث میشود انسان دامنه واژگانش را گسترش بدهد و بتواند خاطرات خود را بنویسد. كسی چه میداند، شاید خاطرات شما اثری ادبی و ماندگار شود كه بیش از تمام میراثتان عمر كند​


سالمند باسواد با آموزش اندكی میتواند با گروههایی دوست شود، وبلاگی برای خود داشته باشد و خاطراتش را در آن بنویسد. میتواند سفارش كالاهای مورد نیازش را بدهد و آنها را در منزل خود تحویل بگیرد. او میتواند با مطالعه در جریان تحولات قرار بگیرد و خیلی بیش از یك سالمند بیسواد با دنیای خارج تعامل داشته باشد. نوههایش را در اینترنت ببیند و برای بچههایش نامه بدهد، حتی اگر در یك شهر یا كشور دیگر به سر ببرند.

سواد و آفرینشهای ادبی

1741571521122081634222916067220172215123128.gif

با سواد هیچ وقت تنها و بیحوصله نمیشوید. سالمندی را میشناختم كه مرتب جدیدترین كتابهای پرخواننده را میگرفت و تنها زندگی میكرد و هیچ وقت از تنهایی شكایتی نداشت. در حالی كه بیش از 5 كلاس سواد نداشت، رمانهایی را میخواند كه كمتر جوانی حوصله خواندن آن را دارد. او عضو یك كتابخانه بود و گنجینهای از داستان و ماجرا در ذهن داشت.
مجهز بودن به سواد، باعث میشود انسان دامنه واژگانش را گسترش بدهد و بتواند خاطرات خود را بنویسد. كسی چه میداند، شاید خاطرات شما اثری ادبی و ماندگار شود كه بیش از تمام میراثتان عمر كند.

سواد و اعتماد به نفس

سواد میتواند به سالمند احساس اعتماد به نفس و كنترل ببخشد. یك سالمند باسواد میتواند در مورد وضعیتی كه دارد، مطالعه كند. درمورد كسانی كه توسط كانونهای غیرانتفاعی و غیردولتی یا مراكز دولتی از سالمندان حمایت میكنند، اطلاعات كسب كند و اطلاعات خود را در مورد آنچه نیاز دارد، بالا ببرد و به این ترتیب افزایش اعتماد به نفس او را به احساس كنترل بیشتری میرساند.

سواد و امكان اشتغال

بسیاری از سالمندان پس از بازنشستگی نیاز به كار كردن پیدا میكنند. در این عرصه، سالمندانی كه باسواد باشند گوی رقابت را از سایرین میربایند و وضع اقتصادی بهتری پیدا میكنند.
با توجه به نقش مهم و ارزندهای كه سواد میتواند در زندگی یك سالمند داشته باشد، به نظر میرسد برنامهریزی برای گسترش سوادآموزی سالمندان و توجیه كسانی كه در میانسالی قرار دارند، برای آموختن سواد، خواندن و نوشتن و كاربردی كردن این مهارت میتواند سالمندان را بدون صرف سرمایهای هنگفت در سطح رفاهی بالاتری قرار دهد و زندگی را برایشان سادهتر و شیرینتر نماید.


بخش خانواده ایرانی تبیان



 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
پیری اما رویایی


تا حالا شده به فکر پیری خودت بیفتی و ناگهان به خود بلرزی از سختی و ناتوانی آن روزها ! تا حالا شده در دنیای خیال و رویا ، "اکسیر جوانی" را از دست جادوگری پیر بگیری و سربکشی و سرمست شوی که "من دیگر پیر نخواهم شد" !! تا حالا شده آرزو داشته باشی پیری خوب و آبرومندی داشته باشی ؟ تا حالا شده از آلزایمر و حواس پرتی خودت در روزهای پیری ، هراسان و آشفته شوی ؟
681711901126018724576121107111205118206114154.gif


تا حالا به دنیای پیران و تفاوت هایشان دقت کرده ای ؟ چرا برخی از پیران تا 80 سالگی حافظه ای سالم دارند و برخی دیگر به 60 سالگی نرسیده ، اسم نوه هایشان را جابه جا می گویند ؟ این مقاله ، سفر می کند به دنیای پیری و تفاوت های پیران و اینکه چگونه یک پیر خردمند باشیم و ...

