هرکی دنیا میخواد بیاد تو ، هرکی آخرت میخواد بیاد تو...

یلدا

کاربر همکار انجمن
"کاربر *ویژه*"
سفارش امام زمان (علیه السلام) به خواندن نماز شب


آیت الله مرعشی نجفی نقل میکند که :


از سامرا به قصد زیارت امامزاده سید محمد (علیه السلام) می رفتم، در بین مسیر، راه را گم کردم هرچه رفتم راه را پیدا نکردم، تشنگی و خستگی مرا از پای در آورده بود.از شدت گرما و عطش فراوان روی خاک های گرم اقتادم و بیهوش شدم.ناگهان چشم گشودم و سر خود را بر زانوی شخصی دیدم که کوزه ی آبی داشت، قدری به من آشامانید، هرگز به شیرینی و خوشگواری آن آب ندیده بودم. سفره نانی داشت که دو سه قرص نان در آن بود، پس به من غذا داد.

آنگاه فرمود : سید! در این نهر آب خود را شستشو بده.

گفتم : برادر اینجا که نهری نیست، من از تشنگی داشتم هلاک می شدم که شما به داد من رسیدید.

فرمود : این آب جاری و خوشگواری است.

تا نگاه کردم دیدم نهر با صفایی است. تعجب کردم و با خود گفتم : نهر آب در این نزدیکی بود و من داشتم از تشنگی می مردم ؟!

آن شخص فرمود : سید! قصد کجا داری؟

عرض کردم : حرم مطهر حضرت سید محمد (علیه السلام).

فرمود : این حرم سید محمد (علیه السلام) است، تا نگاه کردم دیدم نزدیک حرمم و حال آنکه از جایی که راه را گم کردم تا حرم مسافت زیادی بود.

راه افتادیم به طرف حرم، ضمنأ در بین راه مطالبی فرمودند که در خاطر سپردم و آن ها عبارت بودند از :


1.تأکید بر تلاوت قرآن شریف و انکار شدید از کسانی که میگویند قرآن تحریف (کم و زیاد) شده، حتی نفرین فرمودند بر کسانی که حدیث های تحریف را جعل کرده اند.


2.تأکید بر گذاشتن عقیقی که نام های مقدسه معصومین (:S (31):) بر آن نوشته شده زیر زبان میت.


3.تأکید بر نیکی کردن به پدر و مادر حیأ و میتأ.


4.تأکید برزیارت بقاع متبرکه ائمه (:S (31):) و امام زاده ها و قبور صلحاء و علماء.


5.تأکید براحترام به سادات و ذریه علویهو فرمودند :

(سید! قدر انتساب به خاندان رسالت را بدان و این نعمت را بسیار سپاسگذاری کن که موجب سعادت و سربلندی است.)


6.تأکید مجدد فرمودند برقرآن خواندن و نمازشب و فرمودند :


(سید! حیف است بر اهل علم که خود را وابسته به ما بداند و مداومت بر نماز شب ننماید.)



7.سفارش فرمودند درباره تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) و زیارت حضرت سید الشهدا (علیه السلام) از دور و نزدیک.



8.تأکید بر حفظ کردن خطبه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و خطبه شقشقیه حضرت امیر (علیه السلام) و خطبه حضرت زینب (سلام الله علیها) در مجلس یزید.


در این حال در این اندیشه فرو رفتم که این شخص عرب کیست، شاید امام زمان (علیه السلام) است که یک مرتبه دیدم تنهایم و کسی با من نیست.



(منبع : منتقم حقیقی: ص371- شیفتگان حضرت مهدی (علیه السلام): ص 180.)

 

یلدا

کاربر همکار انجمن
"کاربر *ویژه*"
نماز شب کلید دنیا و آخرت


سحرخیزی اگرچه یک ربع یا نیم ساعت قبل از اذان صبح هم باشد، خیلی مهم است و اگر برنامه انسان طوری تنظیم شود که کار و برتامه ی روزانه او از سحر شروع شود، خیلی بهتر است. انسان نیم ساعتی خلوتی داشته باشد، قرائت قرآنی، فکر و تفکری داشته باشد که این امور بسیار مفید و سازنده هستند و به طور کلی این لحظات، لحظاتی پر برکت است، حتی برای زندگی طبیعی و مادی انسان!


آیت الله العظمی بهجت (رحمۀ الله علیه) می فرمودند :


یکی از علما، آدم فقیر و تنگدستی بود، به پسرش خیلی تأکید می کرد که نماز شب را ترک مکن!

از ایشان سؤال کرده بودند که : آقا چرا شما اینقدر روی نماز شب، تأکید دارید؟!

ایشان فرموده بود :


(می دانم که این نماز شب کلید سعادت دنیا و آخرت است؛ من که پولی ندارم برای او بگذارم، اگر دنیا هم بخواهد، کلیدش همین نماز شب است.)



(منبع : در محضر بزرگان: ص 98).

 

یلدا

کاربر همکار انجمن
"کاربر *ویژه*"


داستان آموزنده ای از شیخ جعفر کاشف الغطاء




مرحوم شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء در یکی از شب ها که برای تهجد برخاست، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرده و فرمود : برخیز به حرم مطهر مشرف شده و در آنجا نماز بخوانیم.


فرزند جوان که برخاستن از خواب در آن ساعت شب برایش دشوار بود، در مقام عذر برآمد و گفت : من فعلأ مهیا نیستم شما منتظر من نشوید؛ بعدأ مشرف میشوم.

شیخ فرمود : نه! من اینجا ایستاده ام؛ برخیز، مهیا شو که با هم برویم.

آقازاده، به ناچار از جا بلند می شود و وضو میگیرد و با هم راه می افتند، کنار در صحن مطهر که می رسند، آن جا مرد فقیری را می بینند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است.

آن عالم بزرگوار می ایستد و به فرزندش می گوید: این شخص در این وقت شب برای چه این جا نشسته است؟

فرزند میگوید: برای تکدی از مردم.

شیخ میگوید: چه مقدار ممکن است از رهگذران، عاید او شود؟

میگوید: احتمالأ یک تومان (به پول آن زمان).

مرحوم کاشف الغطاء میفرماید :

فرزندم! درست فکر کن و ببین این آدم برای مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا (آن هم محتمل) در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و آمده در این گوشه نشسته و دست تذلل به سوی مردم دراز کرده است!

آیا تو به اندازه این شخص ، به وعده های خدا درباره شب خیزان و متهجدان اعتماد نداری که فرموده است :
« فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قره أعین» (سجده – 17)


"هیچ کس نمیداند چه پاداش های مهمی که مایه ی روشنی چشم هاست برای آن ها نهفته شده"؟!


گفته اند آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدر خود چنان تکان خورد و متنبه شد که تا آخر عمر از شرف و سعادت بیداری آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد.


(منبع : شب مردان خدا: ص 45- 44
- داستان های نماز شب: ص 98)


 
بالا