ضرورت انتظار

RainiMan

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
[h=2]ضرورت انتظار[/h] نگاهی دوباره به انتظار



عقيده به ظهور مصلح و آمادگى براى انقلاب جهانى، چنان حياتى و لازم بوده است كه پيشوايان دينى
1.jpg
انتظار را راهبرد مهم اين برهه ى تاريخى دانسته، در دوران غيبت به آن فرمان دادهاند. اهميت و ضرورت دوره ى انتظار را مىتوان از زواياى مختلف بررسى كرد: الف ـ توجه به معنا و حقيقت انتظار، همان گونه كه گذشت، انتظار يك دوره ى آماده سازى و زمينه سازى است و هر انقلاب و حركتى كه اين دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بى ثمر است. كسانى را مىبينيم كه به پا ايستاده اند و راه افتاده اند، ولى دوره انتظارى نداشتهاند. گويا چيزى نمى خواسته اند و تنها بر اساس جوّ محيط و جريان حاكم به رفتن وادار شدهاند.
اينها بدون انتظار و بدون آماده باش در گامهاى نخست گرفتار شده اند و به خودخورى و فرار از خويشتن رسيده اند و سرانجام زير فشار ابهامها و اشكال ها، در مرحله ى فكر و اعتقاد، ظرفيت و تحمل، طرح و برنامه، اجرا و عمل، از كمبود امكانات گرفته تا نيازهاى اقتصادى و نيازهاى تخصصى و علمى، حتى آمادگى بدنى و توانايى جسمى، به انزوا و فرار از كار و جدايى از عمل روى آوردهاند.
طبيعى است آنها كه عمل زده بودند، بعدها با نفرت، عرفان زده، فلسفه زده و علم زده و كلاس زده هم بشوند و به دنبال پناه گاهى بگردند. باز هم طبيعى است كه به پناهى نرسند و سرگردان بمانند.
بنابراين، براى هر انقلابى گذر از دوره ى انتظار ضرورت است و هر قدر اهداف انقلابى بزرگ تر باشد، دوره ى انتظار آن هم گسترده تر خواهد بود. سنت تغييرناپذير الاهى، بر اين است كه ايجاد تغييرات اصلاح گرايانه در گرو سلسله شرايط و زمينههاى خارجى است و تا همه ى آن شرايط كاملاً تحقق نيابد، امكان رسيدن به هدف وجود ندارد.
بدين جهت، آيين اسلام پس از يك دوره ى طولانى و چندين قرن، ظهور كرد. جهان در انتظار ماند تا پنج قرن از جاهليت بگذرد، نگاه آخرين پيام آسمانى به واسطه ى رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) فرستاده شد.
اين خاصيت انتظار است كه تو را وادار مىكند تا كمبودها را حدس بزنى و براى فراهم آوردن آن بكوشى. اين خاصيت انتظار است كه تو را به آمادگى و حضورى مىرساند كه مانعها را بشناسى و براى زدودن آن ها، برنامه بريزى. آن جا كه انسان افراد استخوان دارى را مىبيند كه پس از سالها تحصيل چگونه سر در گم هستند و نمى دانند چه كنند و خسته و رنجور و آزرده شده اند، به اين نتيجه مىرسد كه علت انزوا و خستگى اينها نداشتن دوره ى انتظار است.
اينها نديده آمده اند و طبيعى است كه با ديدن مشكلات، سرگردان شوند يا اين كه تجديد نظر دوباره داشته باشند و از اساس، كارشان را درست كنند و بنيادى پيش بيايند.
ب. بررسى اوراق زرين تاريخ از طرفى، ضرورت و اهميت دوره ى انتظار را از لابه لاى صفحات تاريخ نيز مىتوان به دست آورد.
