**بررسی شبهه**(جبر و اختیار)

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
موضوع شبهه :جبر و اختیار
طراح شبهه : گمنام


سوال :
اگر سرنوشت انسان از قبل تعیین شده، پس تکلیف اختیار ادمی چه میشود؟
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
با سلام این آیه ها مثال هایی از آیات جبر هستند:

«وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ؛ و شما اراده نمیكنيد مگر اينكه خداوند اراده كند و بخواهد.» (تكوير، 29)

آيه ايهام دارد كه اگر خدا بخواهد، در ما مشیتی پيدا میشود و اگر نخواهد، ما نيز نخواهيم خواست و كاری انجام نمیدهيم.
پس آنچه مؤثر است، خواست خداست و ما ابزار بیارادهای بيش نيستيم.
دسته ديگر، آياتی است كه میفرمايد آنچه انسان انجام میدهد، بايد به اذن خدا باشد: «وَمَا كَانَ لِنَفْــسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ؛ هيچ كــس نمیتوانــد ايمان بياورد، جز به فرمـان خدا.» (يونس، 100)
يعنی حتی ايمان و كفر انسان، محكوم اذن الهی است.
آياتی نيز در مورد قضا و قدر وجود دارد دال بر اينكه آنچه انجام میدهيد، در كتابی نوشته شده و هيچ چيز خارج از حوزههای قضا و قدر الهی تحقق نمیيابد.
امّا بايد دانست كه قاهریت مشیت، اراده و اذن، قضا و قدر خداوند در مورد انسان، به معنای نفی اختيار نيست.
زمانی چنين است كه اينها جانشين اختيار شوند؛ يعنی يك كار، يا بايد به اراده ما انجام شود يا به اراده خدا كه در صورت اخير، اراده خدا، اراده ما را نفی میكند؛ ولی اراده خدا و انسان در عرض هم نيستند و اراده خدا جانشين اراده انسان نمیگردد؛ بلكه در طول يكديگرند.
كاری كه با اراده انسان صورت میگيرد، با مبادی و آثارش، «يكجا» تحت اراده خداست، كار ما با اراده خود ما، رابطه علی و معلولی دارد.
ما بايد اراده كنيم تا كاری انجام گيرد، تا اراده نكنيم، كار تحقق نمیيابد؛ امّا همين علت و معلول و نيز مبادی ديگر، همه، متعلق اراده الهی است، علت قريب و مباشر اين كار، اراده انسان است؛ پس اراده الهی در طول اراده انسان است.
با اينكه در اين سلسله علل و معاليل، علت و معلولی هست؛ اما همه محكوم اراده الهی است. اصولا كل نظام، متعلق اراده الهی است، تا اراده الهی نباشد، اين نظام موجود نمیشود.
اگر اراده خدا نباشد، نه ما كه مريديم وجود خواهيم داشت و نه مرادی و نه ارادهای! زيرا چنانكه گفتيم اراده ما و خدا در طول يكديگرند و با اينكه همه اين نظام به كلّی متعلق اراده الهی باشد، مُنافاتی ندارد.
اين كليد حل همه اين مسائل در اذن، مشیت، قضا و قدر و... است كه هيچكدام جانشين اراده انسان نيستند؛ بلكه نظامی است فراسوی نظام علت و معلو ل اين جهانی.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

اگر سرنوشت انسان از قبل تعیین شده، پس تکلیف اختیار ادمی چه میشود؟
در این باره چندین نظریه ارائه شده که دیدگاه امامیه که مطابق با نظر ائمه معصومین و با ظاهر قران هماهنگ هست اینه که:
انسان با اين كه در فعل خود مختاره، اما مستقل نيست; بلكه خداى متعال از راه اختيار و با اراده انسان تحقق فعل را خواسته.

هر فعلى كه با دخالت انسان، جامه تحقق به خود بپوشونه، خداى متعال تحقق اون رو از راه مجموع اجزاى علت تامه كه يك جزء آن اراده و اختيار انسان هست ، اراده كرده .

در نتيجه اين گونه خواستن خداوند ، در عين اين كه انسان در انجام فعل مختاره،

تحقق فعل بسته به وجود شرايطى ديگه ای هم هست، كه بسيارى از اون ها در حيطه

اراده و اختيار انسان نيست .

ضمن اینکه هيچ موجودى و از جمله انسان در عالم هستى

وجود استقلالى نداره و همه موجودات محتاج و نيازمند به وجود خداوند هستند.

