شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)حدیث صحیح دارد؟

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
www.quranct.com_gallery_images_1084_large_1_fatema.jpg

حدیث صحیح درباره شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها


بسم الله الرحمن الرحیم


یکی از عجیب ترین شبهات منکرین شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ، آن است که هیچ حدیث صحیح و معتبری در منابع شیعه و سنی برای اثبات

شهادت حضرت وجود ندارد !!

از آنجا که در بحث های میان موافق و مخالف ، عمدتاً به اثبات اعتبار منابع و مدارک اهل سنت پرداخته شده و منابع شیعی کمتر مورد تحقیق قرار

می گیرند ، در این چند مقاله برآنیم تا با یکی - و تنها یکی - از مدارک شهادت بی بی مظلومه سلام الله علیها در کتب شیعه آشنا شویم .



ابتدا به حدیثی صحیح السند در باب شهادت بی بی مظلومه سلام الله علیها اشاره نموده و بعد از بررسی سند حدیث و دیدن سخنان برخی از بزرگان

شیعه در تصریح بر صحت آن ( البته برای کسانی که صحت روایت را تنها و تنها در توثیق روات می دانند ! ) به بررسی محتوای حدیث مزبور پرداخته و در

هر مورد پاسخ چند شبهه را نیز می دهیم .

******************






 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
متن حدیث



جناب ثقة الإسلام شیخ محمد بن يعقوب كلينى (متوفای 329 هـ) از بزرگ ترین محدثان تاریخ تشیع ، در کتاب شریف و نفیس "الکافي" که یکی از کتب اربعه شیعه محسوب شده و سرآمد کتب حدیثی

شیعه در معتبر بودن است ، چنین روایت می کند که :



امام کاظم علیه السلام فرمودند : به راستی که فاطمه علیها السلام صدیقه شهیده بوده و دختران پیامبران حائض نمی شوند .


محمد بن يحيى عن العمركي بن علي عن علي بن جعفر عن أخيه أبي الحسن ع قال :


إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ وَ إِنَّ بَنَاتِ الْأَنْبِيَاءِ لَا يَطْمَثْنَ .


الکافي ، کتاب الحجة ، أبواب التاريخ ، باب مولد الزهراء فاطمة عليها السلام ، ح 2


جلد 1 صفحه 458 ، چاپ دار الكتب الإسلامية - تهران‏



محتوای این حدیث با کلیت اعتقادات شیعه و حتی اهل سنت منطبق است ، و لذا معلوم می شود که حدیث صحیح بوده و از معصوم صادر شده است ؛

با این وجود برای آن که راه هرگونه تشکیکی در این حدیث بسته شود ، به بررسی وضعیت راویان این حدیث از منظر علم رجال هم می پردازیم و نشان

می دهیم که این حدیث طبق منهج اهل سنت و نیز برخی متاخرین شیعه که تنها سند حدیث را ملاک صحت آن می دانند ، صحیح و غیر قابل انکار است .

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
بررسی سند



برای معرفی راویان این حدیث ، از کتاب های دو رجالی بزرگ و متبحر شیعه ، شیخ نجاشی (متوفای 450 هـ) و شیخ طوسی (متوفای 460 هـ) بهره گرفته ایم .



*** علي بن جعفر العريضي :


رجال ‏الطوسي، ص ‏359 : ثقة


فهرست ‏الطوسي، ص ‏265 : جليل القدر ثقة


*** العمرکي بن علي :
رجال ‏النجاشي، ص ‏304 : شيخ من أصحابنا ثقة روى عنه شيوخ أصحابنا


*** محمد بن يحيى العطار :


رجال‏ النجاشي، ص 353 : شيخ أصحابنا في زمانه ثقة عين كثير الحديث


*** محمد بن يعقوب الكليني‏ :


رجال ‏النجاشي، ص ‏378 : شيخ أصحابنا في وقته بالري و وجههم و كان أوثق الناس في الحديث و أثبته