"جوانی " در نقش پیر

چند سال پیش دختر جوانی به نام "پت مور" ، در نقش یک زن 85 ساله ، حدود 100 شهر آمریکا را زیر پا گذاشت. او می خواست بداند که پیر شدن در جامعه ی آمریکا چه معنایی دارد. به همین دلیل چشمان خود را با لنزهای تیره پوشاند و در داخل گوش های خود اشیایی قرار داد تا از میزان شنوایی او کاسته شود. افزون بر این، ساق پاهای خود را با حلقه های فلزی بست ، تا راه رفتن عادی برایش دشوار شود. این زن به ظاهر 85 ساله ، تلاش کرد تا دردنیایی که بیشترمطلوب جوانان است سیر و سفر کند. او قادر به خواندن تابلوها نبود، از باز کردن در شیشه های نوشابه و کنسروها عاجز بود و نمی توانست به راحتی از پله های اتوبوس بالا رود. هنگامی که تقاضای کمک می کرد ، تنها عده ی معدودی به او کمک می کردند. او به دلیل پیری، اغلب مورد تمسخر قرار می گرفت و حتی یک بار مورد حمله ی گروهی از نوجوانان قرار گرفت.

پیران خردمند

سالمندانی که زندگی اجتماعی، سیاسی و علمی فعالتری دارند، تا سن 80 سالگی، و یا گاهی بیشتر ، افتی نشان نمی دهند. سالمندانی که به دلایل شغلی یاعلاقه های شخصی کماکان به مطالعات خود ادامه داده و در زمینه های علمی فعالیت می کنند، سطح بالایی از توانایی های شناختی را حفظ می کنند.پاره ای از شواهد نشان می دهد که افراد سالمند در بعضی جنبه های حل مسئله ، یا مهارت های شناختی برترند، و این برتری در بسیاری از فرهنگ ها با اصطلاح« پیر خردمند» بیان شده است. بدین خاطر است که در دین مبین اسلام ، بسیار تاکید شده است که از تجربه ها و اندوخته های پیران استفاده نمائید .

در طول تاریخ افراد زیادی در سنین پیری، نبوغ خود را ظاهر ساخته اند. مثلا:

** گوته اثر جاودانه خود را در 82 سالگی تحت عنوان « فاوست» به اتمام رساند.
** سوفوکل نمایشنامه ی " ادیپ شهریار" را در هفتاد سالگی ، و الکترا را در 90 سالگی کامل کرد.
** مهاتما گاندی در اواخر 70 سالگی نهضت سیاسی جدیدی را در هند به راه انداخت .
سالمندانی که به دلایل شغلی یاعلاقه های شخصی کماکان به مطالعات خود ادامه داده و در زمینه های علمی فعالیت می کنند، سطح بالایی از توانایی های شناختی را حفظ می کنند​

از لحاز جسمانی، پاره ای از سالمندان در سنین بالا عملکردهای برجسته ای داشته اند! مثلا :

** ریونوسوکی کاسی واگی در 82 سالگی در یک مسابقه دوی 10 کیلومتری ژاپن شرکت جست .
** جک لاین ، در دوران پیری از تناسب اندام موزونی برخوردار بود . او در 70 سالگی، در حالی که دست ها وپاهایش با زنجیر بسته شده بود ، با شنا کردن ، 70 قایق دست ساز را به مسافت 1مایل به دنبال خود کشید.

نگرانی از افت حافظه

افراد سالمند و خانواده ی آن ها اغلب نگران افت حافظه هستند . بسیاری از مردم بر این باورند که افت حافظه ، که گاهی مترادف با واژه ی « حواس پرتی » به کار می رود، در دوران پیری تجربه ای اجتناب ناپذیر است. حتی گاهی طنزها و شوخی های مردم به همین خصوصیت اشاره می کند.
74172116135512531826510119024942951157197.gif



