اشعار فاطميه

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
شعر خوانده شده توسط حاج منصور ارضی
شب سوم فاطمیه اول 92 (مسجد ارک)


( تایپ و انتشار اشعار برای اولین بار توسط دیوان اشعار فاطمیه )در هوایت جبرئیلی هم پر آوردن کم است


وقت مدح تو هزاران من در آوردن کم است

آسمان کاغذ شود خلقت قلم در وصف تو
هفت اقیانوس را هم جوهر آوردن کم است

آنچنان ظرفیتی در خانه ی تو ریخته
که صد و ده کعبه هم از آن درآوردن کم است

دختر پیغمبر ما یازده نور آفرید
پس که گفته ای خدیجه دختر آوردن کم است


در مصاف دست تو وقتی به میدان رو کند
چند صد تا قلعه همچون خیبر آوردن کم است

تا زمانیکه کمربند علی در دست توست
لشکری را هم به جنگ حیدر آوردن کم است

شأن نام نوکرت بالاتر از این حرف هاست
از سلیمانی همینجا سر درآوردن کم است

مادران سینه زن هایت همه قربان تو
مادر خوبم به پای تو سرآوردن کم است

ریشه های چادرت را زود دنبالم فرست
تاب یا طاقت میان محشر آوردن کم است

در حسینیه میان روضه یادم داده اند

روز و شب سجده به پای مادر آوردن کم است



mansoor_arzi.png
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی
شب دوم فاطمیه اول 92 (مسجد ارک)



(تایپ و انتشار متن اشعار برای اولین بار توسط دیوان اشعار فاطمیه )



برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید

به چشم گریه کنان اشک بی امان بدهید

برای سینه زدن در عزای مادرمان

در این حسینیه ها بیشتر زمان بدهید

میان روضه که همسایه ایم بین بهشت

کنار خانه ی زهرا به ما مکان بدهید

برای گریه بر آنچه که آمده سرمان

به جای اشک به ما چشم خون فشان بدهید

به آه و زمزمه در روضه ها تسلایی

به قلب غم زده ی صاحب الزمان بدهید

اگر سوال شد آخر چه شد به مادر ما

فقط به دیده ی حسرت سری تکان بدهید

نمی شود که بگوییم بین کوچه چه شد

برای مرثیه خواندن اگر زبان بدهید

به روز حشر زمان حساب ناله زنیم:

فقط به خاطر زهرا به ما امان بدهید

قسم به عصمت آن چادری که خاکی شد

مزار مادرمان را نشانمان بدهید

اگر که روزی ما دیدن مدینه نشد

برات کرب و بلایی به دستمان بدهید
mansoor_arzi.png

تبت یدا ابی لهب ای بی حیا مزن
دست جنون به غیرت آل عبا مزن

قدّ مرا به قامت سَروَش عصا مکن
اینگونه زخم بر جگر مجتبی مزن

بُنچاق را بهانه مکن راه را مبند
زورت نمیرسد به علی ، دست و پا مزن

چشم عموی فاطمه را دور دیده ای
بانوی عصمت است حیا کن حیا مزن

سیلی مزن به روح دو پهلوی مصطفی
ضربه به جسم و جان رسول خدا مزن

دیوار از خجالت او سرشکسته شد
با هر دودست مادر مظلومه را مزن

اینگونه نقد مزد رسالت که می دهد ؟
ممتد مزن ، به پشت مزن بی هوا مزن

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی
شب اول فاطمیه اول 92 (مسجد ارک)
(تایپ و انتشار متن اشعار برای اولین بار توسط دیوان اشعار فاطمیه )