رجال ‏الطوسي، ص ‏439 : جليل القدر عالم بالأخبار


فهرست ‏الطوسي، ص ‏395 : ثقة عارف بالأخبار

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
قول علمای شیعه در باب صحت این روایت


چنان که ملاحظه گردید همه ی راویان این حدیث ، امامی مذهب و ثقه هستند . بنابر این حدیث مزبور بر اساس منهج اهل سنت و نیز برخی متاخرین شیعه که تنها سند حدیث را ملاک صحت آن می دانند ، صحیح و غیر قابل انکار است . در این جا جهت رفع هرگونه شک و شبهه ، سخنان برخی از علمای حدیث شناس و طراز اول شیعه را نقل می کنیم که به صحت این حدیث تصریح نموده اند .


1- شیخ حسن صاحب معالم (1011 هـ) : منتقي الجمان في الأحاديث الصحاح و الحسان ، ج 1 ص 224
" صحي : محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن العمركي بن علي عن ، علي بن جعفر ، عن أخيه أبي الحسن عليه السلام قال : إن فاطمة عليها السلام صديقة شهيدة ، وإن بنات الأنبياء لا يطمثن "

مرحوم صاحب معالم این روایت را با رمز " صحی " مشخص نموده است که نشان از صحت روایت نزد همه علما آن هم بدون اختلاف دارد . در آغاز کتاب ( ج 1 ص 46 ) در معرفی رموز احادیث آمده است :
" صحی : رمز الی الصحیح عند الکل "
( صحی : اشاره به احادیثی دارد که در نزد همه علمای امامیه صحیح می باشد . )


محقق کتاب مرحوم علی اکبر غفاری در مورد این رمز چنین می گوید :
" وأورد الكتب والأبواب على الترتيب المعمول إلا ما ندر ثم يورد النصوص التي لا نزاع في صحتها برمز ( صحي ) "
( ایشان کتب و ابواب حدیثی را به ترتیب معمول آورده است ، مگر در برخی موارد نادر [ که این ترتیب رعایت نشده ] و سپس نصوصی که در صحت آنها هیچ اختلافی نیست را با رمز " صحی " آورده است

.
)


2- شیخ بهایی عاملی (1030 هـ) : مشرق الشمسين و إکسير السعادتين ، ص 324
" ( كا ) محمد بن يحيى عن العمركي عن علي بن جعفر عن أخيه أبي الحسن عليه السلام قال إن فاطمة عليها السلام صديقة شهيدة وأن بنات الأنبياء لا يطمثن . هذا الحديث لصحّة سنده ... "


3- مجلسی اول : علامه محمد تقی مجلسی (1070 هـ) : روضة المتقين في شرح اخبار الأئمة المعصومين ، ج 5 ص 342
" و في الصحيح، عن علي بن جعفر عن أخيه أبي الحسن عليه السلام قال: إن فاطمة صديقة شهيدة و إن بنات الأنبياء لا يطمثن "


4- مجلسی دوم : علامه محمد باقر مجلسی (1110 هـ) : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ، ج 5 ص 315
" (الحديث الثاني) : صحيح "


البته روایات فراوانی با این سند در کتب حدیثی شیعه موجود است که فقها بر اساس آن ها حکم صادر می نمایند . به عنوان نمونه :


*** میر داماد استرآبادی (1041 هـ) در کتاب " اثنا عشر رساله " ج 6 ص 34 یکی از احادیثی را که سند آن دقیقا مانند سند حدیث مورد بحث می باشد ، صحیح نامیده اند :
" فان هذه تتمة الرواية الاولى في طريق رئيس المحدثين محمد بن يعقوب الكليني في الكافي في الصحيح عن محمد بن يحيى عن العمركى بن على عن على بن جعفر عن اخيه ابى الحسن عليه السلام قال ... الحديث "


به این ترتیب معلوم می شود که شکی در صحّت و اعتبار حدیث مورد بحث در میان علمای شیعه وجود ندارد .
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

پاسخ به یک شبهه



گفته شده :


محمد باقر بهبودی که از علمای شیعه محسوب می شود ، در کتاب خود بیان کرده که این حدیث صحیح نمی باشد . بنابر این حدیث مزبور فاقد اعتبار و خالی از صحت است .