به عنوان مثال به داستان زیر توجه کنید:
سه خانم مسن با یکدیگر ازمشکلات پیری سخن می گویند. اولی اعتراف می کند که « وقتی به سراغ یخچال می روم، مطمئن نیستم که آیا می خواهم چیزی در یخچال بگذارم ویا احیانا چیزی از یخچال بر دارم» خانم دوم نیزاضافه می کند که « این که چیزی نیست، من گاهی اوقات وقتی روی پله اول پلکان هستم ، نمی دانم که باید از آن پایین بروم و یا تازه به آخرین پله رسیده ام». خانم سوم در پاسخ به این دونفرچنین می گوید:« من از اینکه هیچ کدام از این دو مشکل را ندارم خوشبختم». وی با گفتن این جمله چند ضربه روی چوب می زند( ظاهرا به دلیل اینکه کسی او را نظر نزند)، ولی یکباره از روی صندلی بلند شده و می گوید: « به نظرم کسی در می زند».
این گونه باورها تا چه اندازه صحت دارد؟ با توجه به شناختی که همه ی ما از سالمندان داریم، و این حقیقت که اکثر آنان از کاهش حافظه خود شکایت دارند، ممکن است پاره ای از تغییرات رفتاری آنان به افت حافظه مربوط شود.

پیران ، حافظه ی دور خوبی دارند

بعضی از یافته ها حاکی از آن است که حافظه کوتاه مدت ، در پیری افت مختصری دارد. مثلا تعداد واژه هایی که افراد باید در زمانی کوتاه در حافظه کوتاه مدت نگه دارند، در مورد سالمندان محدودتر می شود. اما روی هم رفته ، عملکرد کلی حافظه کوتاه مدت سالمندان تفاوت بارزی با سایرین ندارد.
به نظر می رسد که افت حافظه ی سالمندان ، بیشتر در زمینه بازیابی اطلاعاتی جدیدتر از حافظه دراز مدت باشد. سالمندان در بازیابی اطلاعات از حافظه دورخود ( اطلاعات مربوط به زمان های گذشته) کمتر مشکل دارند، ولی مشکل عمده آنان مربوط به بازیابی اطلاعات جدید است​

در یک مطالعه ازافراد میانسال خواسته شد که 35 سال بعد از فارغ التحصیلی ، با دیدن عکس هایی از همکلاسی های دوران دبیرستان ، صاحبان عکس ها را شناسایی کنند. در90% از موارد آن ها موفق بودند. در مقایسه، افراد سالمند تنها حدود70% تا 80% از دوستان دوران دبیرستان خود را پس از 50 سال شناسایی کردند. این موضوع نشان می دهد که حافظه ی دور افراد سالمند ، افت معنا داری ندارد.


سرور حاجی سعید
بخش خانواده ایرانی تبیان



 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
آرامش والدين سالمند زير يک سقف



نگرش سنتي در مراقبت از والدين نياز به بازنگري دارد؛ شما نمي توانيد مادر مادر يا پدر پدر خود باشيد. پدر و مادر شما هر مشکلي که داشته باشند کودک نيستند...
023915010701262447615178138231169251177156.jpg

مطمئناً روزي مي آيد که پدر و مادر يا پدربزرگ و مادربزرگتان به شما نياز پيدا مي کنند. وقتي اين زمان مي رسد، ممکن است قبول نکنند که به شما يا هر کس ديگري نيازمند شده اند اما در واقعيت، آنها واقعاً به کسي نياز دارند درست مثل زماني مي ماند که شما بچه اي کوچک بوديد و به آنها نياز داشتيد: براي دستشويي و حمام رفتن، غذاخوردن، لباس پوشيدن، و امثال اين. شايد آن روزها را به خاطر نياوريد اما ... مطمئناً مي دانيد که آن روزها وجود داشتند. پدرو مادر يا پدربزرگ و مادربزرگتان (کساني که بزرگتان کردند، به شما غذا دادند، از شما مراقبت کردند، برايتان سرپناهي امن فراهم کردند،به شما عشق دادند و از شما حمايت کردند، ...) روزي پير مي شوند و به شما نياز پيدا مي کنند. آماده ايد؟ آيا مي دانيد بايد چکار کنيد؟
نکته مهم (اگر تصميم مي گيريد که خودتان را از اين اتفاق طبيعي دور کنيد) اين است که بايد بهترين آسايشگاه سالمندان يا بهترين پرستار را همراه با تسهيلات لازم در خانه خودتان براي آنها فراهم کنيد. اما اگر شما تصميم مي گيريد که خودتان از والدين يا پدر و مادربزرگتان مراقبت کنيد، داستان کاملاً متفاوت مي شود. در اين صورت نه تنها به چيزهاي زيادي نياز پيدا مي کنيد بلکه به گستره اي از احساسات و عواطف و توانايي ارجح دانستن کسي نسبت به خودتان هم نياز پيدا خواهيد کرد.
نگرش سنتي در مراقبت از والدين نياز به بازنگري دارد؛ شما نمي توانيد مادر مادر يا پدر پدر خود باشيد. پدر و مادر شما هر مشکلي که داشته باشند کودک نيستند. آنها اعضاي بالغ خانواده هستند که وقتي پا به سن مي گذارند نيازهاي خاصي پيدا مي کنند. شما هم فرزند بالغي هستيد که پيوسته بر سنتان افزوده مي شود. شما هم نيازهاي شخصي و نيز مسئوليت هايي در قبال ساير اشخاص در زندگي خود داريد. براي اينکه بتوانيد با والدين سالمند، بيمار يا معلول خود کنار بياييد راه چاره هاي مختلفي داريد. اين دستورالعمل ها براي رسيدن به موفقيت فوري نيست بلکه اجزايي از يک استراتژي کلي براي مؤثر واقع شدن مراقبت از والدين به شمار مي آيد.