همطراز شرف کوثر تو زمزم نیست
خادم خانه ی تو کیست اگر مریم نیست ؟

شرط پایان رسالت پدرت بودن و بود
بی وجود تو پیمبر به خدا خاتم نیست

خاندانت همگی مظهر اسمُ اللّهند
ولی اندازه تو هیچ کسی اعظم نیست

همه ی دلخوشی حیدر کرار تویی
لحظه ی خنده تو در دل مولا غم نیست

حیف نور تو که خرج در و همسایه شود
تو فقط وقف علی باش کسی محرم نیست

همه گفتند ولی قندِ مکرر باشد
هر که دیوانه ی عشق تو نشد آدم نیست

من از آن روز که خلق تو شدم گریه کنم
از زمانی که خودم هم به خدا یادم نیست
mansoor_arzi.png

آیا حریم مادر ما خود به خود شکست ؟
قفل ضریح کوثر ما خود به خود شکست ؟

اصلا چه شد که مادر ما زیر در فتاد
پهلوی یاس پرپر ما خود به خود شکست؟

آخر کسی جواب دهد غنچه را که کشت ؟
از ریشه این برادر ما خود به خود شکست ؟

آیا سزای مادر ما بود ناسزا ؟
حیثیت پیمبر ما خود به خود شکست ؟

صورت که بی دلیل به جایی نمیخورد !
از این شکستگی سر ما خود به خود شکست ...

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
[h=3]مصحفی اعجاز دارد که کلامش فاطمه است
آن نمازی قرب دارد که قیامش فاطمه است
.
آنکه من هستم فقیر ابن فقیر خانه اش
آنکه من هستم غلام ابن غلامش فاطمه است
.
دست بوس فاطمه بودن کمال مصطفاست
در مقامات نبی این بس مقامش فاطمه است
.
حکم زهرا بر تمام انبیا هم واجب است
شرع ما پیغمبری دارد که نامش فاطمه است
.
حج زهرا ظاهرا بیت الحرامش مرتضاست
حج مولا باطنا بیت الحرامش فاطمه است
.
فاطمه امر خداوند است ومامورش علی ست
پس امام اول عالم امامش فاطمه است
.
مصطفی؟ یا مرتضی؟یا فاطمه؟ یا هرسه تا؟
مانده ام از این سه تا اصلا کدامش فاطمه است
.
رشته های چادرش بازار گرمی خداست
صبح محشر هم دلیل ازدحامش فاطمه است
.
عقل ها راهی ندارند و زبانها الکنند
در مقام اهل بیتی که تمامش فاطمه است[/h]
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
بالی برای رفتن تا آسمان بده

راهی برای دیدن رویت نشان بده


ما مردمان ساده دل این زمانه ایم

اصلا خودت بیا و دعا یادمان بده


ما با سه شنبه های شما خو گرفته ایم

اندازه لیاقتمان جمکران بده


برگرد و تکیه بر روی دیوار کعبه کن

ظهری به وقت شرعی زهرا اذان بده


خود را معرفی کن و یابن الحسن بخوان

و بعد قبر مادر خود را نشان بده....


f5475_Fatemiyyehwww.jpg
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
یافاطمه از اشک تو را می خوانیم
بیمار تو هستیم و دوا می خواهیم
هر کس پی حاجتی رود بر دوست
ما از تو برات کربلا می خواهیم

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

دل خورشید محک داشت؟ نداشت!

یا به او آینه شک داشت؟ نداشت!

آسمانی که فلک می بخشید احتیاجی به فدک داشت؟ نداشت!

غیر دیوار و در و آوارش ، شانه ی وحی کمک داشت؟ نداشت!
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
من بودم باب هل اتي را بستند

امكان رسيدن به خدا را بستند

اي كاش بميرم كه خجالت زده ام

من بودم و دست مرتضي را بستند

 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
ما زنده به لطف و رحمت زهرائيم

مامور براي خدمت زهرائيم

روزي كه تمام خلق حيران هستند

ما منتظر شفاعت زهرائيم

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
فاطمیه تا حکایت میشود
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
غربت حیدر روایت میشود
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
فاطمیه از جفا شاکی بود
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
ماجرای چادر خاکی بود
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
فاطمیه فصل بیعت با علیست
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
جرم زهرا گفتن یک
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]یا علیست[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]
 
بالا