قبل از بیان جواب این شبهه ابتدا لازم است که توضیحاتی در مورد محمد باقر بهبودی و کتابش بدهیم .



جناب آقای محمد باقر بهبودی اگرچه در برخی درس های بزرگانی چون آیت الله خوئی و آیت الله حکیم در نجف اشرف شرکت داشته ، و وظیفه تحقیق و مقابله 45 جلد از کتاب بحار الانوار علامه

مجلسی با نسخه مولف را داشته ، اما بیشتر فعالیت های وی معطوف به مطالعه و تحقیقات شخصی است و لذا موفق به طی مدارج علمی در زمینه ی علوم دینی و اسلامی نگردید . ( ر.ک. : کیهان

فرهنگی ، سال سوم شماره 7 مهر 1365 )


بهبودی به پیروی از فرزند شهيد ثانى شیخ حسن صاحب معالم در تالیف کتاب " منتقى الجمان في الأحاديث الصّحاح و الحسان " که در آن احاديث صحیح السند شيعه را از كتب اربعه استخراج كرده بود

، اقدام به نوشتن کتاب هائی نمود که تنها شامل احادیث صحیح السند کتب اربعه می شدند . خود بهبودی در مقدمه " گزیده کافی " ص 6 که ترجمه کتاب صحیح الکافي وی است ، با یاد آوری اقدام

صاحب معالم می نویسد :


" اينك در طليعه قرن پانزدهم هجرى، نگارنده اين سطور، بعد از سى سال مطالعه مداوم و بعد از تجربيات فراوان در شناخت علل حديث، به انتخاب احاديث معتبر شيعه پرداخت و با پيروى از سيره

پيشينيان، يعنى با توجه به شرائط اعتبار، در متن و سند، احاديث معتبر كتب أربعه را به تشخيص خويش مشخص نمود
.




اما در خصوص کتاب بهبودی و منهجی که او در این کتاب به کار گرفته ، اشکالات زیادی وارد است که به سه مورد اشاره می شود .



اشکال اول : بهبودی در تصحیح و تضعیف روایات به اقوالی که در کتاب رجال منسوب به این غضائری بیان شده است نیز اعتماد نموده ، که صحت این انتساب نزد علمای شیعه مورد تردید واقع شده

است



علامه عسکری در کتاب " معالم المدرستین " ج 3 ص 282 می گوید :


" وقد ألف أحد الباحثين في عصرنا صحيح الكافي اعتبر من مجموع 16121 حديثا من أحاديث الكافي 3328 حديثا صحيحا وترك 11693 حديثا منها لم يراها حسب اجتهاده صحيحة . "


( یکی از پژوهشگران معاصر ما کتابی تالیف کرده است به نام " صحیح کافی " که در آن از مجموع 16121 روایت اصول کافی ، تعداد 3328 روایت را تصحیح نموده و 11693 روایت را بر اساس اجتهاد خود

تضعیف نموده و ترک کرده است
)



ایشان در پاورقی همان صفحه چنین می گویند :


" صحيح الكافي تأليف محمد باقر البهبودي ، ط . بيروت سنة 1401 ه . ولما كان المؤلف قد اعتمد في عمله على الأقوال المنقولة عن كتاب الرجال المنسوب إلى ابن الغضائري أبو الحسين أحمد بن

الحسين ( كان معاصرا للنجاشي والطوسي ) وعلماء الدراية والرجال ينكرون وجود كتاب كهذا لابن الغضائري ، لهذا لم يلق عمله المذكور القبول في الحوزات العلمية
"