قدم اول: شناسايي مسائل و تعيين اولويت ها


ظاهراً ساده به نظر مي رسد، اما اينطور نيست: تمام جنبه هاي زندگي شخصي و خانوادگي شما احتمالاً تحت تأثير اين مراقبت قرار مي گيرد و بعيد نيست که زير بار مسئوليت و انجام کارهايي که به نظر مشکل و تمام نشدني مي رسد کلافه شويد. ممکن است مسائل را ناديده بگيريد و بخواهيد با توسل به روش هاي آشناي خود با مشکل برخورد فوري کنيد. شناختن مشکلات و تعيين اولويت به شما امکان مي دهد تا براي وظيفه اي که پيش رو داريد به موفقيت برسيد.
همزمان با پيرشدن والدين، نيازهاي آنان نيز افزايش مي يابد. از اين رو لازم است که براي خود برنامه اي بلندمدت طرح ريزي کنيد که تا پايان ادامه يابد و براي انجام سريع آن نيز آمادگي لازم را داشته باشيد​

قدم دوم: غلبه بر احساس انکار

انکار مي تواند شکل هاي مختلف بگيرد؛ با انکار مي توان مسئله را به حداقل رساند يا آن را ناديده گرفت و يا حتي نپذيرفت که مي توان تفاوتي ايجاد کرد. انکار از شما حمايت مي کند، به شما فرصتي مي دهد که پس از يک شوک و يا يک تجربه ناخوشايند بهبود پيدا کنيد. اما در اغلب موارد بايد با انکار و با احساس، خشم، اندوه، ابهام و اضطراب روبه رو شد تا آن را از ميان برداشت.
قدم سوم: کنترل احساسات


غلبه بر انکار مبناي حرکت موفق به مرحله سوم يعني کنترل احساسات است. احساسات بخشي اعجاب انگيز از انسان بودن است. افسردگي، اضطراب و خشم نه تنها از شما انساني مفلوک مي سازد بلکه در کار مراقبت شما نيز تأثير نامطلوب مي گذارد.
قدم چهارم: فراهم آوردن زمينه همکاري و مشارکت


18521325315331802452221725015914011966120212.jpg

دوستان و فاميل، ساير اعضاي خانواده، متخصصان نگهداري از سالمندان، کارکنان مؤسسات درگير با سالمندان، مشاوران و ديگران رکن مهم ايجاد مشارکت و اطلاع از توانمندي ها و شناسايي کمک هاي مورد نياز شماست. وقتي اين منابع را پيدا مي کنيد ممکن است به مهارت هايي براي ايجاد همکاري با اين اشخاص احتياج داشته باشيد.