پس از رحلت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) و شهادت اميرالمؤمنين(عليه السلام) و سيدالشهداء(عليه السلام) تا امروز، ريشه ى تمام حركتها و نهضتهاى شيعى عليه باطل و استثمارگران، همين فلسفه ى اجتماعى انتظار و عقيده به ادامه ى مبارزه تا پيروزى حق بوده است. اين امر چنان مورد توجه بزرگان دين قرار گرفته تا آن جا كه يكى از معيارهاى پذيرش اعمال ناميده شده است.
از مهم ترين رازهاى نهفته ى بقاى تشيع همين روح انتظارى است كه كالبد هر شيعه را آكنده ساخته، پيوسته او را به كوشش و جنبش وامى دارد و از نوميدى و بى تابى و افسردگى و درماندگى او را باز مىدارد. اين تأثير چنان ملموس و كارساز بوده كه اسلام پژوهان غربى نيز از آن گفتوگو كردهاند.
خوشتر آن باشد كه سرّ دلبران گفته آيد در حديث ديگران
«هانرى كربن» اسلام شناس شهير فرانسوى مىگويد:
...مفهوم غيبت، اصل و حقيقت غيبت هرگز در چارچوب درخواستهاى دنياى امروز در معرض تفكر عميق قرار نگرفته است... معناى اين امر به عقيده ى اين جانب، چشمه اى بى نهايت و ابدى از معانى و حقايق است... معنويت اسلام تنها با تشيّع، امكان حيات و دوام و تقويت دارد و اين معنا در برابر هرگونه تحول و تغييرى كه جوامع اسلامى دستخوش آن باشند، پايدارى خواهد كرد.
امام زمان، مفهوم اعلايى است كه مكمل مفهوم غيبت است، ولى كاملا به شخصيت امام غايب، مرتبط است. اين جانب، مفهوم امام غايب را با روح غربى خودم به گونه اى نو و بكر، احساس و درك مىكنم و چنين به تفكر و دلم الهام مىشود كه رابطه ى حقيقى آن را با حيات معنوى بشر، وابسته مىدانم.
«جيمز دار مستر» شرق شناس معروف فرانسوى در اين باره مىگويد:
در حلّه كه نزديك بغداد است، همه روزه پس از نماز عصر، صد نفر سوار با شمشير برهنه مىرفتند و از حاكم شهر، اسبى با زين و برگ مىستاندند و... فرياد مىزدند: تو را به خدا، اى صاحب الزمان! تو را به خدا بيرون بيا.
وى همچنين مىگويد:
قومى را كه با چنين احساسات پرورش يافته است، مىتوان كشتار كرد، اما مطيع نمى توان ساخت.
«ماربين» محقق آلمانى مىگويد:
«از مسايل اجتماعى بسيار مهمى كه سبب اميدوارى و رستگارى شيعه است، اعتقاد به وجود حجت عصر و انتظار ظهور است...» (سياست اسلام، ماربين، فصل هفتم، فلسفه مذهب شيعه صص 49 ـ 50. «اى. ب. پتروشفسكى» تاريخ دان و ايران شناس علوم شوروى سابق، در اين زمينه مىنويسد:
«چشم به راه مهدى بودن در عقايد مردمى كه نهضتهاى قرن سيزدهم را در ايران به پا داشتند، مقام بلندى داشته است، ولى در قرن چهاردهم و پانزدهم ميلادى، اين عقيده راسخ تر و مشهودتر گشت.» (نهضت سربداران خراسان، اى. ب. پتروشفسكى، ترجمه: كريم كشاورز.
ج. بررسى مواضع دشمنان در اهميت دوران انتظار همين بس كه دشمنان، آن را مانع تسلط خود بر مسلمانان برشمرده اند: «ميشل فوكو، كلر برير» در بحث مبارزه با تفكر مهدى باورى، نخست امام حسين(عليه السلام) سپس امام زمان(عج) را مطرح مىكنند و دو نكته را عامل پايدارى شيعه مىدانند: نگاه سرخ و نگاه سبز.
در كنفرانس «تل آويو» هم افرادى مانند «برنارد لوييس، مايكل ام جى. جنشر، برونبرگ و مارتين كرامر» بر اين بحث خيلى تكيه مىكنند. آنها در تحليل انقلاب اسلامى، به «نگاه سرخ» شيعيان، يعنى عاشورا و «نگاه سبز» شان يعنى انتظار مىرسند. جمله ى مشهورى دارند: «اينها به اسم امام حسين قيام مىكنند و به اسم امام زمان (عج)، قيام شان را حفظ مىكنند.»