( صحیح کافی تالیف محمد باقر بهبودی ... مولف در تالیف این کتاب بر اساس اقوال بیان شده کتاب رجالی که منسوب به ابن الغضائری ( که معاصر نجاشی و طوسی بوده است) اعتماد نموده ، در حالی که علمای علم درایه و رجال اصل وجود انتساب کتابی اینچنین را به ابن غضائری منکر می شوند . به همین دلیل است که این عمل بهبودی ( یعنی تالیف کتاب صحیح کافی ) مورد قبول حوزه های علمیه شیعه قرار نگرفت . )



پژوهشگران برای دیدن ادله عدم انتساب این کتاب رجالی به مرحوم ابن غضائری می توانند به مقدمه رجال خوئی (معجم رجال الحدیث ج 1 ص 95 - المقدمه السادسه – التشکیک فی نسبه الرجال الی الغضائری ) یا به کتاب " کلیات فی علم الرجال " تالیف آیت الله جعفر سبحانی ص 77 ( الفضل الثالث – رجال ابن الغضائری ) مراجعه نمایند .
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
اشکال دوم : بهبودی در استفاده از این منهج خود در تالیف کتاب صحیح کافی نیز قصور کرده ، و بسیاری از احادیثی که با همین منهج صحیح شمرده می شوند را در کتابش نیاورده است .



سيد ثامر هاشم حبيب العميدي در مقاله " مع الكليني وكتابه الكافي " در این باره می گوید :


" وبقطع النظر عن فساد المنهج وصحّته، فلنا أن نؤاخذه أيضاً على عدم استحكام تطبيق منهجه، وفرقٌ بين نقد المنهج وبين كيفية استخدامه.


لقد أخفق البهبودي في جمع كل ما هو صحيح ـ حتى على المصطلح الذي التزمه، والمنهج الذي انتهجه ـ فترك الكثير ممّا هو صحيح ولم يورده في كتابه، وهذا يَنُمُّ عن وجود ثغرات في عمله."


( با صرفنظر از درستی یا نادرستی منهج وی ، باید او را به خاطر عدم پیاده کردن منهجش مورد مواخذه قرار دهیم . توجه کنید که بین نقد منهج و نقد نحوه ی استفاده از آن تفاوت وجود دارد . بهبودی حتی با روشی که خودش آن را الزامی دانسته ، در جمع همه آن چه صحیح می باشد ناکام مانده است . لذا بسیاری از احادیث صحیح السند را در کتابش نیاورده و این از وجود ایراداتی در کار او خبر می دهد . )



ایشان سپس سه مثال از احادیث صحیحی که باید در کتاب بهبودی می بودند می آورد



اشکال سوم : منهج علمای قدیم شیعه در تصحیح احادیث صرفا ً توجه به سند نبوده است ؛ بلکه بررسی متن حدیث در تشخیص صحت آن تاثیر گذار بوده است . این مساله موضوع همان اشکالی است که برخی فضلا بر امثال بهبودی وارد دانسته اند . آن ها صحیح نامیدن تنها تعدادی از احادیث کافی را ، مخالف منهج شیعه در تصحیح احادیث دانسته و این عمل بهبودی را مذموم تلقی کرده اند .



به عنوان مثال شیخ عبدالرسول غفار در کتاب خود به نام " الکلینی و الکافی " در ص 432 چنین می گوید :


" ... ومع كل ذلك فقد أنكر بعض المتأخرين جملة كبيرة من الأحاديث التي أودعها الشيخ في " الكافي " ، فهذا محمد باقر البهبودي قد صير " الكافي " في ثلاث أجزاء صغيرة وسماه ب " صحيح الكافي " ، ثم أعاد طبعه تحت عنوان " زبدة الكافي " ظنا منه أنه يحسن صنعا ، وما يدري أن ذلك إساءة كبيرة إلى التراث الشيعي ، بل إساءة إلى أهل البيت عليهم السلام "


( با این وجود برخی از متاخرین تعداد زیادی از احادیثی که کلینی در الکافی آورده است را رد نموده اند مانند محمد باقر بهبودی که کتاب کافی را در 3 جلد کوچک نموده و آن را به " صحیح کافی " نام نهاده است . سپس در چاپ بعدی آن ، نام کتاب را به " زبدة الکافی " ( گزیده کافی ) تغییر داده و فکر کرده است که کار درستی انجام داده است . و نمی داند که این عمل وی توهین بزرگی است به تراث شیعی بلکه اهانتی است به اهل بیت :S (31): . )



