()() اندر حکایات ناجی باشی()()

[ناجی دلها]

سلااااااااااااااااااام به همه ی دوستان

اسم تاپیک تقریبا گویای مطالبش هست

تو این تاپیک ماجراهای روز مره ی خودم در اجتماع و جامعه رو

به صورت طنز اجتماعی می نویسم و دوستان خوبم تو انجمن هم

میتونن بیان و ماجراهای طنز روزمره ی خودشون رو بنویسن

هیچ مشکلی نیست دوستان خریداریم

​

 

[*Helma*]

سلام
چند میخرین حالا؟
بگین ببینم میصرفه یا نه؟
​

 

[ناجی دلها]

سلام
چند میخرین حالا؟
بگین ببینم میصرفه یا نه؟
​

سلااااااااااااااااااام آبجی خوبم

اینجور که معلومه از همین الان ورشکسته شدم

قیمتش بالااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

به قول آرکا چک سفید امضاء
​

 

[*Helma*]

اقا من نسیه قبول نمیکنم
نقدی بده تا منم ماجراهامو تعریف کنم52:
​

 

[ناجی دلها]

اقا من نسیه قبول نمیکنم
نقدی بده تا منم ماجراهامو تعریف کنم52:
​

آبجی من دست به نقدم کلاااااااااااااااا

بیا تعریف کن خودم که امشب یه حکایت میزنم در حد المپیک
​

 

[ناجی دلها]

یکی بود یکی نبود

چندروز پیش با یکی از دوستام نشسته بودم و با هم حرف میزدیم

دوستم گفت : ناجی؟ میگم کاش یه موضوعی پیدا کنی دربارش حرف بزنیم

نه سیاسی باشه جان من نه اقتصادی باشه که حوصله ندارم

من گفتم: آخه عزیز من ! موضوعی غیر این دوتا هم مگه داریم ؟؟؟

آهان خوب بیا درباره ی سرعت اینترنت صحبت کنیم

-: ناجی گیر نده این از همه سیاسی تر و اقتصادی تر بود

*: خوب پس درباره ی بهداشت و درمان حرف بزنیم؟

-: اینم بد نیست ولی خوب وارد مقولات سیاسی واقتصادی نشه که ...

*: نه بابا اصلا ربطی نداره خیالت راحت

راستش من چندسالی هست که اصلا بیمارستان نرفته بودم چد وقت پیش

یه نفر اورژانسی داشتیم ،مطب دکتر هم اون ساعت تعطیل بود

سریعا رفتیم بیمارستان
آخخخ!!!

چشمت روز بد نبینه نوبت که شد رفتیم اتاق پزشک ...بگو خوب

-: خوب چی شد مگه؟؟

*: یه پرسنل بیمارستان که اونجا پیش دکتر داشت چایی میخورد

چند تا مریض هم داخل بودند

یه پرسنل دیگه هم اومد به دکتر گفت : داروی یه مریض رو اشتباهی تو دفترچه ی یه مریض دیگه نوشتین

آخ منو میگی؟؟؟ اونجا که نمیشد بخندی ، خلاصه یه عده هم میومدن

نحوه ی مصرف دارو رو میپرسیدن و میرفتن

مریض ما هنوز رو صندلی ننشسته بود که نسخش پیچیده شد

و دکتر گفتن برین داروشوبگیرین تا توضیح بدم براتون

اصن یه وضی بود اتاق دکتر ....

بعدش دارو رو گرفتیم و آوردیم خدمتشون

یه داروش دفترچه داشت همراهش دکتر بازش کرد من فکر کردم میخواد

همونجا نمونه برامون توضیح بده گفت دفترچش برا من روشش هم که بهتون گفتم

-: ناااااااجی ؟؟؟ من نمیدونم بیمارستانها چه خبره آخه
مگه وزارت بهداشت نظارتش چطوریه؟؟؟

*: آ .آ . نداشتیم دیگه خواهشا بحث سیاسی ممنوع دوست من

​