قدم پنجم: متعادل ساختن نيازهاي والدين و ساير افراد خانواده


اين فرآيندي ادامه دار است و ممکن است با گذر زمان، دشوارتر شود. به اين ترتيب بايد شرايطي فراهم آوريد تا با تغيير نيازها بتوانيد شرايط را به نحو مطلوب تغيير و به نيازهاي به وجود آمده پاسخ مناسب دهيد. براي اين امر بايد مطالبات والدين و ساير افراد خانواده شفاف باشد.
قدم ششم: فرا گرفتن مهارت هاي ويژه بحران


در شرايطي هستيد که احساس مي کنيد سررشته امور از دست شما خارج شده است. در کار مراقبت از والدين سالمند هميشه بحران هايي خودنمايي مي کنند. در اين صورت آنچه اهميت دارد بازيابي مجدد کنترل و استفاده از کمک هاي بيروني است. اين امر البته مي تواند فرصتي براي افزايش مهارت هاي تان تلقي شود.
قدم هفتم: چشم پوشي کردن و سخت نگرفتن


به زندگي خود ادامه مي دهيد و مي پذيريد که حداکثر تلاش خود را کرده ايد. مشکلات براي هر کس و در هر خانواده به گونه اي اتفاق مي افتد، شايد تلاش ما براي رفع پاره اي از مشکلات به نتيجه دلخواه نرسد. عوامل زيادي بر اين امر تأثير دارند. بنابراين سخت نگرفتن راهي است که مي تواند از فشارها بکاهد و برگرداندن اوضاع به حالت عادي را تسريع کند.
تصميم گيري مشترک مي تواند بهترين نتايج را به دنبال داشته باشد. والدين شما حتي اگر شما هم با تصميم آنان موافق نباشيد، حق دارند که براي خودشان تصميم گيري کنند. در ضمن به دلايل تصميمي که گرفته مي شود توجه کنيد تا هم به نفع والدينتان باشد هم موجب راحتي خيالتان شود​

قدم هشتم: به آينده بينديشيد

همزمان با پيرشدن والدين، نيازهاي آنان نيز افزايش مي يابد. از اين رو لازم است که براي خود برنامه اي بلندمدت طرح ريزي کنيد که تا پايان ادامه يابد و براي انجام سريع آن نيز آمادگي لازم را داشته باشيد.
قدم نهم: اوقاتي را به خودتان اختصاص دهيد

زماني را به خودتان اختصاص دهيد و به کارهايي بپردازيد که از آنها لذت مي بريد: دوچرخه سواري، شنا يا هر ورزشي که دوست داريد، قدم زدن، مطالعه يا رفتن به ديدار ديگران ازجمله برنامه هايي است که مي تواند سرزندگي و نشاط را در زندگي شما و خانواده تان جاري کند. سعي کنيد حتي اگر برايتان سخت باشد، خود را از انزوا خارج کنيد.
111831461611501471908230118143250723185.jpg

قدم دهم: با کمک يکديگر تصميم بگيريد


تصميم گيري مشترک مي تواند بهترين نتايج را به دنبال داشته باشد. والدين شما حتي اگر شما هم با تصميم آنان موافق نباشيد، حق دارند که براي خودشان تصميم گيري کنند. در ضمن به دلايل تصميمي که گرفته مي شود توجه کنيد تا هم به نفع والدينتان باشد هم موجب راحتي خيالتان شود.
قدم يازدهم: شناخت شرايط اقتصادي


گاهي اوقات به خاطر محدوديت هاي مالي مجبور به اتخاذ تصميمي مي شويد. شايد والدينتان مجبور به استفاده از پس اندازشان شوند و يا اين که اعضاي خانواده مجبور شوند هزينه ها را از جيب خودشان بپردازند. در اينجاست که شما بايد سود و زيان خود و خانواده تان را نيز درنظر بگيريد. به خاطر بسپاريد که والدين کهنسال از وابستگي و سربار ديگران شدن تنفر دارند.
قدم دوازدهم: محبت، کافي نيست


مهر و محبت نيروي قدرتمندي است اما هميشه منجر به مراقبت مؤثر نمي شود. براي مراقبت از پدر و مادر نبايد لزوماً آنها را دوست داشته باشيد. اما لازم است با آنها برخورد مؤثر داشته باشيد. رفع نيازهاي تمام نشدني سالمنداني که آنها را دوست داريد در هر شرايط و به ويژه وقتي بيماري و مرگ از راه مي رسد امکانپذير نيست. از سوي ديگر احيا در مراقبت و رفع نيازهاي کساني که آنها را دوست نداريد ساده نيست و اغلب دردسرساز مي شود. نگهداري از پدر و مادر سالمند، وقتي مسئوليتي براي اقدام مؤثر است، به هدف قابل حصولي تبديل مي شود.


 
بالا