دشمن به اهميت مديريت شيعه، آن هم زمانى كه رهبر آن غايب و از نظرها پنهان است، و به همين منظور اقداماتى در اين زمينه انجام داده اند و سناريوهاى متعددى را جهت تضعيف و نابودى اين انديشه ى مقدس طراحى كرده، متناوباً عملى ساختهاند.
دخالت مستقيم و حمايت از پروسه ى «شخصيت پردازى و مهدى تراشى»، تخريب پايههاى فكرى «مهدى باورى» از طريق ژستهاى علمى و به ظاهر شرق شناسى، پرورش و حمايت از سرسپردههاى داخلى مانند احمد كسروى، شريعت سنگلجى، سلمان رشدى و اخيراً احمد الكاتب، انتشار تبليغات مسموم رسانه اى، امپراتورى اهريمنى رسانههاى استكبارى و بمباران تبليغاتى توپ خانههاى صوتى و تصويرى ژورناليستى نظام سلطه، يكى از قوى ترين ابزارهاى كودتاى فكرى و شستوشوى مغزى توده هاست.
در واپسين دهههاى قرن بيستم، هجومى از اين نوع را عليه ايده ى «ظهور مهدى موعود» شاهد بوديم. در سال 1982 ميلادى، سريالى با نام «نوستر آداموس» به مدت سه ماه متوالى از شبكه ى تلويزيونى آمريكا پخش شد. اين فيلم سرگذشت ستاره شناس و پزشك فرانسوى به نام «ميشل نوستر آداموس» بود كه نزديك به 500 سال پيش مىزيسته است.
اين سريال، پيشگويىهاى وى را درباره ى آينده ى جهان به تصوير كشيده بود كه مهم ترين آنها پيش گويى وى درباره ى ظهور نواده ى پيامبر اسلام در مكه مكرمه و متحد ساختن مسلمانان و پيروزى بر اروپاييان و ويران كردن شهرهاى بزرگ سرزمين جديد (آمريكا) بود.
هدف از اين مانور تبليغاتى، به تصوير كشيدن چهره اى خشن، بى رحم، ويران گر و گرفتار جنون قدرت از مهدى موعود، تحريك و بسيج عواطف ملل غربى عليه اسلام و منجى موعود آن و در كوتاه مدت، بستر سازى روانى بود.
به احتمال قوى با توجه به شواهد موجود، حملات تروريستى 20 شهريور هشتاد به شهرهاى واشنگتن و نيويورك نيز ادامه همان سناريوى از قبل تهيه شده اى است كه پرده ديگرى از آن به نمايش گذاشته شد تا با جلب عواطف و آراى مردم جهان عليه نهضتها و جنبشهاى اسلامى، بستر مناسبى براى سركوب مبارزان و آزاديخواهان مسلمان در سراسر جهان فراهم شود.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


ضرورت انتظار

انتظار موعود به عنوان يك اصل اعتقادي مطرح بوده و در بسياري از روايات بر ضرورت انتظار قائم آل محمد(عج) تصريح شده كه از جمله مي توان به روايات زير اشاره كرد:



روزي امام صادق(ع) خطاب به اصحاب خود فرمودند: شما را خبر ندهم به آنچه خداي عز و جلّ هيچ عملي را جز به آن از بندگان نمي پذيرد؟ گفتم: چرا.
فرمود: گواهي دادن به اينكه هيچ شايسته پرستشي جز خداوند نيست و اينكه محمد(ص) بنده و فرستاده اوست.
اقرار كردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولايت ما، و بيزاري از دشمنان ما و پرهيزكاري و تلاش و مجاهدت و انتظار قائم(ع).



همچنين در روايتي از امام باقر(ع) نيز همين مضمون آمده است. و روايات بسياري كه همگي بر لزوم انتظار حضرت قائم(عج) دلالت دارد.
 
بالا