ایشان همچنین در ص 453 – 454 چنین می گویند :


" 4 - مختصر محمد باقر البهبودي ، المطبوع أخيرا في بيروت ، في ثلاث أجزاء ، وقد أسماه ب " صحيح الكافي " ، نهج فيه طريقا غير مرضي ، أسقط ما يقارب نصف أحاديث الكتاب ، واختار الصحيح حسب مذاقه الخاص ، ولا حسبه يجيد هذا الفن أو يحسن اختياره ، بل أن ذلك موكول إلى علماء الطائفة ومراجعها ، لأنهم منزهون عن الأهواء والميول ، والله العالم بالسرائر .
5 - غير عنوان هذا المختصر في الطبعة الثانية فأسماه : " زبدة الكافي " ، وهذا خير دليل على سوء فعلته السابقة . ولا أدري ما هو المبنى الذي يسير عليه ، فلا هو يطابق مسلك القدماء ، كما أنه نأى عن مذاق المتأخرين ، ومن مثله يصدق عليه القول : حاطب ليل . "


( 4 – مختصر محمد باقر بهبودی که اخیرا در بیروت در 3 جلد چاپ شده است . و نام این کتاب را " صحیح کافی " نهاده است . طریق وی در این کتاب غیر مرضی بوده و مورد قبول نمی باشد و لذا در حدود نصف احادیث کتاب را انداخته است و احادیث صحیح را بر اساس سلیقه خاص خودش انتخاب نموده است . و او از کسانی که این فن را خوب بداند و به درستی انتخاب کند شمرده نمی شود ، بلکه این امر به علمای طائفه شیعه و مراجع ایشان باید موکول شود زیرا که ایشان از هوا و امیال منزه می باشند و خداوند به خفیات آگاهتر است .


5 – بهبودی ، عنوان کتاب مختصر خود را در چاپ دوم به " گزیده کافی " تغییر داد و این بهترین دلیل بر سوء عمل وی در نامگذاری کتاب قبلی خود می باشد . و نمی دانم که مبنایی که وی بر اساس آن عمل می کند چیست زیرا که مطابق مسلک علمای قدیم نمی باشد . همچنان که متاخرین نیز این منهج را قبول ندارند و مثال این گونه افراد مصداق همین قول می باشد : حاطب لیل .)
*******************​
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


اکنون با دانستن این اطلاعات در خصوص آقای محمد باقر بهبودی و کتابش ، پاسخ شبهه ی مزبور را می دهیم .



بله اگرچه حدیث مورد بحث در کتاب صحیح کافی تالیف بهبودی نیامده است ، اما :




اولا : تمام راویان این حدیث امامی مذهب و ثقه هستند ؛ لذا به فرض وجود تضعیفی در خصوص آن ها در کتاب رجال منسوب به ابن غضائری که مورد استفاده بهبودی در کتابش می باشد ، توثیقات شیخ نجاشی و شیخ طوسی ارجح است .



ثانیا : درباره هیچ یک از راویان این حدیث مطلبی در کتاب رجال ابن غضائری وجود ندارد . لذا نیامدن احادیثی با سند این حدیث در کتاب بهبودی ، نشان از عدم پایبندی مولف کتاب به منهجی است که خودش را به آن ملتزم نموده است .



ثالثا : محتوای این حدیث منطبق با کلیت اعتقادات جمیع مسلمین است و لذا حدیث صحیح می باشد . یعنی مضمون این حدیث به طور معنوی یا لفظی در احادیث دیگری که سند صحیح دارند ، آمده است . از این رو حتی به فرض آن که سند این حدیث صحیح هم نمی بود - که هست - باز هم صحیح ننامیدن حدیث از سوی بهبودی ، ضرری به این حدیث وارد نمی کند .
 
بالا