در مورد اجبار یا اختیار انسان:
امام صادق(عليه السلام) فرمودند :«نه جبر است و نه تفويض ، بلكه امرى است ميان اين دو امر».[1]
مضمون همين حديث شريف از دير باز به شعار شيعه تبديل شده .


در روايتى ديگه ای از امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه فرمودند :

«خدا، كريم تر از آن است كه مردم را به چيزى كه قدرت بر آن ندارند ، تكليف كند و عزيزتر از آن است كه در ملك او امرى تحقق يابد كه وى نمى خواهد».[2]


---------------------------------------------------

منابع احادیث

[1] بحارالانوار، ج 3، ص 5.
[2] بحار الانوار ج3، ص 15.
 

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]لو شاء ربک لجعل الناس امه واحده ولا یزالون مختلفین[/FONT]
[FONT=&quot]یکی از امتیازات انسان با سایر موجودات ومخلوقات عالم یا حتی یکی ازارزشهای انسان مساله اختیار و ازادی واراده انسان است.[/FONT]
[FONT=&quot]لذا در این ایه شریفه خداوند متعال به یکی از سنن افرینش و زیر بنای سایر مسائل انسان اشاره میکند و ان مساله اختلاف در ساختمان روح و فکر و ذوق وعشق انسانها ست ،مساله ازادی و اراده .[/FONT]
[FONT=&quot]خداوند اگر بخواهد انسان را در انجام دادن اعمال مجبور کند ،وانسان در انجام دادن اعمال از خود اختیاری نداشته باشد ان عمل ارزشی ندارد بلکه ارزش عمل به اختیاری بودن ان عمل است . که انسان در عین اینکه میتواند انجام ندهد ،عمل خیری را انتخاب کرده و را سعادت را پیش بگیرد .[/FONT]
[FONT=&quot]وقتی ازادی واراده امد طبیعتا اختلاف مکتب و عقیده هم به وجود می اید و عده ای را حق وصواب را پیش گرفته و عده ای راه باطل را اختیار مکنند. اگر انسان در دامان رحمت الهی تربیت شود واز مواهب الهی استفاده کند در عین ازادی و اراده واختیار در راه حق قدم برمیدارد لذا ایه بعد اشاره به همین مطلب دارد که میفرماید (الا من رحم ربک )که باز این رحمت مخصوص گروه خاصی نیست بلکه همه میتوانند از این موهبت استفاده کنند و یکی از اهداف خلقت استفاده از این موهبت به حساب می اید (و لذلک خلقهم )[/FONT]
[FONT=&quot]راه استفاده و زیر چتر این موهبت قرار گرفتن عقل وتبعیت از انبیاء(ولایت)و کتب اسمانی است واگر کسی از این موهبتها که خداوند برای هدایت انسان قرار داده استفاده نکرد خواوند میفرماید (وتمت کلمه ربک لاملئن جهنم بین الجنه و الناس اجمعین)[/FONT]
[FONT=&quot]اشاره به ایاتی که دلالت بر اختیار انسان دارد :[/FONT]
[FONT=&quot]الف – ان علینا الهدی (لیل 12) اتا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا (انسان 4)[/FONT]
[FONT=&quot]ب- انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر(غاشیه21)[/FONT]
[FONT=&quot]ج –فالهمها فجورها و تقویها (شمس8[/FONT][FONT=&quot])[/FONT]
[FONT=&quot](کهف 29 –دهر 29 )[/FONT]

[FONT=&quot]دلالت وجدان عمومی بشر بر اختیاری بودن انسان [/FONT]
[FONT=&quot]اگر انسان اعمالی را که انجام میدهد اجباری بوده پس چرا :[/FONT]
[FONT=&quot]انسانها از بعضی از اعمال خود اظهار ندامت میکنند ؟؟[/FONT]
[FONT=&quot]مجرمان را محاکمه یا سرزنش میکنند ؟[/FONT]
[FONT=&quot]نیکوکاران تشویق میشوند (که اگر اجباری بود تشویق معنا نداشت )؟[/FONT]
[FONT=&quot]خدا امر به توبه میکند ؟و ............[/FONT]
[FONT=&quot]پس اصل ازادی و اراده انسان فطری و موافق وجدان عمومی بشر است .[/FONT]

 
بالا